شعر
-
” دو جـــــــلاد “
گفت: عمر، با گلبدین داعش پـذیرایـــی چه بــود گفت: حكمتيــــار، مـــــرا ازطالبت ســودی نبود گفت: مگر داعش کنون از انتحار…
بیشتر بخوانید » -
از خاکم و هم خاک من از جان و تنم نیست
از خاکم و هم خاک من از جان و تنم نیست انگار که این قوم غضب هم وطنم نیست…
بیشتر بخوانید » -
رویا های من
روزی در تصویر یادگاری دریا _یک کشتی شکسته و ماهی گیر_ یک کسی پارویی نقش می کند با دستی…
بیشتر بخوانید » -
زندگی آخر سر اید
زنــــدگی آخر سر آیـــد بندگــی در کـــار نیست بنـــــدگی گر شرط باشد زنـــدگی در کار نیست گـــر فشار دشمنان…
بیشتر بخوانید » -
تنها خواهشی که دارم
ننگ برمن باد! نفرین برمن باد! اگر از شما چیزی بخواهم تنها خواهشی که دارم اینست که به روسپیان…
بیشتر بخوانید » -
مرا مرگ خوش تر از آن زندگی
مر ا مرگ خوش تر از آن زنــدگي کـــه سـالار بــاشم کنم بندگي بزرگي که انجام آن تيرگي است بــــر…
بیشتر بخوانید » -
چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟
در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور…
بیشتر بخوانید » -
امروز زندگی را آغاز كن
به آرامی آغاز به مردن ميكنیاگر سفر نكنی،اگر كتابی نخوانی،اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،اگر از خودت قدردانی نكنی.…
بیشتر بخوانید » -
دردهای من نهفتنی است
دردهای منجامه نیستندتا ز تن در آورمچامه و چکامه نیستندتا به رشتهی سخن درآورمنعره نیستندتا ز نای جان بر آورم…
بیشتر بخوانید » -
خیال من یقین من
خیــــال مــن یقیــن مــــن جنــاب کفــر و دیــن مـــن بهشت هفتمیـــــن مـــــــن دیــــار نــازنیــــن مــــــن کـــوه و کمـــر غلام شـان…
بیشتر بخوانید »