خبر و دیدگاه
عدالت ، محور اساسی جامعه مترقی
در ماه قوس ١٤٠٠ هجري خورشيدي بود كه بنده يك مقاله زيرا عنوان ” عدل چيست؟” در سايت وزين جاويدان به نشر سپردم .
چند روز قبل يكي از دانشجويان دختر كه از طريق آنلاين در كورس جامعه شناسي اسلامي كه من تدريس مي كنم ، دانشحو اســت سوال جالب را مطرح كرد كه من در سلسله “سوال هفته ” جواب گفتم و اما سوال به اندازه يي جالب بود كه من وادار شدم تا روي مسله عدالت يك مضمون جديد بنويسم .
قرآن مجيد به كساني كه صلاحيت دارند چنين خطاب مي كند “و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل ” يعني وقتي بين مردم حكم مي كنيد به عدل حكم كنيد . مردم شامل زن و مرد ، همه مذاهب به شمول مذاهب غير اسلامي و همه اقوام مي باشد .
موضوع جالب كه از نگاه جامعه شناسي قضايي مطرح اســت اين اســت كه عدل نظر به شرايط زمان و مكان فرق مي كند. در زمان رسول خدا سازمان ملل متحد، حقوق بشر و سازمان هاي مانند عفوه بين المللي و غيره نبود و اما امروز كشور هاي اسلامي عضو اين سازمان ها هستند و بايد مراتب عدلي را به اساس حقوق بشر كه در منشور ملل متحد اســت و همچنان اعلاميه حقوق بشر اسلامي كه توسط دول اسلامي در سال ١٩٨١ ميلادي در پاريس به امضاء رسيد رعايت كنند .
سوال شاگرد من اين بود : چه چيز ها مي تواند مانع يك جامعه پيشرفته شود ؟ و جواب من به اساس حقوق بشر جهاني و اسلامي اين بود
اول اصل آزادي اســت كه انسان ها از نگاه فكري و عقلي آزاد باشند . قرآن مجيد هم مي گويد ” و افلا تعقلون ” . پس آزادي فكر و عقل نه تنها در منشور ملل متحد است در قرآن مجيد به ما ١٤٠٠ سال قبل گفته شده است . وقتي مردم در اسارت فكري بسر برند نمي توانند تشبثات نيك داشته باشند و يا خلاقيت كاري داشته باشند.
مانع دوم در كشور هاي عقب مانده تساوي حقوق مدني اســت كه مردم در مقابل قانون حقوق مساوي نمي داشته باشند و اين مانع بزرگ پيشرفت اســت . اين مسله عقده ها را بار مي آورد ، استثمار و تبعيض را خلق مي كند. يك جامعه مترقي و پيشرفته زن و مرد ، همه اقوام و مذاهب از حقوق مساوي برخوردار مي باشند . قرآن مجيد مؤمنين و مؤمنات را در امور زندگاني خطاب مي كند .
سوم تشويق مردم به تشبثات تجاري اســت كه كار خلق مي شود و مردم خود اكتفا مي شوند و قرآن مي گويد “قل اعملوا ” يعني كار كنيد پس عدالت ايجاب مي كند كه دستگاه عدلي كوشش كند تا كار فراهم شود.
چهارم مبارزه با بيسوادي اســت كه مردم خود تصميم گيرنده شوند و براي سرنوشت سياسي و اجتماعي خود تصميم بگيرند و قرآن در اول مي گويد “اقراء ” يعني بخوان .
پنجم انفاذ قانون اســت كه مردم خود قانونمند شوند و بدون ترس از دولت از قانون پيروي كنند و اما قوانين مدني بايد براي همه باشد نه يك گروه خاص .
ششم تشويق مردم به سفر كردن و كتاب خواندن باشد تا جامعه يك جامعه يي سطح بالاي فرهنگي شود .
در يك كشور اسلامي مهمترين دستگاه ، دستگاه عدالت است زيرا عدالت به همه شيون زندگي ربط دارد . در گذشته وزارت عدليه سر مسايل قضايي كار ميكرد و اما اساسا دستگاه عدلي به همه دستكاه هاي دولتي و غير دولتي ربط دارد و تنها تعيين جزاء مجرمين و حقوق مالي و ملكيت مردم نيست . دستگاه عدلي بايد با دستگاه آموزش و پرورش همكاري كند تا نظام تدريسي نه تنها به معيار بين المللي باشد و هيچ كودك از نعمت تحصيل محروم نشود ، در عين زمان كودكان از نعمت زبان مادري محروم نشوند و سبك تدريس چنان باشد كه فرهنگ بومي و زبان مادري تقويت شود . دستگاه عدلي بايد همراي دستگاه كار و كارگري و اقتصادي همكاري كند تا حقوق كارگران پايمال نشود. دستگاه عدلي بايد با دستگاه زراعتي و محيط زيست همكاري كند تا به محيط زيست عادلانه رفتار شود و محيط زيست آسيب نبيند. حيوانات و نباتات آسيب نبيند. اگر حقوق يك دهقان پايمال مي شود اين تنها مسوليت دستگاه زراعتي كشور نيست . اين مسوليت دستگاه عدلي كشور اســت كه بايد بالابيني كند تا حقوق دهاقين پايمال نشود .
عدل بين مردان و زنان كه از همه حقوق مدني بايد مستفيد شوند . عدالت بين مذاهب ، عدالت بين همه اقوام ، عدالت تحصيلي كه هيچ فرد كشور احساس كمي و كمبودي و حقارت نكند . ازين سبب اســت كه به اساس حقوق بشر ، عدالت شهروندي بايد تامين شود كه همه افراد كشور در مقابل قانون حقوق مساوي داشته باشند . عدالت زباني كه بايد به رسميت شناخته شود و عدالت براي غير مسلمان كه مانند يك شهروند از همه مزايا و حقوق ملي بايد برخوردار شوند . در كتاب دموكراسي اسلامي نوشتم كه وقتي يك مرد از مذهب سيكهه يا هندو مي تواند در كابينه كانادا وزير دفاع شود آيا نظام اسلام از ديگر نظام ها پسمانده تر اســت .؟ كه يك زن و مرد كه مسلمان نيست از حقوق حقه انساني محروم شود . هر كمبودي كه در جامعه ديده مي شود به خاطر اين اســت كه دستگاه عدالت همكاري لازم را نكرده اســت . وقتي قرآن مي گويد علم البيان و علم بالقلم پس ما نمي توانبم كه مطبوعات آزاد نداشته باشيم زيرا قرآن مجيد آزادي بيان و قلم را در چارچوب اخلاق مدني مجاز دانسته اســت . سانسور و سانسور بازي كار آنان اســت كه به آزادي عقل و آزادي انسان كه هر انسان مسول گناه خود اســت ، اعتقاد ندارند . وقتي قرآن مي گويد قل سيروا في الارض ، ما نمي توانيم مردم را از آزادي سفر محروم كنيم و بايد دستگاه دولت و عدالت اسلامي آسان ترين راه ها را براي مسافرت فراهم كند
خلاصه اينكه محور اساسي يك جامعه متمدن و پيشرفته عدالت اســت . هر كمبودي كه شما در جامعه مي بينيد براي اين اســت كه عدالت تامين نشده اســت . دستگاه عدلي يك دستگاه سياسي مانند وزارت خارجه نيست كه تنها به امور روابط بين الدول توجه دارد . دستگاه عدلي يك كشور به همه شيون زندگي رابطه مستقيم دارد تا مردم در هر بخش زندگي با عدل زندگي كنند و با عدل رفتار كنند . وقتي ما مي گوييم عدالت برقرار اســت يعني كه كشور امنيت تام از نگاه سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، خانوادگي و محيطي به اساس عدالت به پيش مي رود . اگر يك شخص بيسواد اســت اين تنها وظيفه مغارف كشور نيست بلكه وظيفه دستگاه عدلي و قضايي اســت . اگر حيوانات رحم صورت نميگيرد اين كار تنها از وزارت زراعت نيست بلكه دستگاه عدلي كشور اســت . اگر يك زن در خانه لت و كوب مي شود به خاطر اين اســت كه دستگاه عدلي ناكام مانده اســت . اگر يك دختر صغير به نكاح مرد پنجاه ساله داخل مي شود براي اين اســت كه دستگاه عدلي از حقوق بشر بيخبر اســت .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه ، مطالعات و فلسفه اسلامي