شعر
-
ورطۀ فقر و فساد
وطن ز فتنۀ قـومـی خـراب می گردد روان مــردم میهــن عــذاب می گردد وطـن به ورطۀ فقر و فساد…
بیشتر بخوانید » -
رفعت حسینی با پرچم بلند کوتاه سرایی
بدون هرگونه مجاملهیی با شناختی که از سرگذشت شعر مدرن افغانستان دارم، میخواهم در آغاز بگویم که بینادگذار شعرکوتاه…
بیشتر بخوانید » -
نسل کشی در میرزااولنگ
صـدای ناله بلـنـد از فـراز صیاد است ز وحشتی که زتـیغ سـتمگر افـتاد است به سوخت خـانۀ بیچارگان و…
بیشتر بخوانید » -
من امدم
از ان دیار امدم-که مکروکذب فتنه است خطای هر جفای شان – زِ کعبه و مدینه است مراد زنده…
بیشتر بخوانید » -
آن کاج شعر پایداری جهان، یک صد و پانزده ساله شد
ناظم حکمت را میتوان شاعر مبارزه، زندان، غربت و آزادی خواند. استوارترین محور اندیشه در شعرهای او را انسان،…
بیشتر بخوانید » -
همایون عزیزی شاعری که دلتنگی میسراید
گاهگاهی برایم پیامی میفرستد و شعری، تا پیامهایش را و شعرهایش را میخوانم، اشکهایم از زیر شیشههای عینکم بیرون…
بیشتر بخوانید » -
شهروند عدل و مساوات
به من بـرده و تابـع مگـو که شهروندم برای حق و حقـوقـم همیشه می جنگـم گذشـت دورۀ جهـل و فـریب…
بیشتر بخوانید » -
دل خونبار کابل
جگـر بـریان شــده در نار کابل بـتــرکـیـــده دل خـونـبــار کابل زن و مردوجوان وکودک وپیر شــهـیـد بمـب و انـفـجــار کابل…
بیشتر بخوانید » -
در سوگ عدالت
مادر گیسو سپید روزگار گریه میکرد اشک می ریخت زارزار بر سر گور کسان کو خفته بود رمز راز زندگی…
بیشتر بخوانید » -
کابل در خون شناور
کابل میان دوزخی از خون شـناور است دولـت هـنـوز حـامی دزد و جـناور است جنگ و تـرور کـشور ما را…
بیشتر بخوانید »