خبر و دیدگاه

تکنوکرات ها یا طالبان در لباس مدرن

افغانستان به نمايش نامه يي مي ماند كه اغلب نقش “اول” و نقش “منفي” را در آن يك بازيگر دارد. آقاي كرزي و احمدزي نمونه هاي برجسته و معاصر اين نقش اند. اين دو عاليجناب هم رئيس جمهور بوده اند و هم غمخوار و طرفدار طالبان. نواختن طبل قومگرايي و برتري جويي قومي، چاكتر ساختن شگاف هاي قومي و زباني در اين دوره (پس از توافقات “بن”) كشور را دچار بحران سياسي- اجتماعي كرد و فرصت هاي بي نظير و تاريخي استفاده از كمك هاي جامعه جهاني براي ساخت و ساز زير ساخت هاي كشور و ملت-دولت سازي را در گودال فساد و عدم مديريت مؤثر و مدبر دفن كرد.

اختراع واژه “جنگ سالار” و در ذهنيت زدن اقوام غير پشتون نزد امريكايي ها از جمله خطا هاي فاحش تكنوكرات ها بود كه زمينه هاي سربازگيري پاكستان را از گروه دست پروده ي خودش (طالبان) دوباره مساعد ساخت. دشمن تراشي تصنعي اينها نه مشروعيت و محبوبيت شان را نزد پشتون هاي افغانستان افزايش داد و نه هم نزد باداران خارجي شان.

با وجود پيشنهادات و دادن امتياز هاي بي حد و حصر به طالبان اين گروه، رژيم كابل را دست نشانده مي خواند و حاضر به گفتگو و مذاكره با سران آن نمي شود. برادر خواندن كساني كه هر روز دست به كشتن ده ها فرزند اين كشور مي زنند و باعث خرابي خانه و كاشانه مردم مي شوند، جفاي بود كه به قيمت قوت گرفتن و مشروعيت دادن به این گروه انجاميد.

طالبان هم با استفاده از فرصت هاي كه از جانب ناسيوناليست هاي داخلي از يكسو و امكانات بيروني از سوي ديگر مساعد شده بود،  توانستن به آرايش بهتر نيروهاي خود بپردازند و دولت افغانستان و نيرو هاي خارجي را در كشور زمينگير سازند. حالا امريكايي ها مي خواهند از باتلاق جنگ افغانستان خود را بكشند و در هم پيماني پاكستان و سعودي، طالبان روسي و ايراني را دوباره زير مديريت آورده و زمينه هاي استفاده كشور هاي رقيب را از آنها محدود سازند.

اما اكنون كه اين گروه به قوت يكه تاز تبديل شده اند، براي دولت و امريكايي ها تعين تكليف مي كند. نمايندگان اعزامي دولت افغانستان براي مذاكره و گفتگو هاي صلح را تحويل نگرفتند و پيشنهاد آتش بس جامعه جهاني را هم مشروط برآورده شدن خواست هاي كليدي خود به تعويق انداختند.

حال از روي ناگزيري امريكا مي خواهد از دموكراسي و شلاق كراسي طالبان معجوني بسازد كه بي ترديد اين معجون تلخ و ناگوار از همه اولتر گلوي تكنوكرات ها را تخريش خواهد كرد. اينها بودند كه فرصت ها را هدر دادند و طالبان را قوي ساختند. حالا كه خيلي دير شده، مي گويند كه “صلح عجولانه” را قبول ندارند و به مقابله برخاسته اند. امريكا مصمم است به اين جنگ پايان دهد، اما به چه قيمتي؟

اين مسئله را گذر زمان پاسخ خواهد داد. ولي اين پر واضع است كه صلح و آرامش در افغانستان به اجماع ملي و بين المللي و مساعي همه گروه ها و تبار هاي اين كشور نيازمند است. در غير آن، آغاز فاز تازه جدال و كشمكش هاي دوامدار و نامعلوم در كشور خواهد بود.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا