در برابر کودتای سیاسی ارگ چه باید کرد؟
مطابق به توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی، رئیس جمهور صلاحیت بر کناری از تیم خود را دارد، ولی از تیم مقابل را بدون تفاهم و توافق طرف مقابل ندارد. در اعلامیه ارگ آمده که گویا والی بلخ خودش استعفا کرده است و هیچ اجبار و یا توطئه ای در کار نبوده است. اما در عمل والی بلخ در نتیجه یک توطئه و فراتر از صلاحیت رئیس جمهور توافقی صورت گرفته است.
اخیراً جمعیت اسلامی افغانستان یکی از بنیانگذاران دولت وحدت ملی اعلام نموده بود که اگر استاد عطا محمد نور والی ولایت بلخ توسط ارگ بر کنار شود، با ارگ ” مقاطعه” می کند. به بیان دیگر از حکومت خارج میشود . در واقع دولت وحدت ملی از لحاظ سیاسی و حقوقی فرو می پاشد.
اما به نظر می رسد ارگ در یک حرکت کودتایی در تلاش یکه تازی و انحصار قدرت از طریق حذف عمده ترین نیروهای شریک قدرت است.
اگر جای جمعیت اسلامی بودم مخالفت خود را به چند تا اعلامیه ای بدون عمل و یا چند تا تهدید بچه ترسانک فیسبوکی خلاصه نمی کردم.
نقشه راه ستراتیژیک ذیل را طرح و اجرا می کردم:
۱) کمیته ای گزینش اعضای حکومت موقت را با تفاهم با احزاب سیاسی و شخصیت های با نفوذ کشور ایجاد می کردم. وظیفه حکومت موقت اینست که بجای دولت نامشروع غنی و عبدالله اداره سیاسی، امنیتی، سیاست خارجی و اقتصادی کشور را بدست بگیرد و برای انتخابات ریاست جمهوری و توزیع شناسنامه های برقی تصویب شده توسط مجلس نمایندگان بدون نام افغان مدیریت کند.
۲) کمیته روابط خارجی به منظور مذاکره با آمریکا و اتحادیه اروپا و کشور های همسایه پیرامون اوضاع سیاسی کشور ایجاد می کردم.
۳) نافرمانی مدنی را سازماندهی می کردم:
الف: مراکز دولتی و راه های مواصلاتی در مرکز و ولایات شمال را اشغال می کردم و عکس های رئیس جمهور و عبدالله را از ادارات دولتی پایین می کردم.
ب) مردم را بسیج اجتماعی و نظامی در برابر زور گویی ارگ و توطئه های تروریستی و انتحاری می کردم.
۴) اگر دسائس و زورگویی و سیاست حذف ادامه می یافت در نهایت “جمهوری فدرالی خراسان” از کابل تا شمال با پایتخت بلخ را اعلام می کردم و ارتش دفاع از سر زمین خراسان را روی دست می گرفتم و صرف نظر با همه پیامدهایش نام منفور افغان و افغانستان را برای همیش از سر سرزمین مقدس خراسان بیرون می انداختم.
آیا جمعیت اسلامی چنین توانایی و درایت را دارد؟