هرگونه چشمداشتی غیر از اجرای کامل توافقنامه خیانت تاریخی است
نگرش و طرز تفکر رهبری دولت باعث بن بست، بحران های لایه دار و تهدیدات چارسو در کشور گردیده است.
آجندای شخصی، لجاجت برتداوم ساختار مطلقۀ قدرت، همراه با ایدئولوژی تصنعی تمامیت خواهی و وابستگی از جمله امراضیست که از نحوۀ نگرش رهبری حکومت سر چشمه گرفته، شیرازۀ کشور را بی موازنه ساخته است.
اگر دو سال تمام، انتظار مردم از رهبری دولت موجود همین است که امروز می بینیم، پس تداوم این وضعیت قطعاً توام است با بحران های مرگباری که کشور را به مرحلۀ بی بازگشت خواهد کشانید.
هرکه مسئولیت کشور را پس از این تحویل گیرد چنان یک وضعیت درهم و برهم، سیستم معیوب، سیاست مریض، بیروکراسی و ادارات بی قاعدۀ را به ارث خواهد برد که چندین سال عمر این کشور را به هدر خواهد داد.
اکنون که فقط یک ماه دیگر به مشروعیت حکومت باقیست، صدای اصلاحات و تغییرات بلند است و بخشی از دولت نیز با صدای مردم همراه گردیده است، تک تک ما مسئولیت تاریخی داریم تا در رسیدن به توازن قدرت و عدالت سیاسی بخاطر سرنوشت مردم بدون در نظرداشت بازی های سیاسی تاکتیکی، مقطعی، منفعتی تلاش متحدانه نمائیم. بند بند توافقنامه قطعاً باید به اسرع وقت عملی گردد تا قاعدۀ ناکام بازی یکطرفۀ سیاست برای همیش در کشور تغییر کند و نگرش سیاسیون دگرگون شود.
طی این دو سال، همه باید به این نتیجه رسیده باشیم که، هر چشمداشتی دیگر غیر از عملی نمودن دقیق و سالم یگانه سند مشروعیت حکومتی که طی این روزها تلاش مضاعف به فریبکاری و وقت کشی طولانی تر دارد خیانت نابخشودنیست که هرگز و هرگز توجیه و بخشیده نخواهد شد.
قطعاً باید بخاطر داشت که نا امنی ها و جنگ ها کمتر به واکنش نیروی مزدور طالب و داعش تعلق میگیرد تا اصلاح سیستم دولت و تغییر نگرش رهبری دولت.
محترم مسعود!
طرح اجندای ملی از طرف شما که یک سند رهنما برای حل مشکلات افغانستان برای زمامداران افغانستان میباشد، اولین سند با احمیت میباشد که توسط شما با در نظر داشت شناخت از روح و روان و نبض جامعه ما تهیه و ترتیب شده است، که میتواند با عملی شدن آن توسط اراکین دولت در وازه امید به آینده بر روی مردم افغانستان باشد. اگر زمامداران افغانستان به افغانستان و مردم صادق باشند باید برای عملی شدن آن گامهای مفید و موثری را بردارند. کوتاه فکری و سبکسری زمامداران افغانستان تا سرحدی میباشد که اجندای ملی تیار و آماده را چه که توافقنامه حکومت وحدت ملی را هم عملی و تطبیق ننموده اند. تطبیق موافقتنامه تشکیل حکومت وحدت ملی به زمامداران حیثیت قانونی میدهد ولی آقای غنی آنقدر گمراه و سبکسر میباشد که حتی مکلفیت قانونی خودرا به انجام نرسانده است. خلاصه که با این زمامداران که در عملی نمودن مکلفیت های قانونی خود بی پرواًی نشان داده اند، نمیشود دیگر اعتماد و امیدی داشت. فقط نخبه های سیاسی افغانستان باید در اجتماع خویش بدیل دیگری را به عیوض این رهبران که یک آن فاشست و تمامیت خواه و دیگر آن بی پروا و بی احساس میباشد جستجو نمود و خلق افغانستانرا در جریان گذاشت.
تشویش نکنید هیچ گپی نیست. داکتر صاحب عبدالله، استاد عطا محمد و دیګر کلانهای جمیعت از دولت امتیاز میګیرد و موضوع خاتمه میابد. مردم احساساتی ما که از سی سال بدینسو بنام مدهب و قوم و زبان و سمت طرفدار چنین اشخاص بوده مثل همیشه باردیګر در میدان تنها میمانند و داکتر صاحب و دیګر وکلا و قومندانان طرفدار داکتر صاحب عبدالله بعد از ګرفتن امتیاز ارام در قصر های مجلل خویش نشسته و عیش وعشرت خود را میکنند فلهذا شما مردم احساساتی را مشوره مفت میدهم که بیهوده خود را تکلیف ندهید و پشت کار و روزګار خویش باشید.
آدم به فکر و ذهن و عقل غنی و عبدالله حیران میماند. آنها خوب میدانند که مبناء حکومت شان توافقنامه تشکیل دولت وحدت ملی میباشد. نزدیک به دوسال از تشکیل حکومت وحدت ملی میگذرد اما هیپکدام از بندهای مهم توافقنامه مثل اصلاحات انتخاباتی و و تعدیل قانون اساسی،…وغیره هیچکدام تطبیق نشده است. اگر این آقایون به افغانستان و مردم آن صادق باشند، چطور ممکن خواهد باشد که آنها در این امر مهم سهل انگاری نمایند. با اعلان مضحک و بیهوده نتایج انتخابات و آنهم بعد از سپری شدن تقریبا” دوسال توسط آقای نورستانی نشان داد که آقای غنی نیت تطبیق موافقتنامه را ندارد. اینکه آقای غنی در بدل این اعلان مسخره آمیز نورستانی به او کرسی سفارت را منحیث رشوه وعده داده بود، نمایانگر روشن و صریح نیت و شخصیت غنی میباشد. اما سوال در اینجاست که آقای عبدالله چطور در تطبیق توافقنامه بار بار موضوع را به غنی گوشزد ننموده است.
جناب سفیر صاحب. شما از همان آغاز تشکیل حکومت وحدت ملی که از نزدیک نا ظر تکا مل اوضاع بوده ایدهمیشه از اعمال قدرت و تک روی ها یاد آوری و موضوع مشارکت را مطرح ساخته اید. من به این درک و بصیرت شما آ فرین می گویم. مشکل آن است که جناب عبدالله و تیمش به اصطلاح در ” خو خرگوش ” بودند. درک و شناخت من از جناب عبدالله این است که وی را یک شخص بسیار زیرک ، تیز هوش و ذکی میدانم. هر قدر می سنجم علت این حرکت انفعالی وی را نمیدانم. من به جادو معتقد نیستم اما درین باره فکر می کنم که شاید جناب شان بالوسیله مجددی و یا پیر گیلانی تحت تاثیر کدام تعویذ قرار گرفته باشند ” شوخی بود “. از بیشتر از یکسال است که جناب شما ، نویسندگان دانشمندی مانند اکرام اندیشمند ، جناب عبدالحی خراسانی و عده زیادی از سیاسیون مانند دوکتور مهدی ، جناب ریگستانی ، جناب جا وید کوهستانی ، مولانا فرید ، جناب لعلزاد ، جناب پروفیسور رهین، جناب صبور رحیل …پیهم از اجرای توافقنامه و اصل اعمال قدرت مساویانه 50/50 در صد صحبت می کنند و جناب عبدالله نا دیده گرفتند. این جانب طی بیشتر از یک سال از طریق نوشتن مقاله ها و تبصره های پیهم که در حدود صد تبصره می شود ” در پای روزنامه ماندگار ” در باره یکه تازی غنی و اجرای مساویا نه قدرت و فورمولبندی حقوقی آن مطالب زیادی نوشته ام و هدفم صرف ثبات سیاسی و نهادینه شدن دموکراسی بوده است. آیا تیم مطبوعاتی ریاست اجرائیه این وا کنش های اهل قلم را در ظرف دو سال اخیر به سمع رئیس اجرائیه رسانیده اند ؟؟؟ چرا ایشان خا موش بودند. شاید یک دلیل هم خود خواهی و یا تهدید بیرونی و یا هر عامل دیگر بوده می تواند. اما جناب عبدالله باید بدانند که سیاست بصورت انفرادی شده نمی تواند ،سیاست بالوسیله یک تیم صورت میگیرد. چرا ظرف دو سال خا موش بودند ؟ چرا نهاد های مشورتی قبل از انتخابات و حتی نشرات آن را متوقف ساختند ، چرا با تیم خود مشوره دوامدار نداشتند. لکه بزرگ ملامتی و شرم در جبین جناب عبدالله قرار دارد و هیچ بهانه یی این لکه را پاک نمی کند، مگر شهامت و جرئت ایستاده شدن مقابل تک روی و اجرای مساویانه قدرت. از قدیم گفته اند دل شیر نداری سفر عشق مکن. همین حا لا باید به هیچ چیزی،به جزء تطبیق صد در صد توا فقنامه و اجرای مشترک صلاحت های مندرجه ماده 64 قانون اساسی از طریق امضای مشترک Countersigning تن درندهد. مذاکره با غنی در زمینه تطبیق موافقتنامه امضائ شده از لحاظ حقوقی یک قرار داد می باشد مانند هر قرار داد دیگر یک عمل انجام شده است زیر نظارت امریکا و ملل متحد تطبیق کا مل آن مطرح است نه حذف ، تعدیل و ایزاد.