بلای زلزله
هری ز خنجر خشـم طبیعت افگار است
دل فـسـردۀ اهـل هـرات خـونـبــار است
خمـوشـی از دل فـوشـنج می زنـد فـریاد
که پاره های جگر زیر خاک و آوار است
جهان بـه نـالـۀ مظـلـوم گـوش نمی دارد
وطن به چنگ ستم پیشگان گرفتار است
ز صلح و عاطفه و مهر کس نمی گـوید
بشر اسـیر طلسمات خـون و پیکار است
بلای زلـزلـه از یک طـرف کـنـد بیـداد
زسـویی ظلـم وسـتمگـستری غدّار است
تکانـه هـای شـدیـدی که پـی بـه پی آمـد
تـوگـویی بر سـر مـردم پتک جبّار است
ز تـرس و دلهره خلق هـرات می لـرزند
در این زلزله های خشن چه اسرار است
مگـر بهـار خـوشـی را ز بـاغ دزدیـدنـد
که محو جور خزان رنگ وبوی گلزارست
شمار کشته و زخمی درست معلوم نیست
که چند مـرتـبه بـیش از بـیـان آمار است
کجاست رحـم و عواطف کجا حقوق بشر
که خلق بی کس و تنها خسته وزار است
بـه خاک و معـدن و آب وطن همه مایـل
ولی بروز ضرورت نه پول و ابزار است
سران، خاک جهـان را ز نـو کنند تقـسیم
رسانه ها همه سرگرم جنگ وکشتاراست
چـرا بـه محـو جــهـان بـشــر تـلاش کنند
خــدا و خـلـق ز جـنـگ اتـم بـیـزار است
به قعـر قلزم خون گـر زمین شـود معدوم
دگرنه گرمی خورشید و ماه و انوار است
هـرات چـشـم امیدش بـه مـردم دنـیا است
خدا به مردم بی کس یار و غمخوار است
بـیــان درد و غــم و رنـج و مـاتــم مـردم
نـه در تـوان قـلم نـه به نقـل و گفتار است
10/10/2023