خبر و دیدگاه

سـیاست قومی افغانستان را به تباهی می‌کشاند

مدت‌هاست که در اداراتِ افغانستان مسالۀ قوم‌گرایی بیـداد می‌کند و با گذشت هر روز این مورد پُررنگ‌تر می‌شود. قوم‌اندیشی دیگر فقط به این محدود نمی‌شود که وزیرِ فلان قوم در یک وزارت، مُعینان و رؤسایِ خود را از قومِ خود انتخاب کند، بلکه قصه از این‌هم بالاتر و دردناک‌تر است.
قوم‌گرایی از انتخابِ افراد کلیـدی در ادارات با معیارِ قومی گذر کرده و به برخوردهای قومی میانِ کارمندان و مراجعین و مردمِ عادی تسری یافته است. وقتی که شما شکایتِ مراجعینِ ادارات را می‌شنوید و یا خود برای انجام کاری سری به یک نهاد دولتی می‌زنید، عمقِ تبعیض را به‌خوبی درمی‌یابید. مردم و کارمندان اداراتِ دولتی، همه از نگاه قومیِ حاکم بر اوضاع شکایت می‌کنند.
متأسفانه سیاست قومی در اداراتِ کشور به شکل یک‌جانبه به پیش می‌رود؛ یعنی تلاش برای جابه‌جا کردنِ یک گروه اتنیکی به ‌جای دیگران به‌شدت جریان دارد. نگاه به تشکیلاتِ برخی وزارت‌خانه‌ها نشان می‌دهد که مردم به‌شدت با تبعیض مواجه‌اند و بیشتر کرسی‌های یک وزارت به‌خصوص کرسی‌های مهم، به یک گروهِ خاص تعلق گرفته است.
سیاست کردنِ قومی در شرایط کنونی بدون هراس و نگرانی صورت می‌گیرد و کسانی دست به چنین اقدامات می‌زنند که از چیزی نمی‌هراسند. آنان حرکت‌های متعصبانه و تبعیضی‌شان را چنان به پیش می‌برند که گویا یک سیاستِ فرهنگی ـ قومی برای تک‌قومی ساختنِ کشور روی دست گرفته شده است. جدا از این مسأله، در بسیاری از اداره‌های رسمی دولت، کارمندان حقِ استفاده از آزادی بیان را ندارند و نمی‌توانند آزادانه به زبان مادری‌شان حرف بزنند. چرا که استفاده از برخی واژه‌ها به‌شدت به زیانِ آنان تمام می‌شود و موانعی را فراراه کارشان و خودشان قرار می‌دهد. افراط در قوم‌‌اندیشی، باعث شده که مردم با گذشتِ هر روز با همدیگر بیگانه شوند و دوستی‌های گذشته متأسفانه جایش را به خصومت‌های جدیدی بدهد که اگر فربه‌تر گردد، دمار از روزگار افغانستان درخواهد آورد.
مسلماً اگر مسوولی در یک اداره بداند که نگاه قومی‌اش به مسایل، با اعتراضِ ادارۀ بالادست مواجه می‌شود و سپس آن اداره مورد توبیخِ قانونی قرار می‌گیرد، هرگز دست به اقداماتِ تصفیه‌کنندۀ قومی یا راندنِ دیگران نمی‌زند. اما وقتی که احساس کنـد که برخورد قومی و دیگرستیزانه یک سیاست معقول در حاکمیت پنداشته شده و قابل حمایت است، در عملی شدنِ آن از هیچ ابزاری دریغ نمی‌کند. بنابراین حرفِ ما به رییس حکومت وحدت ملیِ آقای غنی این است که سیاستِ قومی در نهایت، دیگر اقوام را در برابر یک قوم در کشور قرار می‌دهد و یا در مجموع، اقوام را دشمنِ همدیگر بار می‌آورد. اگر سیاست قومی در ارگ پیـاده شود و رییس حکومت یا دولت تمایل به قومی کردن قدرت و سیاست و اقتصاد داشته باشد و به شهروند درجه اول و درجه دوم بیـندیشد، بدون شک که تأثیر آن روی جامعه دیده خواهد شد و نوعی خشونتِ قومی و زبانی دامنِ اجتماع را خواهد گرفت. پیشنهاد ما به شخصِ آقای غنی این است که به جای کاشتنِ تخمِ نفاق و یکه‌تازی در کشور، «وحدت ملی» و «مردم‌سـالاری» را جامۀ عمل بپوشاند.
ادارات افغانستان از مدتی به این طرف زیر نام ملی‌گرایی، تک‌قومی شده روان است و نگاه اکثریت و اقلیتِ نادرست و غیردقیق به مردم، موجب تخریبِ پایه‌های نظمِ اجتماعی در این سرزمین شده و خبر از آینده‌های دردناک می‌دهد. آقای غنی به عنوان رییس دولتِ موجود می‌تواند با برخی اصلاحات و اقداماتِ قاطع، سیاستِ قومی را در سطوحِ عالیِ کشور متوقف سازد تا اداراتِ زیردست نیز تحت تأثیرِ این حرکت، بتوانند خود را از چنبرۀ قومی خارج و با ارزش‌های واقعاً ملی عیار سازند.

دوشنبه ۸ عقرب ۱۳۹۶/ ماندگار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا