-
شعر
تکفیـــر
مکن خاموش فریادت که کار ازکاربگـذشته سمـوم مرگ ووحشت ازدر ودیوار بگـذشته حـدیث سرنوشت ما به این تلخی وسـنگینـی…
بیشتر بخوانید » -
خبر و دیدگاه
زمستان است
کی میداند که درجغرافیای بی درو بی آشیان ما که ازمعنای امن وعدل و آزادی درآن نام ونشــــانی نیست چه…
بیشتر بخوانید » -
شعر
درروزگارشوم
دیدیـــم ما چگـــــــونه وطن تکه تکه شد شهرودیارودشت ودمـــــــن تکه تکه شد توفــان وحشت آمد و درتیــــره گی شب گلــدسته…
بیشتر بخوانید » -
شعر
دیار ظلمت
قطارمیگذرد ما هنـــــوز بی خبـــــریم در« ایستگاه حوادث » نشسته منتظریم مسافران خمــوشیم فارغ ازدرامۀ شب فقط دو چشم…
بیشتر بخوانید » -
خبر و دیدگاه
قانون
مرثیه یی برای قانون ! دلم به حالت میسوزد که درچنگال حلقۀ گـــرگان اینگـونه اسیر وناتوانت ساخته اند. ودربازارمکارۀ…
بیشتر بخوانید » -
شعر
آوازجرس نیست
دیگـرشب ما جلــــــــــوۀ مستانه ندارد جــــــام وقدح وساقی وپیمـــــانه ندارد مــردیم درین دیرخرابات غم انگیـــــز یک هـــم نفسی این شب…
بیشتر بخوانید » -
شعر
چند رباعی به کابل نازنین
کابل غمت آئینـۀ تصویر من است زنجیرۀ اشغال تو زنجیر من است داغ تو زده گل به نیستان دلــــــــم اندوه…
بیشتر بخوانید » -
شعر
اخطار حادثه
امشب هوای دل شده غمبـــار ای رفیق دل خسته ام ازین در و دیوار ای رفیق گاهی زهمـرهان دورنگ و…
بیشتر بخوانید » -
شعر
آی ، ای بی مایه گان !
هــــــرچه دیدم درمحیط کارتان بوده دروغ حرف تان، پیمان تان، کردارتان بوده دروغ خود به قعــــــرتیـره گی وذلت و…
بیشتر بخوانید » -
شعر
فــــریاد مرده است
تنگ است دشت شب، به هوائی نمی رسد ازکــــــــــــاروان خسته درائی نمی رسـد مـــردیم واین وطن همه جـــا تکه…
بیشتر بخوانید »