خبر و دیدگاه

موضوع پنجم : رهبری‎

رهبری چیست ؟
رهبری عبارت از عزم و اراده‌
دادن‌‌ هدایات ، تعیین‌کردن وظایف، تحرک و ابتکار را در یک تشکیل معین و روشن، رهبری می‌گویندرهبری مطابق مبانی علمی انکشاف می‌نماید و توانمندی تعیین‌کردن وظایف و تحرک پرسونل را در زمینه انجام وظایف در ساختاریک تشکیلات معین به دوش می‌داشته باشدبا پیشرفت علوم و بیشتر شدن آگاهی بشر و بهره گیری ازامکانات موجود در هربرهه‌ زمان، رهبری همچنان تعریف های تازه یی به خود گرفترهبری به گونه‌های گوناگون و متفاوت در اعصار گذشته وجود داشته وخصوصی ایجاد و ادامه‌ تمدن‌ها و حکومت‌ها را ساخته است
وجه مشترک همه تعریف‌ها در زمینه رهبری، به یک هدف منتهی می‌شود که “رهبر کیست و رهبر سالم چگونه است؟
دانشمندان امور سیاسی، رهبری را در بسیار جهات، همانند مدیریت تعریف می کنندریچارد ال دفت رهبریی و مدیریت را “فرآیند به کارگیری مؤثر و کارآمد از منابع و انسانی به منظور نیل به اهداف تعریف کرده است .
همگام با عمر بشر در طول تاریخ، رهبری ومدیریت و پویایی‌های سازمان یافته همیشه کاربردداشته اند، اما زیربنای رهبری و مدیریت که همچون یک اصل در حکومت‌داری، سیاست، اقتصاد و جامعه به بازار گفتمان آمد، پس از سده هژدهم بودآن‌جا بود که صاحب نظران در زمینه رهبری و مدیریت، آستین‌برزدند، گفتند و نوشتند.
سبک‌های رهبری در جهان، بسیار متنوع و گسترده‌ است ، مطالعات و تحقیقات گونه‌گون در کشورهای گوناگون سبک رهبری را از نیازهای کشور، نظام وفرهنگ خویش می‌دانندبا توجه به تفاوت‌های درک‌ها، نیازها و خواسته‌ها صاحب شغل و رهرو مسیرسیاست، ضروری استرهبری و مدیریت شایسته آن است که انعطاف‌پذیری آگاهانه و بایسته داشته باشد، به تفاوت‌ها ارزش قایل شود، انگیزه‌ها و توانایی‌های افراد را تشخیص دهدهمگام با نیاز و خواست‌هایی وقت وضعیت، سبک رهبری بهتر و شایسته را برگزیندو با تعیین اهداف درست و انسانی، افراد جامعه را درمسیر رسیدن به هدف رهنمون شود و اقدامات مقتضی را انجام دهد.
ادوارد فریمن رهبری را این گونه تعریف کرده است: “رهبری عبارت است از فرایند هدایت و اِعمال رخنه بر پویایی های کاری اعضاء گروه.” مدیریت از دیدگاه های رولد کونتز این است که “رهبر تأثیرگذاری بر افراداست تا تحقق هدف مشترکی را دنبال کنند. “مورهد وگریفین می‌گویند که “رهبری به عنوان یک فرایند عبارت‌ است از قدرت بهره گیری از رخنه بدون اجبار برای هدایت و همآهنگ‌کردن پویایی‌های اعضای گروه منظور دستیابی به هدف می‌باشد.”
حكيم ابونصر فارابی فيلسوف و دانشمند بزرگ سده سوم و چهارم هجری، بر آن است که بشر به يک جامعه‌ دل‌خواه و مکمل نيازمند است تا در آن، روابط افرادمبتنی بر عدالت كامل باشد و دولت دل‌خواهش نيز برآن حکمرانی داشته باشدوی اداره‌ اين مدينه فاضله رابه دست رهبر كاردان می‌سپارد كه دارای ویژگی هایی کامل انساني باشدفارابی به این باور بوده است کهرهبر جامعه بايد سالم، باهوش، خوش‌بيان، دوست‌دارعلم، ميانه‌رو، راستگو، كريم و بزرگوار، هوادار عدالت، مخالف ستمگری، شجاع و بااراده باشد و همواره درمورد دیده ها و شنيده هایش به تفكر بپردازد.”
از جایی که زندگی انسان ها توسعه و تکامل یافت، شهرنشینی آغاز شد و گسترش تشکیلات و پویایی نهاد ها به وجود آمده بیشتر شد، رهبری اهمیت ویژی پیدا کردهنگامی که چند نفر دور هم نشستند، طبیعتاً تاثیرگذاری و تاثیرپذیری به جریان می‌افتد و این‌جاست که مدیریت پا به‌میدان می‌گذارد، نظم و سیستم ایجادمی‌گرددبا این‌وجود، رهبری در جوامع انسانی یک اصل عمده و مطرح استرهبری در طول عمر خویش بسیار تحول و تکامل یافته است؛ در هر عرصه که بنگرید پشت پرده هر موفقیت و پیروزی، نقش رهبری و مدیریت برجسته و چشمگیر می‌باشد.
در گذشته‌ها، رهبری به مفهوم هدایت‌دادن، قدرت هدایت داشتن و به اطاعت‌واداشتن دیگران بود که اینگونه رهبری استدلال و انتقاد پذیر نبود، اما پس از سال۱۹۷۰ هنگامی که مورد گفتمان و بحث قرار گرفت، رهبری مطلقه از میان رخت برچید تا این که نظریه‌ روابط انسانی، سازمان ها را زیر تاثیر قرار داد وبدین‌گونه مسئولان نیروی انسانی به عنوان مدیران روابط انسانی تلقی شدند و نیروی انسانی را برای مشارکت در تصمیم‌گیری دعوت کردند.
وظیفه رهبر این نیست که در مورد دیگران داوری کند، بل وظیفه او این است که راهکارهای بایسته از میان‌ دیدگاه های تک تک افراد گروه برای مسئله مورد بحث، دسته‌بندی آن ها، کمک به پرورانده‌ شدن به‌ابزار‌‌ رویش های هم‌چون طوفان ذهنی و بحث فردی و در نهایت به رأی‌گیری گذاشتن آن ها را دریابدصلاحیت داوری وتصمیم‌گیری مسئولیت یک نهاد و محور از نخبگان است رهبر باید میان اعضای گروه تفاوت ایجاد نکند، نگذارد و از حق همه دفاع نماید.
 پایان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا