نمایش قدرت بازیگران قندهاری
واقعیت اینست که قندهار در سه سده اخیر تاثیر گذار ترین ولایت در چرخش قدرت در افغانستان معاصر بوده است، ولی با ظهور غلجایی های جنوب از طریق کودتای هفت ثور، هم چنان با ظهور مراکز قدرت در پنجشیر، هرات و بلخ در محور جهاد، قدرت محوری قندهار به حاشیه رفت. با بقدرت رسیدن طالبان، قندهار بار دیگر در محور قدرت قرار گرفت و با سقوط امارت طالبان باری دیگر به حاشیه رفت. اما با ظهور حامد کرزی در رکاب قدرت نظامی و مالی امریکا قندهار نفس تازه یافت و به پایگاه قبیلوی و امپراطوری تریاک و فساد اقارب کرزی مبدل گردید.
واقعیت اینست که به هیچ کسی پو شیده نیست اشرف غنی دست نشانده کرزی از طریق تقلب در حکومت کابل است و او تا کنون از هیچ فرمان کرزی سر پیچی نکرده است و به پاس بقدرت رساندن وی نام فرود گاه کابل را بنام کرزی تبدیل کرد. ولی با آوردن حکمتیار از کمپ شمشتوی پاکستان بحیث بازوی راست غلجایی محوری حکومت کابل، اشرف غنی جسارت بیشتر گرفته تلاش محدود کردن قدرت کرزی و رهایی از شر او را در پیش گرفته است.
حکمتیار نیز در سایه امکانات دولتی غنی اعتماد به نفس عجیبی بدست آورده است. چنانچه از روزیکه وی را در کاخ های مجلل کابل جابجا کردند، او به جز از پیام نفرت و انتقام جویی قومی و قبیلوی کدام پیام دیگر نداشته است. حکمتیار بار ها بصورت غیر مستقیم به کرزی ها و بصورت مستقیم به فرماندهان شمال اخطار داده است که از حکومت غنی با تمام قدرت دفاع می کند و به هیچ نیروی اجازه تهدید به حکومت غنی را نمی دهد. افزون بر آن او با گستاخی به همه مدعیان قدرت پیام داده است که بدون حمایت حکمتیار و حزب او کسی نمی تو اند رئیس جمهور آینده افغانستان شود.
پرسش اساسی اینست که چرا این اجلاس قرار است در قندهار برگزار شود، نه در شهر های بزرگ مثل کابل، بلخ ، هرات، جلال آباد و یا جاهای دیگر ؟
فکر می شود اجلاس قندهار از لحاظ روانی، سیاسی و قومی سه تاثیر دارد:
۱) پیام سنتی قبیلوی قدرتمند درانی ها را به حکومت غنی غلجایی محور می رساند که اشرف غنی و حکمتیار خیلی از آن ترس دارند. اگر این پیام از هرات و یا بلخ باشد به سادگی آنرا رنگ تجزیه طلبی زده باعث یک پارچگی جبهه پشتونها میشود.
۲) پیام قندهار را جامعه جهانی نیز جدی می گیرند بخصوص وقتی دست روسها و ایرانی ها را از طریق کرزی ببینند.
۳) اجلاس قندهار شاید بزرگترین اجلاس اپوزیسیونی گروه های با نفوذ سیاسی، مذهبی و تباری متنوع باشد که در یک حرکت متحدانه مشروعیت حقوقی و سیاسی حکومت غنی و عبدالله را به چالش می کشند.
افزون بر آن اجلاس قندهار در زمانی برگزار می شود که بی عدالتی، تعصب، تبعیض نژادی، نا امنی و فقر به اوج رسیده است و حکومت اشرف غنی فاقد توانائی مدیر یت کشور است.
غیر پشتونها از جنگ قدرت میان کرزی و احمدزی چه بدست خواهند آورد؟
از لحاظ تاریخی در جنگ سنتی قدرت میان درانی و غلجایی غیر پشتونها چوب سوخت هر دو طرف بوده اند. درانی ها از طریق فارسی گفتن تاجیکان را بحیث ابزار استفاده کردند و غلجایی ها از طریق پوشش مذهبی و یا آیدیولوژی چپی
سلطه خود را محکم کرده اند.
بدون شک هدف اصلی بازی گران قندهاری چرخش قدرت از غلجایی محوری قدرت به درانی محوری تداوم سنتی سلطه جنوب بر شمال به اشکال دیگر است. ولی در هر گردش قدرت از دست یک سلطه گرا به سلطه گرای دیگر یک فرصت حق طلبی و تغییر نیز وجود دارد که به خرد و هنر سیاسی بازیگران غیر پشتون ارتباط دارد. هیچ کسی انتظار نباید داشته باشد بازی گران قندهاری قدرت را از دست غنی گرفته با تاجیکان، هزاره ها و یا ازبیکان برادرانه تقسیم می کنند مگر اینکه بازیگران شمال بحیث قدرت مطرح مردم را باز ارزان نفروشند.
حالا دیده شود بازیگران قندهاری در تحت رهبری حامد کرزی، سلطان فساد افغانستان می توانند بدون جلب حمایت آمریکا و انگلیس حکومت غنی را از طریق ابزار تاریخ زده” لویه جرگه” سرنگون و باز به تخت فساد تکیه بزنند.