خبر و دیدگاه

صلح از درامه تا حقیقت

 

Ahmad Saaedi
احمد سعیدی

داستان صلح وآشتی در افغانستان با جهت های پنهان وپیدا همه را سر گیچ ساخته چون معلوم نیست طرف جنگ وصلح افغانستان کیست وموضوع مورد منازعه چیست. اگر طالبان ادعای اسلامیت دارند مردم افغانستان همه مسلمان اند ومساجد ومجالس ذکر بیشتر از حد رائج ومعمول در تمام کشور شکوفائی خودرا دارد وقانون اساسی افغانستان هم در ماده های دوم وسوم بر اسلامی بودن کشور تا کید دارد. اگر اسلام ناب را پاکستان میخواهد سوال این است که چرا در کشور خودش نمیخواهد رسانه ها آزاد افراد آزاد درس وتعلیم آزاد موسیقی از شرقی تا غربی مست وآزاد ومراکز غیر اخلاقی وغیر اسلامی در شهر های بزرگ پاکستان بشکل پیشرفته باز است. لذا این مسئله کاملا روشن است که ادعای اسلامیت علیه مردم افغانستان نا درست میباشد. اگر مسئله وجود پایگا های خارجی خصوصا امریکاست پایگاه سیاسی طالبان در دوحه در کنار پایگاه نظامی امریکا در بحرین وقطر بیرق بر افراشته ودر کشور های تمویل کننده طالبان مانند سعودی وکویت وامارات وجود پایگا های نظامی سیاسی وعیاشی غربیها موج میزند که این ادعا هم دروغ است لذا بر ماست تا مسئله صلح وجنگ افغانستان را از لایه های درامه بیرون آوریم وحقیقت را باز گو کنیم که گپ اصلی بر سر چیست واین لحاف چرا کهنه نمیشود واز بین نمیرود؟

طرف اصلی جنگ کیست وعناصر صلح چیست؟ اول این سوال به ذهن انسان خطور میکند که چرا چند ماه قبل پاکستان در نشست های چهار جا نبه وعده های بسیار چربی بخاطر کشاندن طالبان به پای میز مذاکره با دولت افغانستان داد وسر انجام بدون دلیل پا عقب کشید؟ فکر میکنم که پا کستان تقاضای های دارد که برخی عناصر عالی رتبه در داخل نظام به عملی شدن این خواستها وعده داده بودند و امّا بر داشت پاکستان این است که این وعده ها عملی نیست ونا راض کردن طالبان بدون گر فتن امتیاز به نقص آن کشور است لذا پا پس کشید ازین بازی ها یک قدم پیش ودو قدم عقب فهمیده میشود که این درامه صلح با طالبان ظاهر قضیه است بلکه مدعی کشمکش وعنصر صلح خود پا کستان است. البته امریکا هم از دولتمردان افغانستان تقاضای های دارد تا وقتیکه مطمئن نشود این مردمان یاغی وسر کش رام شده اند ودیگر توان جنبیدن را ندارند گاهی سر نخ را کش میکند وگاهی هم رها میسازد که هدف اصلی خسته سازی افغانهاست. افغانهارا به پول ورشوت معتاد ساختند تا از جنگ وبیزار باشند وعده که طرفدار جنگ اند آنقدر جنگ را طولانی میسازند تا همه مانند کسیکه در تا بستان یک مشک دوغ را سر کشیده وبه پشت افتیده به پشت بیفتند وقدرت حرکت کردن را نداشته باشند.

پاکستان دشمن خلق شده ویا دشمن ساخته شده؟ بیائید این را درست بدانیم ویقین کنیم طرف جنگ وصلح ما پا کستان است وآنرا قصدا بما دشمن ساختند چون فطرتا پاکستان دشمن خلق نشده وپاکستان هم از نسل ونژاد همان هندی هاست که آنطرف تر از پاکستان  با ما دوست اند وروابط خوب دارند. از سال ها زعما ورهبران افغانستان ضعیف ونا عاقبت اندیش بودند وحالا هم هستند ایشان هم پاکستان را دشمن گفتند وهم مردم را بنوع بدامن پاکستان انداختند تا از مردم خود ما علیه ما استفاده کند وهدف پاکستان محتاج ساختن افغانها بود تا در برابر کمک نا چیز دست به هر خرابکاری بزنند. اینجا تنها پاکستان ملامت نیست چون پاکستان دشمن هست اما نه دشمن طبیعی وفطری دشمنی که زعمای افغانستان با خرید وفروش خاک به انگلیس ساختند. وما باید از خود پرسان کنیم چرا پاکستان در تلاش بی ثباتی وخرابی افغانستان است آیا این خواست در فطرت وطبیعت مردمی است که آنطرف مرز پاکستان این چنین نیستند. نه خیر اینجا سوالی است که باید پاسخ داده شود وآن اینکه چرا پاکستان دشمن افغانستان است وچرا مارا ضعیف وناتوان میسازد؟

بلی پاکستان را ادعای رد دیورند دشمن افغانستان ساخته است. طالبان عنصر صلح وجزء پروسه نیستند. از نظر پاکستانیها طالبان زنبور زخم خونین ومتعفن دیورند است که تا هنوز التیام نیافته آنها میگویند تا وقتیکه همه افغانها یک صدا نگو یند هیچ ادعای در موضوع دیورند وجود ندارد این زنبور هارا با نا مهای مختلف بر نعش گندیده دیورند رها میسازند. خیر است که گاهی مارا هم نیش زنند اما تمرکز بالای جسد آن طرف خط است. لذا تا وقتیکه مسئله دیورند رسما وعلنا از طرف حکومت های افغانستان تا ئید نشود وادعای های بیهوده از طرف حکومت های افغانستان رد نشود افغانستان بار ها زیر سم سواران بنام مجاهد وطالب وداعش ویتیم وشهید واز طرف پاکستان لگد مال میشود وما در سر حد نزع رسیده ایم واین شعار ها ولاف های ما دیگر خریدار ندارد ما باید این سوال را حل کنیم که چرا پاکستان دشمن ماست واز ما چه میخواهد وما با دادن این امتیاز چه از دست میدهیم وچه بدست میآوریم؟ لذا طالبان در پروسه صلح جای ندارند نه پاکستان میخواهد طالبان حکومت کند نه امریکا ونه هم سعودی اینها اگر میخواستند در کشور های خود میخواستند طالبان فقط ابزار جنگ ونا آرامی در منطقه اند. لذا هیچکس امید وار نباشد که با طالبان صلح صورت میگیرد چون کسیکه از نظر پاکستان وامریکا اهلیت شمولیت در نظام سیاسی را نداشته باشد وشامل نظام نشود به صلح هم نمی پیوندند. طالبان را در حکومت شریک نمیکنند چون خواست امریکا وپاکستان همین است پس چه امتیازی میتواند تفنگ را از دوش مخالفین دولت بر دارد.؟ لذا با قناعت پاکستان همه حرف ها حرف است والا خیر.

احمد سعیدی

احمد سعیدی نویسنده و تحلیلگر امور سیاسی افغانستان می باشد.

نوشته های مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. صلح به درامه تبدیل شده است تا حقیقت. شما ببینید: گلب الدین حکمتیار مثل یک افزار زنگ زده و اصطهلاک شده و از کار افتیده از طرف باداران خارجی شان مثل پاکستان و عربها یک وسیله غیر موثر و از کار افتیده تشخیص گردید و انها مصرف بودجه خودرا به گلب الدین و دارو دسته اش بی حاصل یافتند. بنأ” برای اینکه از این نوکر وفادار خود باز هم قدردانی نمایند با نمایندگان خود که در دولت افغانستان زمام دولت را بدست دارند، هدایت داده اند تا این چهره کثیف و قاتل مردم افغانستان را با امتیازات بپذیرد. گلب الدین کسی است که با دستور بیگانگان مردم کابل را زیر راکت باران خود بقتل رساند، مال بیت المال مثل فابریکات دولتی و دفاتر دولتی و فابریکات شخصی را چور نمودند، مهمات جنگی افغانستانرا به بازار پاکستان به عنوان وسایل داغمه و کهنه فروختند. علیه دولت جوان شرعی و قانونی افغانستان بدستور پاکستان بغاوت نمود، باغیِ علیه دولت اسلامی در دین مبارک اسلام شدیدآ” تقبیح شده و جزای مرگ به باغی روا دانسته. با بغاوت این نامسلمان وحشی هزاران کابلی بیگناه مجبور شدند خانه خودرا ترک و در دشت و بیابان در کمپ های زیر خیمه بسر ببرند. این وحشت و جنایتی را گلب الدینی ها و دوارو دسته اش به افغانستان انجام داده اند در هیچ گوشه دنیا دیده نشده است. اینکه باز هم این جنایت کار را به عیوض حلق آویز نمودن در چهار راهی پشتونستان، با امتیازات میپذیرند، جز درامه و جز توهین به خون شهدا و جز خیانت به اصول و عدالت چیز دیگر بوده نمیتواند.

  2. به ارتباط نظر آقای کمال عرض کنم اینکه گردانندگان چرخ قدرت دولتی در افغانستان همه در بزم شئونزم قومی میرقصند و نشه میکنند و کیف میبرند، و در نشه امتیازات و چوشیدن خون مردم بیچاره افغانستان گنس میباشند. تا این زالو ها از قدرت نیفتند، نیشه شان نپریده و به فکر و عقل نمی آیند. باید اول این زالو های حقه باز و نفس پرور از قدرت دور ساخته شوند، تا زمینه قطع جنگ مساعد شود. شما خود فکر کنید بر بنای شئونزم قومی گلب الدین حکمتیار این قاتل کابلیان و این دشمن اسلام و نوکر پاکستان که حالا پاکستان اورا به نسبت کهولت سن جواب داده است، دولت فاشستی و شئونستی آقای غنی اورا به بهانه صلح با امتیازات میپذیرد. در حالیکه افسار کرزی رئیس جمهور پیشین در دست گلب الدینی ها بود. خُرم منحیث رئیس دفتر کرزی فاروق وردک منحیث سمت دهنده کرزی و جمعه خان همدرد منحیث تفنگدار کرزی،…وغیره همه در دولت بودند. و آقای قطب الدین هلال از طرف گلب الدین در کاندیدای ریاست جمهوری خودرا کاندید نموده بود و حالا یکتعداد دیگر شان که معاشات شان از طرف باداران شان قطع شده است، با امتیاز داخل دولت میشوند. اگر زمامداران افغانستان فاشست و شئونست و قوم پرست نباشند پس این مضحکه و خیمه شب بازی قرار داد صلح با گلب الدین چه معنی میتواند داشته باشد.

  3. درست من هم همینطور فکر میکنم که تا پاکستان از ادعای غیر عملی و بیخردانه برسمیت نشناختن خط سرحدی دیورند، از طرف افغانستان مطمئن نشود. اجیران خودرا به قطع جنک در افغانستان دستور نخواهد داد. هرگاه ما به سخنان احمقانه لوی درستیز سابق وزارت دفاع که تا اتک ادعای سرحد داشت و موضعگیری و اظهارات احمقانه و شیطانی آقای کرزی رئیس جمهور پیشین توجه نمائیم، به پاکستان حق میدهیم تا هرچه در توان دارد بخاطر خرابی افغانستان بکار برد.
    اگر افغانستان میخواهد در افغانستان صلح بیاورد باید شجاعانه موضوع ختم غایله خط دیورند را به پارلمان افغانستان راجع سازد و مطابق فیصله پارلمان به پاکستان اطمینان دهد که افغانستان هرگز ادعای سرحدی با پاکستان نخواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا