خبر و دیدگاه

نظامیان پاکستان بقای شان را در مبارزه با تروریزم می بینند

 

از اظهارات اخیر عمران خان نخست وزیر پاکستان فهمیده می شود که نظامیان این کشور هر گز تمایل برای دست برداری از حمایت تروریستان را ندارند. عمران خان در پاسخ به این اظهارات ترامپ که دیگر هیچ کمک به پاکستان نخواهد شد و این کشور همانند کشورهای دیگر است که از ایالات متحده امریکا پول دریافت می‌کند و هیچ کاری انجام نمی‌دهند، چنین پاسخ داد، پاکستان بر بنیاد منافع ملی خود عمل می کند و نه بر بنیاد منافع ملی امریکا و افزود که امریکا در جنگ افغانستان شکست خورده و حالا به جای مقصر دانستن پاکستان در جنگ افغانستان، باید ناکامی‌های خودش را دراین کشور، ارزیابی کند.

در این شکی نیست که امریکا در جنگ افغانستان از لحاظ راهکاری و راهبردی مرتکب اشتباه شده و دلیل این اشتباۀ به درازا کشیدن جنگ افغانستان است که اکنون از آن هفده سال می گذرد؛ اما شگفت آور این است که بیشترین سود را از اشتباه های امریکا در این جنگ پاکستان نصیب خود کرده است و با اخذ کمک های بیش از ۳۵ میلیارد دالر از امریکا از سال ۲۰۰۱ میلادی بدین سو، برای احیا،  تجهیز و تقویت و آموزش تروریستان امکانات بسنده بدست آورده است. نظامیان پاکستان از این پول ها که از امریکا تحت نام مبارزه با تروریزم بدست آورده بود، بیشتر این “احمق پولی ” ها را به قول ترامپ برضد مبارزه با هراس افگنی به کار بست و توانست تا بیش از ۷۰ شبکۀ تروریستی را که حالا در پاکستان فعال اند، با این پول ها رشد و تقویت نماید. از این جمله بیست گروۀ آن را به افغانستان فرستاده و شماری را هم به شرق میانه و تعداد دیگر آن مصروف حمله های تروریستی درهند می باشند.

از آنچه گفته آمد، بیشترین ضرر را از جنگ هفده سالۀ امریکا در افغانستان، مردم افغانستان متقبل شده اند که نتایج حوادث ناگوار هفده سال گذشته بیشتر بروفق مراد اسلام آباد بوده و امریکا آگاهانه ونا آگاهانه در افغانستان چه به لحاظ نظامی و چه غیر نظامی دست به کار هایی زد که خواست پاکستان بود، ممکن هدف سیاستگران امریکایی چنین نبوده و صرف حلقه های مافیایی و سه گروۀ لابی معروف مانند لابی تیل به رهبری فرماندۀ سابق ناتو و مشاورامنیت ملی اوباما جیمز جونز ، لابی اسلحه که نمایندۀ بزرگ آن رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین امریکا و لابی صهیونیستی به رهبری جوبایدن معاون اوباما می باشند که گرداننده گان عرابۀ قدرت در واشنگتن بودند و هنوز هم هستند. این ها هنوزهم در تلاش اند تا بحران افغانستان دوامدار باقی بماند ؛ زیرا از ادامۀ جنگ افغانستان، این گروهها نفع میبرند و در برکناری کرستال جنرال پیشین امریکایی در افغانستان که خواهان افزایش فشار بر پاکستان و نابودی لانه های هراس افگنان در پاکستان بود، نیز دست داشتند. این گروهها که با شرکت های خطرناک مافیایی مانند، بلک واتر رابطه های تنگاتنگ دارند، در صدد دست یابی به چشمه های نفتی تازه و قرار داد های کلان اقتصادی و معادن افغانستان  اند تا با بدست آوردن نفع بیشتر و گسترش نفوذ نیرو های صهیونیستی در منطقه و سراسر جهان می باشند. گفتنی است که بینانگذار این مفکوره هالبروگ بود که در یک خانوادۀ یهودی تولد شده و شریک کار و تجارت هنری کیسنجر یهودی می باشد و رفیق دیگر او ملادیج رهبر خونخوار صرب ها و سابق رییس بانک بلگراد بود که هالبروگ بر جنایات ملادیچ بر ضد مسلمانان در صربیا پرده افگند. وی در سال ۱۹۹۵ شهر سربرنیتسا را در حالی محاصره کرد که این شهر تحت کنترول سربازان سازمان ملل بود. ملادیچ به قتل عام هزاران مسلمان ببگناهء بوسنیایی پرداخت که از مناطق شمالی آن از ستم نظامیان صربی به این شهر پناه آورده بودند. وی مردان و زنان از ۱۲ ساله تا ۷۷ سالهء بوسنیایی را به بهانهء بازجویی جنایات جنگی بازداشت و ۷۵۰۰ تن آنان را به بدترین حالت کشت. قصاب صربی تنها به کشتن هزاران انسان بسنده نکرد و هزاران زن بوسنیایی را مورد تجاوز قرار داد و حتا به کودکان هم رحم نکرد که این عمل ملادیچ مایهء شرمی ننگین بر اروپای علمبردار دموکراسی بود. وی تا سال ۲۰۰۱ آزاد بود نا آنکه دادگاهء کیفری ببن المللی دستور بازداشت او را صادر کرد؛ اما  توانست تا ده سال دیگر به گونهء پنهان زنده گی کند تا بالاخره حالا به جرم ده مورد جنایات جنگی به حبس ابد محکوم شد.

از اشاره به مطلب بالا برمی آید که در مدت هفده سال بیشترین سود از جنگ افغانستان را نظامیان پاکستان بدست آورده اند. موضوع عمق استراتیژیک پاکستان در افغانستان به ابزار غارت و ثروت افزایی نظامیان این کشور بدل شده است. هرچند طرح عمق استراتتژیک حمید گل در پیوند به افغاستان به هدف دشمنی با هند طرح تازه یی نبست و منشای این طرح به گروهٔ‌ نظامیان پنجابی به رهبری جناح میرسد که با فریب  خان غفار خان و باشنده گان آنسوی سرحد و سرکوب حکومت مستقل بلوچستان در تبانی با انگلیس سیطرهٔ‌ خود را بر خیبر پشتونخواهٔ کنونی و بلوچستان گسترش دادند . این طرح با آمدن ایوب خان و … ضیاالحق ٬حمیدگل٬ عبدارحمان٬ اسلم بیگ٬ نصیر الله بابر و… هر روز چاقتر میگردید . به هر میزانی که اوضاع نظامی٬ سیاسی و اقتصادی در افغانستان خراب می شد؛ چشم طمع نظامیان پاکستانی به همان اندازه به سوی افغانستان بازتر میگردید. گفتنی است که تنش میان افغانستان و پاکستان پس از به رسمیت نشناختن این کشور از سوی نمایندٔ افغانستان در سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ آغاز شد و از آن به بعد  ګاهی در اوج و زمانی هم در حضیض ادامه یافت. نظامیان پاکستان هر از گاهی تلاش کرده اند تا بدین بهانه تنش میان افغانستان و پاکستان را فربه بسازند. تهاجم شووری به افغانستان بهترین فرصت را برای نظامیان پاکستان فراهم کرد و تبدیل شدن پاکستان به پناه گاۀ مجاهدین و مهاجرین افغانستان در واقع سرآغاز تهاجم نظامی و سیاسی پاکستان در افغانستان است. نظامیان پاکستان در چهارده سال دوران جهاد میلیون ها دالر از پول ها و اسلحۀ کمکی غرب به مجاهدین بدست آوردند و حتا این غارت های شان کمک به جهاد افغانستان خواندند و شماری خوش باوران هم با این دهل نظامیان پاکستان رقصیدند و به جنرال ضیاالحق لقب شهید جهاد افغانستان را دادند.

پس از آن که نظامیان پاکستان در بدل کمک های مالی میلیون ها دالری عربستان سعودی با حمایت امریکا و انگلیس گروۀ طالبان را بوجود آوردند و پس از حادثۀ یازدهم سپتمبر در سال ۲۰۰۱ میلادی با بدست آوردن میلیارد ها دالر امریکایی تحت نام مبارزه با تروریزم، بخشی از این پول ها را صرف احیا و تقویت جنبش طالبان کردند و بخشی از آن را هم دزدی کردند. حالا که امریکا پول هایش را به پاکستان قطع کرده است. نظامیان پاکستان به کیسۀ کشور های خلیج چشم دوخته اند تا با ریختن آن پول ها به بهانۀ جنگ وهابیت و تشیع با بازی دو طرفه استفاده از تضاد ایران و سعودی و موجودیت نیرو های امریکایی در افغانستان به تروریست پروری خود ادامه بدهند و از این طریق به سرمایه های به غارت بردۀ شان بیافزایند.  گزارش های زیاد تحقیقی به نشر رسیده است که از دارایی ها و غصب و غارت های زمین بوسیلۀ نظامیان پاکستان و تجارت های کلان آنان پرده بر می دارد. نظامیان پاکستان تمامی خبرنگاران را که به افشاگری فساد و غارت های آنان پرداخته اند، بیرحمانه ترور کرده اند. چنانکه یک سال پیش سایما کانوال خبرنگار شبکه کا 21 پاکستان هنگام تهیه گزارش از تجمع مردم در مقابل اداره ثبت احوال کراچی با ممانعت یکی از افسران پلیس گارد این مرکز دولتی مواجه شد و به دنبال اصرار برای تصویر برداری با کشیده شدید پلیس نقش بر زمین شد.

حال بر امریکا است که چگونه و از چه راههایی چشمه های عایداتی تروریزم را بر روی نظامیان پاکستان خشک می کند و یا این که با افزایش فشار های لازم بر پاکستان لانه های تروریستی را در خاک آن می بندد و رهبران آنان را وادار به صلح و یا زندان می نماید. یا از گزینۀ حمله بر لانه های تروریستی در خاک پاکستان استفاده می کند و گلیم تروریزم را از پاکستان بر می دارد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا