مثلثِ پاکستان، غنی و طالب
جریان رقابت هایی انتخاباتی را همه مردم ما از نزدیک دنبال می کردند و هم دیاران مان در خارج از کشور نیز از طریق رسانه ها و شبکه اجتماعی به چشم های باز مسایل مربوط انتخاباتی را تعقیب می کردند.
غنی در جریان رقابت هایی انتخاباتی اش نیز حمایتش را از طالبان و چسپیدن به مسایل قومی وزبانی پنهان نکرد و به بانگ رسا اعلام میداشت که طالبان را از زندانها آزاد نموده و درپی زنده نمودن پشتو است.
انتخابات با تمام مشکلات گذشت و بدون نتیجه امریکا به حمایت پاکستان و انگلیس ها آمدند و غنی را به حیث فرماندار جدید کابل انتصاب و به کرسی نشاندند.
غنی از بدو به کرسی نشستن فرمانداری انتصابی امریکایی ها وحمایت پاکستانی ها درپی تحقق توطئه هایی از قبل چیده شده توسط محور شرارت قبلی ارگ وکنونی ارگ بر آمدند.
سفرهایی غنی به عربستان سعودی وپاکستان درمحور تحقق همین توطئه های از قبل برنامه ریزی شده می چرخید. که درجریان همین سفرها به یک دسته از توافقات نا نوشته رسیده اند.
بخصوص سفرغنی به پاکستان که سر راست خدمت ریئس ارتش پاکستان شتافت درملاقات های پشت درهایی بسته توطئه ها را علیه مردم برنامه ریزی نمودند و درکم ترین فرصت درپی تطبیق آن برآمدند.
شدت گرفتن انتحاری ها و انفجاری ها تلفات مردم ملکی در ولایات مختلف، اعدام هایی صحرایی و سربریدن ها نتیجه همین توافقات نانوشته شده میان ریئس ارتش پاکستان، سازمان استخبارات نظامی آن کشور می باشد.
غنی وپاکستان برای تحقق برنامه هایی از ابزار هایی در دست داشته استفاده می برند غنی به منظور تحقق توطئه هایی توافق شده با پاکستان به تقرر والی ها و تعدادی از قوماندانان در جز تام هایی مختلف و استفاده از ریزرف هایی که قبلا درزمان کرزی، حنیف اتمر در شمال شرق کشورسرمایه گذاری کرده بود، عملیات ها را از بدخشان آغاز نمودند.
سوال اینجاست که چرا عملیات ها از بدخشان آغاز شد و دامنهء آن به کندز واکنون به بغلان گسترش یافت؟
کرزی، توسط حنیف اتمر تعداد زیادی از طالبان پاکستانی را ازقبل در ولایات کندز و بغلان جابجا نموده بود، پاکستانی ها هم با استفاده از نزدیک ترین مرز به شمال کشور که همانا بدخشان با چترال است استفاده بردند و عملیات را آغاز نمودند.
مسله ء اساسی آغاز عملیات از بدخشان وگسترش آن به کندز و بعد به بغلان بسیار حساب شده تنظیم شده، غنی با پاکستانی ها و طالبان به این نتیجه رسیده اند که باید حملات را از مناطق پایگاهی نیروهایی مقاومت علیه طالبان و پاکستانی آغاز کنند و مناطق پایگاهی مقاومت را به نوعی در محاصره خود داشته باشند بخصوص مناطق کرانه هایی آمو دریا که امکان استفاده از این مناطق و مرزها به اساس تجارب گذشته برای دفاع از این مناطق ومردم وجود دارد به همین منظور می خواهند از طریق نیروهایی مقاومت ضد طالبان را در وضعیت بسیار خطرناک و بدون راه هایی اکمالاتی قرار داده و راه هایی ارتباطی وکمک رسانی را میان نیروهای
مقاومت را قطع نمایند. و بعد از پایگاهایی اساسی را مورد حمله قرار داده وکار مقاومت ضد طالبانی و پاکستانی را یکسره کنند.
این برنامه برای نابودی تمام سنگر هایی نیروهایی مقاومت علیه طالبان وپاکستان طرح ریزی شده است.
چرا عملیات هایی تصفیوی در بدخشان ادامه نیافت؟
چرا غنی د رحالیکه طالبان در حال اضمحلال در کندز قرار داشتند، جنرال سالنگی و جنرال مراد علی را به مرکز فرا خواند؟
چرا عملیات تازه طالبان بالای بغلان آغاز شد؟
شبکه هایی جاسوسی پاکستانی ها و جاسوسان پاکستانی از درون ارگ، مجلس نمایندگان و ملا هایی دین فروش و قرآن فروش مزدور پاکستان دست بکار شدند و مانع تصفیه بدخشان و هم چنان مانع ادامه عملیات نظامی ولایت کندز از وجود سربازان نیابتی پاکستان شدند، همه جاسوسان به یک اشاره پاکستان همزمان و دریک جهت که همانا توقف عملیات علیه نیروهایی شرارت طالبی بود فعال شدند.
طالبان با استفاده از فرصب به وجوده آمده که ارگ در اختیارشان قرار داد به اشاره پاکستانی ها و همکاری ارگ عملیات شانرا بالا ولایت بغلان آغاز نمودند.
تمام این برنامه از قبل با غنی در تبانی به پاکستان و با استفاده از ابزاری بنام طالب تنظیم شده و مرحله دیگر آغاز عملیات ها از پروان، کاپیسا و کوهدامن خواهد بود و در آخرین تحلیل که از این طریق ولایت پنجشیر را تحت محاصره قرارداده، غنی در تبانی با پاکستانی ها و طالبان می خواهند که با عزت و شرافت وقار مردم ما بازی کنند، روح آزادی و آزادگی مردم ما را خدشه دار سازد و مورال رزمی مردم را به پایان ترین سطح تقلیل دهند.
مردم ما باید بدانند:
حالا دشمنان مردم ما در درون این حکومت و در بیرون آن مشخص اند و هویت دشمنان مردم ما در درون نظام ناشناخته نیست.
حالا زمان آن فرارسیده تا قبل از اینکه غنی وپاکستان و طالب موفق شوند توطئه را عملی کنند، همه نیروهایی ضد طالبانی وپاکستانی باید درمبارزه علیه محور شرارت در ارگ کابل، پاکستان و سربازان نیابتی پاکستان بسیج شوند.
شرایط و وضعیت موجود مستلزم تدابیر واقدامات جدی تر و آرایش نیرو ها مطابق وضعیت شکل گرفته جدید باید تغیر کند، وضعیت به وجود آمده ناشی از توطئه محور شرارت در ارگ در تبانی با پاکستانی ها و سربازان نیابتی پاکستان طالبان می باشد. هر نوع کرنش در برابر این توطئه و هرنوع معامله عواقب سنگین بازی به عزت، شرافت و ناموس مردم ما خواهد داشت.
مراکز پایگاهیی مقاومت قریه به قریه برای مقاومت علیه این توطئه خطرناک علیه مردم ما باید آماده شوند. مقاومت برای حفظ شرف وناموس مردم ما، برای حفظ هویت وفرهنگ مردم ما.
مستعار نویس عزیز اگر شما اسناد وشواهد ومدارک نه می بینید حرف جدا است ولی همه نوشته ها بر اساس
اسناد وشواهد و مدارکی که از طریق رسانه و افراد مسول در درون حکومت انتشار می یابد و عملکرد حکومت و سران
حکومت تحلیل ها صورت می گیرد شما که نمی بینید یا نمی خواهید ببینید کار شماست.
بیادر قند تحلیل دقیق بر اساس شواهد و مدارک کافی صورت میگیرد, خودت تحلیلت را همچون کاربندای اکساید از بینی ات خارج میکنی.
مرگ بر غنی و مرگ بر رهبران معامله گر مقاومت که ماره تباه و در به در ساختن
راستی هم اگر آدم به گفتار و کردار اقای غنی متوجه شود، بروشنی درک کرده میتواند که این سه ضلعی در هم آهنگی باهم کار میکنند. مثلا”اینکه آقای غنی گفت که در زندان بکرام بیش از نود فیصد گویندگان یک زبان محبوس میباشند و نود فیصد از خانه های گویندگان یک زبان بمباران میشود. عین سخنان نفاق افگنانۀ میباشد که توسط پرویز مشرف رئیس جمهور سابق پاکستان بیان شده بود. پرویز مشرف میگفت “طالبان بخاطر این سلاح گرفته اند که سهم تاجکان در دولت زیاد میباشد در حالیکه تاجکان شش فیصد نفوس افغانستان را تشکیل میدهند.”. همین قسم تلاش در جهت رهائی طالبان از زندانها توسط غنی، عین آرزوی پاکستان میباشد که میخواهد اجیرانش از بند رها گردد تا صفوف طالبان اجیر تقویه شود. همچنان غنی از صلح و مذاکره با طالبان گپ میزند، در حالیکه شاگردان مکتب ابتدائی هم طالبانرا خوب میشناسند که آنها اجیر اند و به اجیر از طرف هیچ باداری اختیار مذاکره داده نمیشود.
پس بر نخبگان سیاسی و اهل قلم افغانستان است که تمام نیروی خودرا در افشای دشمنان افغانستان بکار برند و به دشمنان مردم افغانستان اجازه ندهند تا بیش ازین به خرابی افغانستان و دربدری مردم آن بپردازند.
Beste schrijver,
Badankt dat je de waarheid allemaal bloot gesteld heeft. We allemaal moeten durven om de waarheid te zeggen. Zonder het indruk op de waarheid, de probleem in Afghanistan nooit worden opgelost.