قیام مردمی
زیـک طـوفـان دلم گوید، زیـک طـوفان قـهر آمـیـز
زیـک رزم و زیـک مـیدان، زیک مـیدان پر ستـیـز
ز یــک قــیـام مـردمـی، ز یـک قــیـام دوران ســاز
ز یک عصیان و همدلی، ز یک عصیان چرخ انداز
ز یـک پـایـان دلـم گـویـد، از این پـایـان وحشـت هـا
ازایـن دوران دهـشـت و از ایـن جــولان بـربـر هـا
خروش و داد وبیداد است که بـرخـیـزیـد ای مـردم
صـدا و بـانـگ و فـریاد است که ستـیـزید ای مـردم
نـبـرد بـا دیــو و اهــریـمـن چـه هـنگامـه بـپا کـرده
سکوت مرگ و بشکستـن، چـه جـانانـه صدا کـرده
همه جا حرف از آزادیـسـت، همه جا عرصه پیکار
فـقـط جنبش و بیداریست، همه سرباز همه سـالار
جــوانـان دسـتـه دســتـه داخـل مــیـدان می گـردنـد
بـه ضـد ظـلم و بـیـدادی یـل و گـُردان می گـردنـد
دیـگر عــفـــریـت داعشـی و جــهـادی و طـالــبـی
بـه چـنگ خـلـق افـتاده، چـو آن جـانی و آن نـازی
هـزاران دار به پارک شهـر، هـزاران لاشـه مردار
ز مـحـکـومـان آویـخـتـه و مـعـلـق رهبری غـدار
و مردم لعن و لعنـت می فرستند برجسد هـای شان
و خاک پاک ما نفـرت می کند از مرده هـای شان
سپـس، که ایـن ناکـسان و جانـیان نابود گشـتـه انـد
به نـفـریـن و انـزجـار و نـفـرت تابـود گشــتـه انـد
چه جـشن و بـزم در کـوچه و بـرزن و شهرما ست
چه خوشحالی و شادی و فرح هر طرف هرجاست
نه در کشور وحشت هست و نه در میهن وحشی ها
گذرگاهان در امـن هسـت و نه در محـل دزدی ها
دیگر ننگ نیست، دیگر جنگ نیست و ماتم نیـست
دیـگر عــفــریــتـه رفـــتــه، غــصـه و غـم نیـسـت
بـخـنـدد کودک و مـادر بـه ده و شـهــر هـای شـان
بـرزمــد پسـر و دخـتـر بـرای خـواست هـای شـان
تـمـدن و ثـقـافــت جـای وحـشـت جــابـجــا گشــتـه
مـدنـیـت و کـیاســت جـای دهـشـت ها بـنـا گشــتـه
خـرافــات بـار بـستـه و تحـجـر را بـرگشته دوران
ازایـن مـهـد تـمـدنـهـا، از ایـن مــوطـن آریـائـیـان
صـدای صـلح و آزادی طـنـیـن افـگنـده بـر مـیهـن
دیـگر قـانون و دادخـواهی شـده آئـین به مـا و مـن.
10/12/2020 دابلین – آیرلند.