جشن و سرور
عید روزه (که با آداب تکاملی جشن و سرور مدنیت تاریخی ما دمساز شده)، بر همگان مبارک باد؛ امید است که ماهیت زنده دلی، طبع خوش، شادابی و طرب که با صلح و صفا و امنیت و اطمینان همراه است، بر وبای رعب و وحشت، ناامنی و بی ثباتی در کشور و دسیسه های ترویسم داخلی و منطقوی پیروز شود.
جشن و سرور
جشن و سرور وعید وطن جاودان بود
ازجان و دل مبارک پـیـر و جوان بود
کم کم هـلال نـازک دل بـدر می شـود
خـورشـید روز و ماه شـب آسمان بود
هردم زروی سنبل وسـوری و نسترن
عـطر نسیم شـوق و محـبت وزان بود
ما اهـل بـزم بـاده و شــعـر و نجابتیـم
ایـن ارث مـا ز عـنـعـنـۀ بـاسـتـان بود
زاهد بگورومحتسب ازحال رفته است
امـروز جـشـن و هـلهـلـۀ زنــدگان بود
باده بـزن بـه کـوری چـشـمان محتسب
جـامِ بهـشـت میکـده عـنبـر فـشـان بود
حلوا و نقـل وکلچه بود زیب سـفره ها
آجیـل و چای و میـوۀ تـر همچنان بود
لـطـف و صفـا و لذت دیدار و اختلاط
بهـر شــفـای خـسـته دلان ارمغان بود
یکسو بساط میله وعیش و طرب تنک
سـوی دیگـر شــرارت آتـشـفـشان بود
دیگر ز بیم وحشت طالب مگـو سخن
با مـردمی که حـامی امـن و امان بود
گرچه زطرح صلح وصفا قصه میکند
مکر و ریا و چال و فریبش عیان بود
ظالـم اگـرحمایت ظالــم کند چـه باک
ایـن جا حـدیث آسـمان و ریسمان بود
در سـینه هـای مردم ما می تپد قلوب
تا از صفا وعـشق و محبت نشان بود
آخــر بگــو ز هـمـت نیـکان روزگار
بـا لـهـجـه یی که لایــق آزادگان بـود
اسرارعشق ورازدرون فاش می کنم
تاکی فـروغ حـق و حقیقـت نهـان بود
بر شـاخسـار میهـن ما بهـر مرغکان
یارب همیشه امـن و امان آشـیان بود
رسول پویان