باز هم در مورد «تیوری توطیه»
بسیاری از دوستان و جوانان ما بدون آنکه معنا و مفهوم «تیوری توطیه» را بدانند، بصورت نا خود آگاه یا نا آگاهانه دچار آن شده اند (چنانکه می گویند، اگر دیوانه بداند که دیوانه است، او دیوانه نیست)!
مثلا تبلیغ می شود که گویا چیز های مانند «کمیته ۳۰۰» وجود دارد که همه مسایل جهان را به شمول سیاسی، نظامی، تجارتی، رسانه ها وغیره تنظیم و کنترول می کند. یا در پشت سر تمام وقایع و حوداث جهان، دستگاه های سی آی ای، ام آی سیکس، اس وی آر، موساد وغیره قرار دارند و یا آنها دارای چنان قدرتی می باشند که از کوچک ترین مسایل روی زمین و زیر زمین خبر دارند و یا نقل قول می شود که گویا «سی آی ای بهتر از ما کشور ما را می شناسد»! در ضمن، شاید این افراد زیاد هم بی علاقه نباشند، اگر «خارجی» ها دست نشاندگان خود را برکنار و خود آنها را به جای ایشان بگمارند… در غیر آن، به عوض «پند و اندرز» یا «حکایت و شکایت»، باید در جهت بسیج مردم خود بکوشند و تا عزل و برکناری این گماشتگان ایستاده شوند…
اما آگاهان و دانشمندانی که با مسایل علمی و تکنولوژی سر و کار دارند، به خوبی می دانند که تکنولوژی امروزی چقدر پیشرفت کرده و افراد و دستگاه های تخصصی از چه قدرتی برخوردار اند… اما با کمال اطمینان می توان گفت که با درنظرداشت محدودیت های مالی، فنی، رقابتی و پیچیده بودن و چندین بعدی بودن مسایل و حوادث جهان، هیچ کمیته اختصاصی یا دستگاه استخباراتی نمی تواند حاکم مطلق جهان باشد یا بتواند «تمام مسایل» جهان را تنظیم و کنترول کند و یا در پشت سر «تمام حوادث» و وقایع جهان قرار گیرد (صرفنظر از اینکه چنین تلاش های همیشه وجود دارد)!
یکی از معانی بسیار ساده و ابتدایی «تیوری توطیه» این است که علل اصلی حوادث و وقایع نه در خود پدیده ها، بلکه در دست قدرت های پشت پرده قرار دارد. یا به عباره دیگر «باور کردن به قدرت های که مسلط بر همه امور و واقف از همه جریانات اند و بازیگران و سیاست گران داخلی عروسک های اند که مطابق فرمان آنها عمل می کنند. یعنی آنچه روی می دهد، محصول اراده افرادی است که از قبل پیش بینی و طراحی شده و سر نخ های آن در دست قدرت های خارجی است» (۱).
یکی از عواقب این مرض خطرناک آنستکه به عوض اینکه علل داخلی یا درونی پدیده ها جستجو گردیده، شکست و عدم موفقیت خود را به علت اشتباهات و سهل انگاری های خود بدانیم، نتیجه توطیه و دسیسه دشمنان می دانیم؛ یا به عوض اینکه «خود» را مقصر و ملامت دانسته و در جهت اصلاح کمبودی های خود اقدام کنیم، چون علت اصلی را عامل خارجی می دانیم (و توان تغییر آن را نداریم)، دل خود را به فحش و دشنام دادن به آن ها تسکین می کنیم)…
پیامد دیگر این مرض آنستکه چون عامل یا قدرت خارجی را صاحب قدرت مطلق می دانیم و فکر می کنیم که «هر چه همان ها بخواهند، همان می شود»، تن به «تقدیر» داده و تسلیم می شویم و یا در نهایت دل خود را به «حکایت و شکایت» کردن از آن ها تسکین می کنیم…
پیشینه «تیوری توطیه» به باور های نادرست مذهبی در مورد «قسمت و تقدیر» یا اینکه «هر چه خدا بخواهد، همان می شود»، می رسد (۲)! چون وقتی بشر اولیه علل حوادث و عوامل پدیده ها را نمی دانستند، ناگزیر آن را به یک «قدرت خارجی» ربط می دادند و چون توان تغییر آن را نداشتند، ناگزیر دست به «دعا و زاری» یا «قربانی و صدقه» می زدند… آنچه در مورد کشور ما دلچسب است، اینکه جناح های راست آنقدر به «قسمت و تقدیر» باور ندارند که جناح های چپ به «تیوری توطیه» باور دارند!
اما انسان امروزی با درک و آگاهی از قوانین جهان هستی و چگونگی تغییر پدیده ها، بار ملامتی روزگار بد خود را بر دوش دیگران نمی گذارند و مسئولیت سرنوشت خود را بر دوش خود می گیرند؛ لذا منتظر «لطف و کرم» هیچ قدرتی نمی باشند و چاره و علاج آن را نه در «دعا و زاری»، «پند و نصیحت» یا «شکوه و شکایت»، بلکه در عمل آگاهانه و مطابق برنامه خود می دانند…
سخن بر سر تبریه دولت های خود کامه و دیکتاتور، مافیای قدرت و سیاست، یا معصومیت شبکه های قاچاق و ترور، یا عدم افشای توطیه های شبکه های استخباراتی در سراسر جهان نیست (چون هر کسی باید وظیفه خویش را اجرا کند)؛ بلکه سخن بر سر آنستکه آیا «ما» هم خود را در این مبارزه دوامدار بر سر قدرت و ثروت یا در بین انسان و شیطان «آماده» می سازیم یا نی؟
+ + +
انتخاب با شماست…
منابع
۱. توهم توطیه چیست؟
۲. مقوله های مشابه «قسمت و تقدیر» و «تیوری توطیه»!
http://www.khorasanzameen.net/php/read.php?&id=3892