خبر و دیدگاه

میرغلام محمد غبار یا پدر تاریخ سازی جعلی افغانستان

بسیاری از دوستان و هموطنان عزیز ما غبار را با کتاب مشهور «افغانستان در
مسیر تاریخ، ۱۳۴۶ « او می شناسند، غافل از اینکه او چندین دهه پیش، نخستین
جریده هفتگی «ستاره افغان، ۱۲۹۸ « را در دوران امان الله و تاریخ سازی جعلی
برای کشوری بنام افغانستان را با نگارش دو رساله مهم زیر نام های «افغانستان
و نگاهی به تاریخ آن، ۱۳۱۰ « و  «تاریخچه مختصر افغانستان، ۱۳۱۱«
در دوران نادرشاه بنیاد نهاد (مانند کشف آریانا، باختر، خراسان، پیشینه ۴۰۰۰
ساله برای کشور افغانستان، پیشینه ۲۵۰۰ ساله برای قوم پختون و…)! و آن هم
در زمانی که نه حبیبی بود، نه کهزاد، نه پشتو تولنه و نه انجمن تاریخ…

 

جهت مطالعه مقاله به لنک زیر کلک نمائید:

میرغلام محمد غبار یا پدر تاریخ سازی جعلی افغانستان!

نوشته های مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. نوشته غبار در صفحه نهم جلد اول افغانستان در مسير تاريخ :
    ( آريانا قديمى ترين نام افغانستانِ امروزى است كه از عهدِ اوستا يعنى هزار سال قبل از ميلادِ مسيح تا قرن پنجم ميلادى در طول يكهزار و پانصد سال بر اين مملكت اطلاق ميشد .

    نام خراسان كه به معنى مشرق و مطلع خورشيد است ، از قرن پنجم ميلادى تا قرن نوزدهم ميلادى يعنى به مدت ١٥٠٠ سال بر اين كشور اطلاق ميگرديد .

    در قرن نوزدهم ميلادى نام ( خراسان ) به اسم تازه ى
    ( افغانستان ) تبديل شد . در قرن دهم ميلادى كلمه ى ( افغان ) كه معرب ( اوغان ) بود ، در موردِ قسمتى از قبايلِ پشتونِ كشور در آثارِ نويسندگانِ اسلامى پديدار شد و به تدريج مفهوم آنرا وسيع تر كردند تا اينكه در قرن هيجدهم ميلادى حاوى كليه پشتون هاى كشور گرديد .

    و امّا نام افغانستان : اين نام براى بار اول در قرن سيزدهم ميلادى در مورد قسمتى از ولايات شرقى كشور بكار گرفته شد و در قرن چهاردهم ميلادى اين اسم مخصوص علاقه ى تخت سليمان و ماحول آن در مشرق كشور بود . در قرن هجدهم ميلادى از درياى سند تا كابلستان و از كشمير و نورستان تا قندهار و ملتان ، مسكن افغان ها خوانده شد . بلاخره در قرن نوزدهم نام ( افغانستان ) به صفت نام رسمى كشور برگزيده شد . )

  2. كمالى صاحب !
    شما نبايد دروغ هاى آقاى لعلزاد را قبول كنيد . خود تان به صفحه نهم جلد اول افغانستان در مسير تاريخ مراجعه كنيد و ببينيد كه مرحوم غبار در مورد نام هاى وطن ما چه نوشته . آقاى لعلزاد يك آدم دروغگو و دشمن غبار و آزادگى است و بس.
    اين هم نوشته غبار در صفحه نهم جلد اول افغانستان در مسير تاريخ :

    ( آريانا قديمى ترين نام افغانستانِ امروزى است كه از عهدِ اوستا يعنى هزار سال قبل از ميلادِ مسيح تا قرن پنجم ميلادى در طول يكهزار و پانصد سال بر اين مملكت اطلاق ميشد .

    نام خراسان كه به معنى مشرق و مطلع خورشيد است ، از قرن پنجم ميلادى تا قرن نوزدهم ميلادى يعنى به مدت ١٥٠٠ سال بر اين كشور اطلاق ميگرديد .

    در قرن نوزدهم ميلادى نام ( خراسان ) به اسم تازه ى
    ( افغانستان ) تبديل شد . در قرن دهم ميلادى كلمه ى ( افغان ) كه معرب ( اوغان ) بود ، در موردِ قسمتى از قبايلِ پشتونِ كشور در آثارِ نويسندگانِ اسلامى پديدار شد و به تدريج مفهوم آنرا وسيع تر كردند تا اينكه در قرن هيجدهم ميلادى حاوى كليه پشتون هاى كشور گرديد .

    و امّا نام افغانستان : اين نام براى بار اول در قرن سيزدهم ميلادى در مورد قسمتى از ولايات شرقى كشور بكار گرفته شد و در قرن چهاردهم ميلادى اين اسم مخصوص علاقه ى تخت سليمان و ماحول آن در مشرق كشور بود . در قرن هجدهم ميلادى از درياى سند تا كابلستان و از كشمير و نورستان تا قندهار و ملتان ، مسكن افغان ها خوانده شد . بلاخره در قرن نوزدهم نام ( افغانستان ) به صفت نام رسمى كشور برگزيده شد . )

  3. بخدا تاریخ تا چه حد در قضاوت خود دقیق و بی رحم است. محترم غبار از شخصیتهای پرافتخار افغانستان میباشد. خصوصا” اثر تاریخی او افغانستان در مسیر تاریخ یک اثر بسیار گرانبها و با ارزش میباشد. یاد ما باشد که همین کتاب تاریخ او هم در زمان حیات غبار چاپ و نشر نگردید. معنایش اینست که چرخ قدرت دولتی افغانستان بدست آدمهای وحشی و دشمن خرد و انسانیت و آزادی بوده است. او از ترس این کار را نکرده بود. ولی بعد از مرگ او بعد لغو نظام پوده شاهی شرایط چاپ “افغانستان در مسیر تاریخ” مساعد میگردد.
    اما میر غلام محمد غبار باوجود “افغانستان در مسیر تاریخ” نمیتواند از این بار مسئولیت و دروغبافی و در خدمت فاشیزم افغانی قرار گرفتن، خودرا خلاص نماید. غبار خود میدانست که افغانستان با سرحدات موجود آن در زمان امیر عبدالرحمان خان، نام افغانستان را به هدایت انگلیس به خود گرفته است. ولی اینکه باز هم دانسته به این دروغبافی مبادرت ورزیده است. قابل تاثر و تاسف میباشد. از طرف دیگر او از ملت افغان نام برده است. در حالیکه خود میدانست که افغان هویت یک قوم از اقوام ساکن افغانستان میباشد. تحمیل این هویت بر دیگر اقوام مثل ازبک و تاجک و هزاره و دیگران، بیانگر برتر شمردن و اکبر شمردن قوم افغان و ضعیف و زیر دست و اصغر شمردن اقوام غیر افغان میباشد. که این کار ضد اسلامی و ضد اخلاقی میباشد. اگر غلام محمد غبار به اصالت حقیقت اهتمام میداشت، مرتکب چنین اشتباه نمی شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا