خبر و دیدگاه

دیگر نمی‌نویسم در غمت شریک ام؛ بلکه می‌گویم به‌خاطر حقت می‌رزمم

popal
محمد ابراهیم پوپل

بلی حق همین چهارصدتن مجروح و پانزده تن شهید واقعه شب گذشته در سیاه سنگ کابل، آمار هم دولتی است که تا اکنون فُرصت تثبیت آن‌را از منابع مؤثق نداشته ام.

مخاطبم مسئولین امنیتی و استخباراتی رده های مختلف حکومت است؛ اگر هر روز مردم افغانستان به دست ظالمان خون آشام قربانی شوند و باز هم صدای از گلوی برون آید که کار دشمنان مردم افغانستان است، پس شما مسئولین امنیتی بخاطر کدام کار گماشته شده اید؟ بخاطر تقبیح کردن همین واقعات آن هم به شدید ترین الفاظ؟ یعنی چی؟ وقتی صحبت مسئولین امنیتی را میشنوم و از صفحات تلویزیون میبینم و گاهی هم حضوری ملاقات شان میکنم تعجب میکنم اینکه بکدام جملات استقبال شان کنم؛

حضور فزیکی این مسئولین بیشتر به شاگردان کمکار میماند که هرقدر استاد تلاش کند نتیجه نمیگیرد که نمیگیرد.

وظیفه رئیس جمهور و رئیس اجرائیه دولت وحدت ملی همین بود تا شما صاحبزاده ها را منحیث کادرهای ورزیده و کارکشته در سمت های امنیتی بگمارند و برشماست که ادای مسئولیت نمائید، ولی افسوس و صد افسوس، بزرگان دولت وحدت ملی که رفع مسئولیت کردند، اما کجاست مسئولینی که مسئولیت شانرا درک کنند و به زخم های  ملت شهید پرور مرحم گذارند.

باز هم تأسف میکنم بدانچه که مینویسم، تا چی وقت ملت شهید پرور خطاب کنیم، تا کی؟ مردمی که لیاقت همه چیز را دارند، توانا هستند تا داکتر، انجنیر، سارنوال، مهندس، قاضی، استاد و صد ها فن و علم متداول روزگار کنونی را بیاموزند و به دیگران بیاموزانند، اما کجا شانس این کار را دارند، جوان ناشده و اقدام ناکرده شهید میشوند و مسئولین امنیتی، یعنی محافظین شان که از پول همین مردم امرار معاش میکنند دلیل شهادت شانرا عمل ناجوانمردانه دشمنان مردم افغانستان  میدانند و با این جمله سرخط اخبار تمام.

مخاطبم شماها هستید، رئیس عمومی امنیت ملی، وزیر امور داخله به تمام شاخ و برگ که در اطراف تان دارید، بیائید بسیار با جسارت و در پرتو قوانین نافذه کشور موضوع را به بررسی بگیریم.

قانوناً، قوماندان امنیه کابل، رئیس امنیت کابل، رئیس استخبارات پولیس، رئیس تروریزم وزارت داخله، مسئولین امنیتی مربوط ساحه کسانی هستند که باید پاسخ غفلت وظیفوی شانرا بدهند، خوب به یاد دارم، واقعه خوست، ننگرهار، پکتیکا، میدان وردک، لوگر و … هیچ یک از مسئولین امنتی بخاطر نبود استراتیژی وقایوی جلوگیری از عملیات های تروریستی مجازات نشدند ولی فرهنگ معافیت از مجازات مارا به ترکستان میبرد؛ منزل مقصود با یک تیم کاری پاسخگوی در رده های مختلف ادارات امنیت ملی و وزارت امور داخله میتواند وضعیت را بدل کند.

برمیگردم بدانچه  گفتم، مسئولین امنیتی مربوط در امنیت ملی و وزارت امور داخله؛ فکر میکنم مجازات غفلت وظیفوی آن هم که نتیجه اش چهارصد زخمی و پانزده  شهید باشد چیست؟

جناب رئیس صاحب عمومی امنیت ملی و وزیر صاحب امور داخله، بیائید بسیار صادقانه دست از حمایت اشخاص کمکار و کندکار که همیش مصروف زر اندوزی هستند بکشید و مسئولین فوق الذکر را (قوماندان امنیه ولایت کابل، رئیس امنیت کابل، رئیس استخبارات پولیس، رئیس تروریزم وزارت داخله، مسئولین امنیتی مربوط ساحه) را به ادارات عدلی و قضائی معرفی نمائید تا باشد  در آینده هیچ کس کرسی های  دولتی را منحیث امتیاز خاص تصاحب ننموده و حین پیشنهاد تقرر شان به بست های بلند پایه دولتی به ویژه امنیتی صد بار بی اندیشند و بعد تصمیم خالصانه و مصئولانه بگیرند، در این حالت هم متقاضیان  چنین بست ها کمتر میشود و هم کسانی قبول مسئولیت میکنند که قدرت، تعهد و ظرفیت کار را دارا باشند.

مردم افغانستان منتظر پاسخ اند، عدالت و خدمت به مردم یا شعارهای عوام فریب؟

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. DarkLord3188 on June 26, 2010 bit . ly/aJFEMiSaving money with InaCreMyusr4Less is simple. After you fill out our quick onlnie form, you get free auto insurance quotes from the best providers in the industry. They compete for your business, and you save money.bit . ly/aJFEMi

  2. نمیدانم که ظالبان این قدرت منتر را از کجا کرده اند. گوئی که آقای کرزی منتر شده بود که میگفت طالبان برادران ما اند(درحالیکه هر روز انسانهای بیگناه را بقتل میرسانند و به دولت خسارات زیادی وارد میکردند) و آقای کرزی امتیازات زیاد به آنها قایل بود. حملاتی که از طرف آنها انجام میشد، آقای کرزی میگفت که این کار طالبان نیست. و آقای غنی خو به افتخار چیغ میزد که طالبانرا از زندان رها کردم و باقی را هم رها میکنم. به عیوض اینکه بگوید طالبان اجیران استخبارات پاکستان و به دستور پاکستان هموطنان خودرا بقتل میرسانند و وطن خودرا خراب مینمایند، گفت که طالبان مخالفین سیاسی ما اند. در حالیکه ثابت میباشد که طالبان فقط قدرت عام و تام را میخواهند و این را حتی بچه های مکتب هم که طالب را میشناسند و میفهمند که طالب اهل آشتی و مذاکره نمیباشد، هی داد میزند که ما مذاکره مینمائیم. معلوم میشود که که زمامداران دولتی ما تا چه حد منتر شده اند حتی عقل و بصیرت خودرا هم در این مورد از دست داده اند. حال ما دیدیم که نتیجه سیزده سال ظالب پروری و طالب نوازی چگونه در سیاه سنگ شهر کابل بنمایش گذاشته شد. اگر کمی از وجدان و غیرت نزد آقای کرزی و غنی وجود میداشت شاید با نوشیدن زهری افغانستان را از شر خود نجات میدادند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا