کوه موش زایید!
عبدالله دیروز چیزی نگفت چون چیزی برای گفتن نداشت: گفتن ظهور اندیشه است. و ایشان از این حیث فقیر و تهی دست است.
کل گپ ملال آور او این بود: باید موافقتنامه سیاسی تطبیق شود. آن موافقت نامه خودش بی معنا و بی محتوا است. اگر صد در صد تطبیق هم شود، تغییری در روز و روزگار مردم رونما نمی شود. نظام انتخاباتی اصلاح شود، خوب که چی اصل 50-50 رعایت شود. 50 کلاهبردار به عوض 50 کلاهبرداردیگر بر کرسی ها خواهند نشست. مگرتا حال کرسی های مهم در اختیار شان نبوده است. نیاز نیست ح…ساب کنم. بجز ریاست جمهوری در بقیه کرسی های مهم بوده اید، منجمله همین ریاست اجراییه جز پر کردن جیب خود و خویشاوندان خود و به حاشیه راندن یک قوم بزرگ چه کاری انجام داده اید؟
کار مهم میتواند دعوت لویه جرگه باشد. لویه جرگه باید پست صدارت را تثبیت کند. خیلی خوب! اول هیچ تضمینی وجود ندارد که لویه جرگه نظام پارلمانی بجای ریاستی پیشنهاد کند. گند و کثافت این حکومت یک و نیم سره، مردم را به ستوه آورده است. شاید لویه جرگه تصمیم بگیرد، همین نظام ریاستی درست است و تجربه ریاست اجراییه تجربه خوب برای مردم نبوده است. حالت دوم اینست که با تعدیل در قانون اساسی فصل صلاحیت های صدراعظم در نظام مفروض پارلمانی تعریف شود. در قانون نمی نویسند. این پست برای عبدالله و تیم او است. قانون عام است. و هر کسی دیگری هم میتواند ادعای صدراعظمی کند. بلاخره صدراعظم باید از طریق انتخابات و با معرفی رئیس جمهور تعیین گردد.
اگر کرزی به جای عبدالله صدراعظم شد چه؟ هزاره و اوزبیک ها نمرده اند که نظام را لبنانی کنید! که بیارید نفر اول پشتون، نفر دوم پشتون، نفر سوم تاجیک، نفر چهارم هزاره… و غیره. در افغانستان قابل قبول نیست.
اگر لویه جرگه دایر نشود پست اجراییه همچنان غیر قانونی باقی می ماند. تیم عبدالله در میان این دو سنگ خردو خمیر می شود. فکر می کنم عقلش به این نکات ساده دولت داری و قانون سازی هم نمی رسد.
خلاصه حیف به مردمی که دیروز با شنیدن آن یاوه ها وقت خود را ضایع کردند.
خود آقای پدرام هم در اینجا هیچ راهی را نشان نداده است و هیچ طرح معقولی را برای ختم غائله موجود ارایه ننموده است. جز بد بینی و منفی بافی. انتقاد آسان میباشد. میگویند”سیل بین عقل چهل وزیر را دارد” نمیشود که از کلکین به مسائل نگاه کرد و کلمات مفت را طور درشت بزبان اورد.
چون آقای پدرام ادعای رهبری را دارد و خودرا رهبر کنگره ملی میداند. این اظهار نظر را نمودم تا ایشانرا متوجه سازم که منحیث رهبر کلمات و سخنان خودرا بیرون بکشند. مثلا”سخنان دیروز عبدالله را “یاوه ها” نامیده اند در حالیکه سخنان دیروز او حقیقت تلخ را از زیاده خواهی یکتعداد فاشستان و شئونستان قومی در رهبری دولت بیان میکرد. سخنان دیروز او ثبوت این امر میباشد که تا در افغانستان زمامدار به انتخواب خود مردم طور دموکراتیک بر کرسی انتخابی ریاست جمهوری تکیه ننماید، کاری بنفع سربلندی افغانستان و مردم آن انجام یافته نمیتواند. سخنان دیروز عبدالله نشان داد که از زمامداران گماشته شده و خرد باختۀ طرفدارِ برتری جوئی قومی نمیتوان با حوصله و گذشت بوطن و مردم خدمت نمود. باید در مقابل زمامداران مصنوعی و فاشست و فروخته شده با قاطعیت استاد و از حق و عدالت دفاع کرد. از عبدالله که پوزش میخواهد وچنین تعهد میسپارد همین قدر کافی پنداشته شود. ولی این به این معنی نمیباشد که بالای عبدالله یکسره اعتماد نمود، بخاطر اینکه اجراأت او تا اکنون خیلی مشکوک و تحت سوال قرار دارد.
dr padram : i told him long time ago . this is the new system of the game which they can put you out side of the goverment. like a prime mr did you something for your people? is to late for you , you lost the game, you wore busy with your tir and nice shoes jajajaja the only way to stop fashist kabela. tajik, hazara ,uzbek and others to be to gether and act together. if not god help you to see what wil be at the end of this game