چرا ارگ به شماری از خواستههای استاد عطا تمکین کرده است؟
استاد عطاء محمد نور، استاندار مقتدر و مؤفقی بوده است. اگر اشرف غنی احمدزی دست باز در تصمیمگیریهای خودش میداشت، با نفرتی که از او داشت، در اولین ساعات شروع ریاستاش در دولت وحدت ملی، او را از ولایت بلخ عزل می نمود. اما نتوانست استاد نور را عزل نماید، هر چند حکم استانداری او را تا کنون نیز دستخط نکرد.
اکنون ظاهر امر نشان میدهد که ارگ با قبول شماری از خواستههای استاد نور تمکین کرده است. استاد نور پذیرش این خواسته ها را از جانب ارگ، فرآورد استقامت در دادخواهی خود میخواند و از آن احساس پیروزی و غرور مینماید. این احساس پیروزی نزد او «روحیهی خودبزرگ بینی شدید»ی را ایجاد کرده است؛ به نحوی که سایر دادخواهادن را نزد او « ضعیف» مینمایاند.
قبول خواستهای استاد نور از جانب ارگ، برای او اعتماد به نفس ایجاد نموده است، به ترتیبی که ایشان را برای سیاست ورزی در پایتخت نیز وسوسه کرده است. به پندار ایشان، رسیدن به مقاصد وخواست های سیاسی در پایتخت نیز سهل است، اگر خواهنده استقامت و پایمردی داشته باشد.
دو احتمال را من در این سر و صدا میبینم:
(1) من در برابر ارگ بدبین دایمی هستم و آن را کانون حیله و توطیه می دانم. نرمشهای ارگ در برابر استاد نور را تکتیکی و برای کندن پای استاد از زمین اقتدارش در بلخ و وعدههای داده شده به او را وعدههای سرخرمن و اغوا گرانه میدانم، که اگر درج موافقت نامه ای نیز گردد؛ روی کاغذ باقی خواهد ماند.
احتمال (2) اینکه: استاد نور ارادهی شان را برای عضویت در یک تکت انتخاباتی منحیث معاون اول ابراز داشتند؛ کاندیدای آیندهی ریاست جمهوری از همین ارگ سربرون خواهد کرد و چه شک که همین اکنون مشخص شده باشد. رقابت اینبار نیز نفسگیر خواهد بود. نیاز به رآی تاجیکها مبرم است. باید یک شخصیت با اقتدار تاجیک را از همین اکنون میدان داد و برای آینده او را بازسازی کرد. دراین احتمال، شانس تحقق برخی از خواستهای استاد عطاء محمد نور بسیار محتمل است.