خبر و دیدگاه
پيشنهادات در كنفرانس فرانكفورت ٣

اينجانب به دعوت جناب حامد ضرابي متصدي سايت بين المللي افغانستان و مسول برگزاري كنفرانس فرانكفورت ٣ به تاريخ ٢٥ و ٢٦ جنوري ٢٠٢٥ در شهر زيباي فرانكفورت ، آلمان دعوت شدم و اينك پيشنهادات خود را براي ايجاد صلح ، زيست باهمي و بيرون رفت از بحران فعلي افغانستان تقديم هم ميهنان عزيز مي كنم تا باشد كه در آرشيف تاريخ افغانستان و سايت جاودان و سايت بين المللي افغانستان ثبت شود .
اول بعد داخلي :
نظام شهروندي در قرن بيست و يكم نه تنها يگانه راه حل مشكلات قومي و مذهبي و جنسيتي افغانستان اســت در عين زمان نياز مردمي در فضاي مردم سالاري مي باشد. در نظام شهروندي همه اقوام ، مذاهب و نژاد ها و جنس زن و مرد بدون تبعيض در مقابل قانون حقوق مساوي مدني داشته مي باشند و هيچ قوم يا مذهب و يا جنس مرد و زن تفوق و برتري ندارد . واژه استثماري و استعماري اكثريت و اقليت در يك كشور چند مليتي ديگر وجود نمي داشته باشد. همه يك ملت واحد مي باشد .
درست اســت كه زبان يك وسيله افهام و تفهيم اســت و در افغانستان سه زبان بايد رسمي باشد كه عبارت اند از اول فارسي زيرا از نگاه انتروپولوژي زبانشناسي ، زبان فارسي در منطقه نه تنها افغانستان ، زبان منطقوي اســت بلكه اكثريت مردم به زبان فارسي با لهجه هاي مختلف تكلم مي كنند. دوم زبان پشتو و سوم زبان اوزبيكي دو زبان دو قوم كه اكثريت نفوس را تشكيل مي دهد. اين سه زبان مطلق مساويانه در سطح ملي در همه شئون زندگي مطرح مي شود،
براي ايجاد حسن تفاهم و اعتماد سازي كه در افغانستان از بين رفته اســت همه قربه جات و قصبات كه در گذشته قصدا به زبان پشتو گردانده شده اســت دوباره به زبان هاي محلي بر گشتانده شود. همچنان پيشنهاد مي شود تا نظام فدرالي به جاي نظام مركزي در كشور مستقر شود تا مردم ولايات در مسايل سياسي ، اجتماعي و سرنوشت شان مسوليت پذير شوند و خود شان سهم بگيرند. اين نظام فدرالي بايد در راستاي عدالت اجتماعي به اساس ارشادات دين اسلام براي همه مسلمان و غير مسلمان تدوين شود تا هرج و مرج اخلاقي صورت نگيرد و اما دين بالاي مردم به اساس آيه ولااكراه في الدين تحميل نمي شود .
چون اولين آيه قران مجيد اقرا اســت بايد مبارزه با بيسوادي در سطح ملي به زبان هاي رسمي كشور روي دست گرفته شود و مردم الي سه سال از شمال تا جنوب و شرق تا غرب با سواد شوند و در سرنوشت سياسي شان سهم گيرند
براي ايجاد كار و از بين بردن فقر معدن هاي افغانستان بايد با كشور هاي مختلف قرارداد شود تا مردم به كار افتد
مهمترين بخش دولتي در يك كشور مسلمان ارگان عدلي كشور اســت كه با همه ارگان هاي ديگر همكاري كند تا در همه ابعاد زندگي ، عدل برقرار شود به شمول عدال محيط زيست و عدالت براي حيوانات .
آزادي بيان و قلم حق شرعي هر فرد كشور اســت و همه حق دارند تا در چارچوب اخلاق مدني و كرامت انساني بنويسند و بگويند. همچنان آزادي هاي فرهنگي مانند موسيقي كه در اسلام حرام نيست و همه هنر هاي زيبا مانند نقاشي و رسامي و فيلم گيري و عكاسي همه و همه دوباره احيا شود و استعداد ها پرورش داده شود .
طبيب زن و مرد در اسلام براي مردان و زنان محرم اســت و بايد درين رشته تحصيلي اقدامات جدي صورت گيرد تا همه آزادانه به تداوي بپردازند.
نكاح صغير در قرن بيست و يكم ممنوع قرار داده مي شود و همچنان نكاح اجباري. هيچ خانواده حق نخواهد داشت تا دختر شان را به زور به نكاح كسي داخل كنند مگر به رضامندي دختر بعد از سن قانوني. متخلفين بازخواست قانوني قرار خواهند گرفت .
دوم بعد منطوقي و بين المللي :
براي از بين بردن منطقه حايل كه از قرن نوزده به اينسو افغانستان را بين قدرت هاي شرق و غرب ساندويچ كرده اســت و افغانستان مانند عقربه ساعت ديواري گاهي به چپ و گاهي به راست تمايل مي كند موقف بيطرفي كامل و عرض اندام كردن افغانستان منحيث يك كشور. غير منسلك حتمي و ضروري اســت .
افغانستان را داعيه نامهناد پشتونستان هم از نگاه سياسي و هم اقتصادي تباه كرد و پيشنهاد مي شود تا خط ديورند با پاكستان به رسميت شناخته شود و افغانستان مشكل خود را با پاكستان مسلمان كه مناطق پشتون نشين را با تصويب پارلمان پاكستان جز خاك خود ساخته اســت حل كند و مانند دو همسايه مسلمان دشمني هاي هفتاد و چند ساله را خاتمه دهند .
آب يك نعمت خداوند اســت و براي همه بشريت اســت. بنابرين آب هيرمند بايد عادلانه بين ايران و افغانستان كه دو كشور مسلمان اســت تقسيم شود تا مسلمانان هر دو كشور ازين نعمت خداوندي مستفيد شوند و مشكلات سياسي برطرف شود .
افغانستان به جاي خريد سلاح بايد به ساختمان شهر سازي ، كاناليزاسيون شهر ها ، نقم تونل سالنگ از زير كوه خنجان تا از برف كوچ و جان باختن مردم سالانه جلوگيري به عمل آيد و اسفلت كاري همه كشور براي انتقال مواد و خدمات اقدام كند . همچنان چون افغانستان كشور اســت كه زمين لرزه و سيلاب هاي مدهش دارد ساختمان جديد بايد به اساس نورم هاي جديد شهر سازي بنا شود تا از زمين لرزه و سيلاب جلوگيري به عمل آيد .
راه ابريشم توسط خط آهن وسيع تر و با ثبات تر با چين ايران پاكستان و كشور هاي آسياي ميانه توسعه يابد تا در اقتصاد كشور كمك كند .
نقشه افغانستان را استعمار ساخت. نام افغانستان را استعمار گذاشت و هر دو براي اتحاد مردمي مردم ما بسيار زيان رساند. افغانستان متشكل از ٢٣ قوم اســت و اما نام كشور تنها به نام يك قوم اســت. براي اينكه همه خود را آرام حس كنند و آنانيكه مي گويند افغان نيستند و اين حق مسلم شان اســت زيرا هويت شان مصالحه شده اســت زيرا واژه افغان مترادف اســت با پشتون ؛ پيشنهاد مي شود تا نام افغانستان به بكتريانا و يا آريانا تبديل شود. همچنان واحد پولي افغانستان از افغاني به ارز آريايي يا سكه آريايي تبديل شود تا همه تضاد ها و تفوق هاي قومي از بين برداشته شود و همچنان سرود ملي كشور تنها يك آهنگ باشد. افغانستان بايد و حتما از شرايط قومي و قبيله يي به يك كشور متمدن و مدني تبديل شود تا همۀ اقوام شريف آن بدون تبعيض و تعصب و تنگ نظري زندگي كنند و يك نمونه اي از مدنيت و اخلاق براي جهانيان باشند. اين نويسنده مخالف تجزيه افغانستان اســت و اما اگر افغانستان از شكل تك قومي و تك زباني و پايمال كردن حقوق بشر اسلامي و بين المللي و آزادي دختران و بانوان و تحجر قومي و قبائلي خارج نشود يگانه راه براي مردم تجزيه جغرافيايي خواهد بود حتي كه در شروع زيان آور باشد .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه و فلسفه اسلامي و رئيس كانون انديشه افغانستان و نويسنده كتاب دموكراسي اسلامي به زبان انگليسي
فرانكفورت ، آلمان
بعد از نماز فجر مورخ 26 جنوري ٢٠٢٥ به رشته قلم درآمد
تجزیه تنها راه حل می باشد. اگر تجزیه نشوه تا قیامت مردم ما روی خوشی و آرامش را نمی بینند. هزاران سال باپه کار می باشه که افغان ها متمدن و صلح دوست بشوند.
به استاد محترم پروفیسور فرید یونس احترام تقدیم است. اسلام و علیکم و رحمته الله و برکاته!
با این رتبه و تجربه و سابقه و دانشی که دارید حقیقت را در پریگراف اخیر مقاله تان خیلی صریح بیان کردید. که تا حال در افغانستان کسی در سطح و تجربه و سن و سال شما این جرئت را نکرده. به این مناسبت به شما سر تعظیم فرو می آورم.
“نقشه افغانستان را استعمار ساخت. نام افغانستان را استعمار گذاشت و هر دو براي اتحاد مردمي مردم ما بسيار زيان رساند. افغانستان متشكل از ٢٣ قوم اســت و اما نام كشور تنها به نام يك قوم اســت. براي اينكه همه خود را آرام حس كنند و آنانيكه مي گويند افغان نيستند و اين حق مسلم شان اســت زيرا هويت شان مصالحه شده اســت زيرا واژه افغان مترادف اســت با پشتون ؛ پيشنهاد مي شود تا نام افغانستان به بكتريانا و يا آريانا تبديل شود. همچنان واحد پولي افغانستان از افغاني به ارز آريايي يا سكه آريايي تبديل شود تا همه تضاد ها و تفوق هاي قومي از بين برداشته شود و همچنان سرود ملي كشور تنها يك آهنگ باشد. افغانستان بايد و حتما از شرايط قومي و قبيله يي به يك كشور متمدن و مدني تبديل شود تا همۀ اقوام شريف آن بدون تبعيض و تعصب و تنگ نظري زندگي كنند و يك نمونه اي از مدنيت و اخلاق براي جهانيان باشند. اين نويسنده مخالف تجزيه افغانستان اســت و اما اگر افغانستان از شكل تك قومي و تك زباني و پايمال كردن حقوق بشر اسلامي و بين المللي و آزادي دختران و بانوان و تحجر قومي و قبائلي خارج نشود يگانه راه براي مردم تجزيه جغرافيايي خواهد بود حتي كه در شروع زيان آور باشد .”