نوشداروی تقلب
آنکه آب ازدم شمشیرتقلب نوشـد
چه کسی خواهد بود
که بگوید نوشـش باد !
جزهمان حلقۀ هژمونی مزدورصفت
جزهمان دستۀ جاسوس وتبه کاروطن
که درین بازی ننگین ورسیدن به مدارقدرت
سهـم دزدانه و خونین دارند.
یا که درسوژۀ تلخ دیگر
سوژۀ کزدل خون گشتۀ مردم بالاست
نوشـداروی فسادش خوانیم
وبگوئیم به نفرین شده گانش،
نوش تان باد چنین آب فروریخته درجام حقیر.
نوشدارو، چه که یک حادثۀ تلخ شرارت
شرمسارانه به تاریخ رقم خورد
آنچنانیکه پس ازمرگ عدالت
وپس ازکشتن آرای سه ملیون انسان
باز رنگین « ربات » بی جان
ساخت افسانوی قصرسپیـــد
ازهزاران فرسخ ،
بال بگشاد وبه پروازآمـد
تاکه برکنگرۀ ارگ رسید
ودرآن دایرۀ گنــد خیانت
برسر« نابغۀ شرق » نشست .
بعد درپردۀ دیگر،
حکم تثبیت رئیس جمهور
مثل یک حکم قضا ناشدنی :
« امربرمنکر ونهی ازمعروف » ( 1 )
ازسوی مرکزفرماندهی کاخ سـپید
با هزاران زد وبندی که ازان،
بوی اشغال وحقارت پیدا بود
برسرملت سردرگم و بی سرورما
با چه نیرنگ که تحمیل نشد.
آن زمانیکه دگر،
موکب فاتح میدان تقلب ،
باشکوهی که توگفتی هرگز
آب ازآب نه جنبیده زهم
تا بلندای سریرقدرت
به حرم خانۀ شاهانه رسید
بعد بیشرمانه همان ارگ نشینان ،
هریکی بارخیانت بردوش
طبل شادی کوبیدند
با سرود واتن و ولوله فریاد کشیدند :
مبارک باشـد.
1 ـ دراصل ، امربه معروف ونهی ازمنکر است
سپتمبر 2014