طالبان و بن لادن و لشکر طیبه؛ قهرمانان پاکستان!
(تبصره و تحشیه ارتجالی)
مقارن با سفر نواز شریف صدراعظم پاکستان به امریکا و صدور اعلامیه مشترک از طرف زعمای دولتین؛ پرویز مشرف رئیس اسبق ارتش پاکستان و دیکتاتور نظامی متقاعد این کشور طی مصاحبه هایی با روزنامه گاردین انگلیس، تلویزیون امریکایی سی اِن اِن ، شبکه خبری دنیا نیوز پاکستان، آژانس فرانسپریس و پایگاه های رسانه ای دیگری حرف و حدیث های مشابه و حدوداً غیر منتظره ای بر زبان آورد.
او همان طالبان را که رهبر ابرقدرت دنیا ـ بارک اوباما ـ و نواز شریف در عالیترین سطح سیاست و طئ مهمترین سند دیپلوماتیک مشترک از ایشان تقاضا کردند که با دولت افغانستان مذاکره و مصالحه نمایند؛ با توصیف به عنوان «قهرمانان پاکستان» ضربۀ محکمی زد و بطلان داعیۀ آنها را به مثابه «مجاهدان آزادی افغانستان» مسجل تر نمود.
مشرف عامدانه طالبان را؛ آنهم نه به تنهایی که در ردیف دارو دسته های اسامه بن لادن و الظواهری و لشکر طیبه و حافظ سعید و ذکی الرحمن لکهی…«قهرمانان پاکستان» خواند که علی الظاهر مشتی هم به دهن بارک اوباما و نواز شریف می نوازد.
این دیکتاتور سابق پاکستان که یکی از طراحان پروژه انهدام افغانستان به شمار می آید؛ اعتراف نمود که ما از بسیار وقت بدینسو از طالبان که عمدتاً پشتون هستند حمایت می کنیم .
طبق گزارش های متعدد پرویز مشرف در ویلای شخصی اش که در منطقه ساحلی کراچی واقع است با Jonathan Boone نماینده روزنامه معروف انگلیسی زبان Guardian. گاردین چاپ لندن در اسلام آباد گفته است:
“ما طالبان را از دهه 1990 آموزش دادیم و به جنگ فرستادیم. طالبان، حقانی، اسامه بن لادن و ایمن الظواهری آن زمان قهرمانان ما بودند.”
مشرف همچنین گفت که “لشکر طیبه” را نیز پاکستان در دهه ۱۹۹۰ آموزش داد و حمایت کرد تا فعالیت های شورشگرانه خود را در منطقه کشمیر راه اندازی کند.
وی افزود “در دهه ۱۹۹۰ لشکر طیبه و ۱۱ و یا ۱۲ گروه دیگر تشکیل شد. ما تمامی آنها را حمایت کردیم زیرا آنها در کشمیر تا سرحد مرگ خود می جنگیدند.”
در یک مصاحبه تلویزیونی مشرف می گوید: چهره هایی چون حافظ سعید و ذکی الرحمن لکهوی از لشکر طیبه نیز زمانی قهرمانان پاکستان بودند…
در این اعترافات صریح؛ منهای تته پته هایی؛ لُب و لُباب سخن همین است که طالبان؛ همراه با القاعده اسامه بن لادن و گروه های اکستریمیست سیاسی ـ مذهبی دیگر چون لشکر طیبه برای رژیم ملیتاریستی و تروریست پرور اسلام آباد؛ همان سرمایه استراتیژیک و «قهرمانان پاکستان» بوده اند و بس.
آقای مشرف به نماینده گاردین گفته است که حامد کرزی (رئیس حمهور سابق افغانستان) تحت سیطره نیروهایی قرار داشت که با پاکستان دشمنی عنعنوی را در سر می پرورانیدند . سازمان اطلاعات ارتش پاکستان نیز برای تضعیف حکومت کرزی از تقویت طالبان دریغ نه نمود؛ چونکه ما نه میخواستیم که هند در افغانستان برنده شود .
جنرال مشرف میگوید: “مسلماً ما در جستجوی گروههایی بودیم که بتوانند با هر اقدام هند علیه پاکستان برخورد کنند. اینجاست که وظیفه استخبارات مطرح میشود. استخبارات (پاکستان) با طالبان در تماس بود و قطعا هم باید در تماس باشد.”
پرویز مشرف، طی مصاحبه با شبکه خبری «دنیانیوز» پاکستان نیز به همه این موارد اذعان و تصریح کرده: در دهه 1990، درگیریها برای آزادسازی در کشمیر آغاز شد. در آن زمان لشکر طیبه و 11 یا 12 گروه دیگر تشکیل شدند. ما از آنها حمایت کردیم و آنها را برای مبارزه در کشمیر آموزش دادیم.
در بازیهای بزرگ استخبارتی و جنگ منفعتهای بزرگ که در افغانستان ادامه دارد، یقیناً پاکستان نقش مهمی داشته و از سالها به اینسو یکی از بازیگران میدان بوده است.
بنابراین، از دید ناظران؛ اظهارات اخیر پرویز مشرف راجع به طالبان و جنگ در افغانستان را بیهدف نمیتوان دانست.
روشن است که با این افشاگریهای خود، رییسجمهور اسبق پاکستان، ضربۀ محکمی را بر نام طالبان و داعیۀ آنها در افغانستان وارد کرده است؛ اگرچه از قبل معلوم بود که طالبان اختیار خود را ندارند. مگر به نظر میرسد که بازی سیاسی و استخباراتی که تحت نام طالبان در افغانستان در طول بیش از یک دهه ادامه داشته است، اکنون در حالت تغییر است و وارد یک مرحلۀ جدید میشود.
در زمان اقتدار رسمی؛ یکی از سیاستهای پرویز مشرف در قبال افغانستان، همین بود که اسلامآباد را مدافع حقوق پشتونهای افغانستان جلوه داده، آنها را علیه حکومت مرکزی تحریک کند. مشرف همواره این را تبلیغ میکرد که حکومت حامد کرزی، یک حکومت غیرپشتونهاست که به زعم او گویا کمتر از 15 فیصد نفوس افغانستان میباشند و روی همین دلیل طالبان برای حقوق اکثریت 85 فیصدی!!، علیه حکومت میجنگند. مشرف با شعار حمایت از پشتونهای افغانستان، همچنان میخواست نفاق را میان اقوام افغانستان دامن بزند.
البته به طور قطع این یک توهین بسیار بزرگ به مردم افغانستان خواهد بود اگر بگوییم که پاکستان از پشتونهای افغانستان حمایت کرده یا میکند. منجمله حامد کرزی؛ حین نشر اظهارات مشابه پرویز مشرف طئ سخنرانی در یک مرکز تحقیقاتی دهلی جدید؛ سخنان او را با عصبانیت رد کرد.
پرویز مشرف؛ آنزمان در یک مصاحبه با خبرگزاری فرانس پرس گفته بود که اگر هندوستان برای ایجاد یک «افغانستان ضد پاکستان» تلاش کند، پاکستان از گروه قومی پشتونها برای مقابله با هندوستان استفاده خواهد کرد.
حال حامد کرزی که در زمان حکومتش برای مدتهای طولانی اسلام آباد را به تلاش برای بیثبات ساختن حکومت افغانستان متهم میکرد، گفت که هرگونه اظهاراتی مبنی بر این که پشتونها به خواست پاکستان عمل خواهند کرد، توهینی به بزرگ ترین گروه قومی افغانستان است.
کرزی گفت: «این اظهارات بسیار مایه تأسف بود. افغانستان تاریخ پنج هزار ساله دارد. گفتن این که پشتونها به عنوان ابزار مورد استفاده (پاکستان نو تولد) قرار خواهند گرفت، توهینی به پشتونها و به همه مردم افغانستان است».
اغلب صاحب نظران در حال حاضر، ناممکن میدانند که پاکستان دست از استفاده از تروریسم و افراطیت منحیث افزار سیاست خارجی، بردارد تا چه رسد که با تروریسم مبارزۀ صادقانه کند. گروههای افراطی و تروریستی پاکستان از لحاظ سیاسی و اجتماعی در بطن جامعه آن کشور نفوذ قابل ملاحظهای دارند و در حال تغییردادن پاکستان به یک کشور کاملاً افراطیاند. شاید به وجود آوردن پاکستان در سال۱۹۴۷ در جغرافیای جهان، به همین هدف بوده باشد تا این سرزمین چنین نقش افراطیت پروری و تروریسم پروری را ایفا بدارد.
یکی از سوالات اساسی همین است که چرا پرویز مشرف بعد از سالها انکار مطلق از حمایت کشورش از طالبان و خاصتاً از احیای دوبارۀ آنها بعد از سال ۲۰۰۲ در افغانستان، اکنون پرده از حقایق هولناک برمیدارد. پاسخ این است که، پرویز مشرف تنها یک افسر بلندرتبۀ متقاعد نظامی و رییسجمهور اسبق پاکستان نیست و اکنون هم یک مأموریت جدید اردوی پاکستان و استخبارات آن کشور را در لباس ملکی و به شکل غیررسمی به پیش میبرد.
اردوی پاکستان و سازمان استخباراتی آن، بعد از تقاعد هم؛ افسران بلندرتبه و میانرتبه را به مأموریتهای مختلف و مهم در داخل و خارج کشور به شکل غیررسمی میگمارند. به طور مثال، جنرال حمیدگل از چندین سال بدینسو مأموریت تبلیغات و پیشبرد کمپاین جنگ روانی سازمان استخبارتی آن کشور را از طریق رسانهها و نشستهای داخلی و خارجی به عهده داشت. تعدادی از افسران متقاعد اردوی پاکستان در تبانی با گروههای تروریستی آن کشور چون «لشکر طیبه و غیره» در طول یک دهۀ گذشته برای تربیه، آموزش و سوقدادن طالبان و دیگر عناصر افراطی برای جنگ در افغانستان به شکل قراردادیها، خارج از تشکیلات رسمی به وظیفه گماشته شده اند. جنگ در افغانستان طی سالهای گذشته توسط همین مهرههای متقاعد اردو و استخبارات پاکستان به راه انداخته و به پیش برده شده است.
نظامیان پاکستان نظر به خصومت رسمی که در برابر افغانستان دارند، همیشه مخالف مطلق تقویت اردو و دیگر نیروهای امنیتی ما بودهاند. تقویت اردوی ملی افغانستان از لحاظ کمیت و کیفیت برای پاکستان همیشه مایۀ تهدید و نگرانی بوده است. چنانکه یک «قهرمان پاکستان» هم همین نواز شریف صدراعظم حالیه میباشد که به ادعای موکد و مکرر بر اعلای خودش؛ نابود کردن اردوی توانا و قوای انتظامی مجهز افغانستان در زمان «انقلاب اسلامی» را با دستان لومپن های جهادی؛ در کارنامه دارد. لذا تأکید اسلامآباد هم مبنی بر فرستادن افسران افغان برای آموزش به پاکستان به هدف نفوذ در نیروهای اردوی ملی جدید افغانستان است، نه همکاری آن کشور با افغانستان.
مبصر سایتی به نام «نواندیشی» در رابطه به هنگامه های بالا می نویسد که ” نفوذ هند در افغانستان مهمترین نگرانی نظامیگران پاکستان از زمان سقوط طالبان در این کشور بوده است. چنانچه بصورت ذهنی و تخیلی سعی میکنند برخی افغانها را ملیشا های هند بدانند، که بزرگترین جفای نابخشودنی درحق ملت بزرگ افغان است. با این نوع اظهارات حتی موشها هم به خنده می آیند.”
واقعیت این است که ما با اینکه شنیده ایم ژنوم موشها قریب 100 فیصد شبیه انسانها میباشد، معهذا خنده آنها را که ثبوتی بر حد معینی از شعور عالی باشد، درین یا سایر موارد ندیده ایم اما بدبختانه تعدادی از همقطاران خود ما درین راستا احساسی ندارند که منجمله به صورت خنده متبارز فرمایند!
و فراتر از این؛ طی سالیان پسا طالبانی در افغانستان؛ «قهرمانان پاکستان» در دولت و نهاد های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، رسانه ای و مذهبی افغانستان نیز نفوذ روز افزون پیدا کرده و اکنون فریاد ها و نالش ها از صدر تا ذیل جامعه بر آسمانست که «ستون پنجم» پاکستان در حال تباه کردن استقلال، تمامیت ارضی و کلیه شیرازه حیات ملی مردمان افغانستان میباشد.
شک نیست که فرزندان ما چند ماه و سالی پستر شاهد تجلیل و بزرگداشت تک تک «قهرمانان پاکستان» در وجود «ستون پنجم» آن کشور ملیتاریستی در میهن ما؛ از جانب همین پرویز مشرف و یا هم مسلکان جوانتر او خواهند بود و درین راستا صد ها جلد کتاب مستند و مهیج روایی و داستانی از قبیل «تلک خرس» و «خاموش مجاهد» و نیز فیلمنامه های همانند (سریال 24) و مماثل ها بیرون خواهند داد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاد داشت:
در صورتیکه علاقه به تفحص و تحقیق درین استقامت دارید؛ محضاً مطالب در رابطه به فرمایشات پرویز مشرف را در گوگل سرچ کنید و منجمله اگر حیف وقت و پول تان نمیشود این ویدیو را ببینید و گوش نمایید:
http://sk-sk.ar-ar.fb.me/IndiaToday/videos/10154170229432119/
از آوان ایجاد طالبان بصورت روشن واضح بود که طالبان دست پرورده استخبارات پاکستان اند و تحت رهبری مستقیم استخبارات پاکستان به قتل مسلمانان بیگناه افغانستان و ویرانی افغانستان ایفای وظیفه مینمایند. اگر ملاعمر بود نقش سمبولیک داشت و اگر حالا ملا منصور است نقش سمبولیک دارد و اجرأت همه در دست استخبارات پاکستان میباشد. اینکه حرف از صلح با طالبان زده میشد اهل نظر می خندیدند که مزدور و یا اجیر شده کجا صلاحیت و اختیار مذاکره را میتواند داشته باشد. و مذاکره با جانب پاکستان میتواند معنی داشته باشد بخاطر این پاکستان است که وطنفروشان بی غیرت و بی همت و بی ننگ را زیر نام طالبان متشکل ساخته و به قتل هموطنان شان و خرابی کشور شان میفرستد. اینکه زمامداران افغانستان چه آقای کرزی و چه آقای غنی طالبان را برادران ناراضی و یا مخالفین سیاسی میخوانند و در نقش ستون پنجم ایفای وظیفه مینمایند، قابل درد و نا امیدی تمام میباشد.
“در این اعترافات صریح؛ منهای تته پته هایی؛ لُب و لُباب سخن همین است که طالبان؛ همراه با القاعده اسامه بن لادن و گروه های اکستریمیست سیاسی ـ مذهبی دیگر چون لشکر طیبه برای رژیم ملیتاریستی و تروریست پرور اسلام آباد؛ همان سرمایه استراتیژیک و «قهرمانان پاکستان» بوده اند و بس” شواهد و تجربه دقیق همین را میگوید. اگر رهبران دولت افغانستان طالبان را اجیران استخبارات پاکستان اعلان نمی نمایند و در برابر این وطنفروشان از قاطعیت کار نگیرند، معنی آنرا دارد که زمامداران افغانستان هم زمینه ساز تطبیق سیاست ترورستی پاکستان در افغانستان و در منطقه میباشند. آقای کرزی در زمان زمامداری خود نشان داد که همیش در خدمت پاکستان و درخدمت مزدوران پاکستان یعنی طالبان بوده است. که ازین بابت لکه ننگ نا زدوده شدنی ای در پیشانی کرزی حک شده است. امید است که اقای غنی از سر نیت نماید و طالبان را همانطور که هستند بشناسد و به اطلاع تمام مردم افغانستان برساند که هر جا طالب را دیدند از میان بردارند بخاطر اینکه این وطنفروشان ذلیل عساکر پاکستان ترورست اند و پاکستان مسئول درجه اول بربادی افغانستان میباشد.