شعر
” دو جـــــــلاد “
گفت: عمر، با گلبدین داعش پـذیرایـــی چه بــود
گفت: حكمتيــــار، مـــــرا ازطالبت ســودی نبود
گفت: مگر داعش کنون از انتحار بدنامتر است
گفت: بر قــتل مسلمـان تیــغ دستش بهتر است
گفت: بیاپسگرد، زِ راهت کار داعش ابتر است
گفت: افسوس نان داعش ازشماهاچربتر است
گفت: تــو انسان پليدی خصلتت نامــردی است
گفت: که درکار سیاست درکجایش مـردی است
گفت: اي قاتل تو كـــه راكت پرانــــي كــرده اي
گفت: او عمـر كجا تو گــل فشانـــي كــرده اي
گفت: بـگو آخـــــركجا ميري گلـــو شيـطان مـن
گفت: نـزد دوست ديــــــرين پيــرو ايــــمان مـن
گفت: مـــــگر پیمان وعهدت با گـــــروه مــا نبود
گفت: شکستِ عهد مرا یار است تـا باشد وجود
١٧ سرطان ١٣٩٤
” شاه رحيم “
جور باشی برادر شاه رحیم. خدا یار و مدد گارد باشد. گلب الدین و ملاعمر را درست معرفی نموده اید. مگر یک نکته از نزدت مانده و آن اینکه هردوی شان اجیر و نوکر استخبارات پاکستان اند.