خبر و دیدگاه
آیا می توان طالبان وحشی را متمدن ساخت؟
درین روز ها که لشکر خون آشام های وحشی پاکستانی با چهره های ترسناک، بویناک و مجهز با پیشرفته ترین جنگ افزار های کشور های غربی به سر جان، مال و ناموس مردم افغانستان ریخته اند، شاید کمتر کسی باشد که زیر سایه وحشت طالبی برای خود و آینده فرزندان شان امید داشته باشند. حتا هواخواهان طالبان که به دلایل قبیلوی، مذهبی و منطقوی از آنان حمایت می کنند چندان امید به تغییر طالبان ندارند. زیرا طالبان یک گروه نامتجانس داخلی و خارجی اجیر هستند که ماموریت آنها تنها ویرانگری، تحقیر و سر افگندگی مردم این کشور در جهان است. از زمان ظهور آنها در سال 1994 تا به امروز نشان می دهد که این گروه اصلاح ناپذیر و تغییر ناپذیر اند.
اما در میان حامیان خارجی طالبان نظر به منافع آزمندانه شان برداشت از طالبان کاملاً با دیدگاه ها و احساس اکثریت مردم افغانستان تفاوت اساسی دارد.
یک تعداد کشور های حامی طالبان به محوریت پاکستان به این باورند که طالبان تغییر کرده اند،آنها بهتر از حکومت تکنوکراتان امریکایی امنیت، ثبات و رفاه برای افغانستان می آورند. چنانچه به استثنای تاجیکستان اکثریت کشور های شامل پیمان شانگهای بشمول ایران، ازبکستان، چین و روسیه امارت طالبان در تحت قیم پاکستان را بهتر نسبت به حکومت تکنوکراتان فاسد تحت الحمایه امریکا می شمارند و از غرب و شرق می خواهند امارت طالبان را برسمیت بشناسند. جالب اینست که حتا پوتین طالبان را متمدن تر از اشرف غنی می شمارند.
اکثریت عضو شانگهای به استثنای تاجیکستان و هندوستان از غرب می خواهند که میلیون ها دالری که به خورجین فساد کرزی و اشرف غنی سرازیر می کردند به طالبان بدهند تا آنان بتوانند به شکل بهتر ماشین تحقیر و سرکوب مردم افغانستان را بحرکت بیاورند.
دسته دوم کشور های غربی اند که با آنکه خود نقش کلیدی در تسلیمی افغانستان دست بسته به طالبان دارند، هنوز در شناسایی آنها عجله ندارند. اما در میان غربی ها لابیست های چون پاکستانی و خلیلزادی کم نیستند، که غرب را تشویق می کنند با طالبان کنار بیایند. به باور اینها طالبان از تکنوکراتان دست پرورده غرب بیشتر به نفع امریکا در بازی افغانستان می توانند خدمت کنند.
صرف نظر از اینکه بازیگران آزمند خارجی با طالبان چگونه وارد معامله خواهند شد، یک حقیقت تلخ را باید از دید جامعه تحقیر شده و تباه شده افغانستان باید همیشه بخاطر داشت:
در مورد اینکه پاکستان بحیث یک دشمن تاریخی ما که تشنه خون ما،مشتاق اشغال کشور ما، تحقیر زن و مرد ما و سر افگندگی ما در منطقه و جهان است و این کار را توسط فرزندان ناخلف و وطنفروش خود ما به پیش می برد، قابل درک است. ما “لوی پشتونستان” می خواستیم که دو بر سه خاک پاکستان را با شعار های مفت ولی تحریک آمیز از آن خود کنیم، ولی حالا افغانستان را هم از دست داده در زیر کیبل “لوی پاکستان” قرار گرفتیم.
اما از ایران، ازبکستان، ترکمنستان که با ما هم خون، هم فرهنگ و هم سرنوشت اند هر گز انتظار نداشتیم که مردم ما را شایسته اسارت امارت وحشت طالبی ببینند. روس ها که خود را حامی امنیت کشور های آسیای میانه معرفی می کنند و بویژه هزاران سرباز در تاجکستان دارند، نه تنها از موضع اخلاقی رییس جمهور تاجیکستان، امام علی رحمن حمایت نمی کند، بر عکس سنگ طالب پرستی را بیشتر از پاکستان به سینه خود می کوبد. پوتین مردم افغانستان را شایسته تحقیر و سزاوار امارت وحشت طالبی می بیند و عقده های شکست شوروی سابق را از مقاومت پنجشیر می گیرد.
چینایی ها تصور می کنند که جای غرب را در افغانستان پر نموده و می توانند بهتر از امریکا در “باتلاق اوغانیزم” بازی کنند. این در حالیست که تاریخ ثابت ساخته است هیچ ابرقدرتی از بریتانیای کبیر تا شوروی و امریکایی ها نتوانسته اند در باتلاق اوغانیز موفقانه بازی کنند.
به باور این قلم سرمایگذاری بالای پروژه تروریزم طالبانی نه برای پاکستان در دراز مدت مفید خواهد بود و نه برای چین، نه برای روسیه و هم نه برای ایران و ازبکستان و یا کدام کشوری دیگری. طالبان یک پروژه ویرانگر است که نه تنها باعث تباهی افغانستان شده است، بلکه کل منطقه را بی ثبات خواهد ساخت. اما افسوس که یک نسل دیگر افغانستان قربانی این بازی های کثیف خواهند شد.