اخبار و گزارشات

آمريكا و “معامله بزرگ ” در افغانستان

obama_afghanwar

خبر دستگيري چندين عضو برجسته طالبان از جمله “ملا برادر ” معاون رهبر طالبان و عمليات هاي گسترده ناتو در “مارجه ” و به تازگي خبر عمليات “قندهار ” تغييرات مهمي در صحنه افغانستان محسوب مي شوند.

از طرفي طرح مصالحه با طالبان كه اين روزها از خط خبري خارج شده است از ديگر رويدادهايي است كه در چند ماه گذشته بخش وسيعي از خبرها را به خود اختصاص داده بود.

پس از تدوين استراتژي باراك اوباما در اواخر سال 2009 ميلادي و تصويب اعزام 30 هزار تفنگدار ديگر به افغانستان، آمريكا مسير ديگري را در صحنه افغانستان در پيش گرفته است.

“ديويد پترائوس ” فرمانده نظاميان آمريكايي در خاورميانه و آسياي مركزي اعلام كرده است كه آمريكا در طول يك سال گذشته مشغول آمادگي براي نبرد با طالبان بوده است. وي همچنين عمليات مشترك را مرحله مقدماتي عملياتي خواند كه قرار است بين 12 تا 18 ماه به طول انجامد.

تعاملات آمريكا با كشورهاي اطراف افغانستان به خصوص روسيه و پاكستان نيز در طول سال گذشته دچار تغييرات اساسي بوده است.

هيچ كس به درستي نمي داند كه اين تحولات به كدام سوي در حركت هستند و منازعه افغانستان با حضور 120 هزار نظامي خارجي چه زماني به فرجام خواهد رسيد.

“بارنت روبين ” طراح “معامله بزرگ”

به نظر مي رسد مجموعه عوامل فوق حركت به سوي مسيري است كه پروفسور “بارنت روبين ” رئيس مركز مطالعات و عضو ارشد مركز همكاري‌هاي بين‌المللي دانشگاه نيويورك و “احمد رشيد ” تحليلگر پاكستاني در مقاله اي به نام “از بازي بزرگ تا معامله بزرگ ” در سال 2008 و پيش از انتخابات رياست جمهوري آمريكا به اوباما توصيه كرده بودند.

بارنت روبين كه يكي از طراحان كنفرانس “بن ” بود اكنون نيز نقش بارزي در سياست هاي آمريكا در صحنه افغانستان بازي مي كند.

دفتر مطبوعاتي رياست جمهوري افغانستان در يكي از اطلاعيه هاي بهمن ماه 88، از همراهي بارنت روبين با “ريچارد هالبروك ” در ملاقات با حامد كرزي خبر داده بود.

همراهي بارنت روبين با فرستاده ويژه اوباما در امور افغانستان و پاكستان را شايد بتوان اين گونه تعبير كرد كه نظريه وي در امور افغانستان به مرحله اجرا رسيده است.

اين كارشناس آمريكايي در اين مقاله خود به كانديداي رياست جمهوري آمريكا توصيه كرده بود كه بازي افغانستان از حالت شطرنج گونه خارج شده و شبيه به بازي افغاني “بزكشي ” شده است كه در اين بازي افغانستان حكم بز را دارد كه گروه هاي زيادي بر سر آن مي جنگند.

بارنت روبين معتقد است كه تلفات اين بازي بسيار زياد شده است و به رئيس جمهور جديد آمريكا توصيه كرده تا اين بازي بزرگ را به معامله بزرگ تبديل كند.
در ادامه برخي توصيه هاي بارنت روبين به باراك اوباما و چگونگي تحقق اين توصيه ها بررسي مي شود.

مصالحه با طالبان ركن اول موفقيت

توصيه هاي بارنت روبين و احمد رشيد به رئيس جمهور جديد آمريكا براي پايان بحران افغانستان داراي 2 ركن بود كه ركن اول آن جستجوي يك راه حل سياسي براي پيوستن طالبان به جريان سياسي و دولت افغانستان بود.

تحقق اين توصيه بسيار مشكل به نظر مي رسد زيرا طالبان شرط خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان را همواره به عنوان پيش شرط مذاكرات بيان كرده اند در حالي كه پذيرش اين شرط براي آمريكا هرگز قابل قبول نخواهد بود.

كنفرانس “لندن ” كه در ابتداي سال ميلادي جاري برگزار شد و يك روز پيش از آن نام پنج نفر از اعضاي طالبان از ليست سياه سازمان ملل حذف شد، نخستين گام علني در اين راه به شمار مي رود.

قرار است مصالحه با طالبان در اوايل بهار با برگزاري “لويه جرگه ” و سپس كنفرانس بين المللي كابل دنبال شود.

در طول 2 ماه گذشته هفت تن از اعضاي “شوراي كويته ” شامل “ملا عبدالغني برادر ” معاون رهبر طالبان، “مولوي عبدالكبير ” فرمانده عملياتي ولايت هاي شرقي افغانستان، “ملا عبدالسلام ” و “ملا ميرمحمد ” واليان تعيين شده از سوي طالبان در ولايت هاي “قندوز ” و “بغلان “، “مولوي يونس آخوندزاده ” والي طالبان در “زابل “، “سيد طيب آغا ” سخنگوي پيشين رهبر طالبان و “معتصم آغا جان ” داماد “ملا محمد عمر ” و مسئول سياسي گروه طالبان توسط سازمان اطلاعات پاكستان دستگير شده اند. خبرهاي ضد و نقيضي نيز در مورد دست داشتن نيروهاي سازمان “سيا ” در اين دستگيري ها وجود دارد.
دستگيري هفت عضو برجسته طالبان را مي توان فشار آمريكا بر طالبان به منظور نشاندن آنها دور ميز مذاكره تلقي كرد.

تاكيد بر نقش پاكستان در حل بحران افغانستان

نقش پاكستان در اين معامله بزرگ در ركن دوم تئوري بارنت روبين بيان شده است.

احمد رشيد، تحليلگر برجسته پاكستاني كه در نوشتن اين مقاله نقش داشته است تلاش كرده است تا در اين معامله بيشترين امتياز نصيب پاكستان شود.

كمك مالي بيشتر به پاكستان يكي از توصيه هاي نويسندگان مقاله به رئيس جمهور آمريكا است.

شايد طرح “كري- لوگر ” كه بر اساس آن دولت آمريكا بيش از هفت ميليارد دلار را طي پنج سال به دولت پاكستان مي دهد، در راستاي تحقق معامله بزرگ باشد.

از ديگر موارد موفقيت معامله بزرگ، تجهيز ارتش پاكستان بيان شده است، افزايش قابل توجه كمك هاي نظامي آمريكا به پاكستان كه بر اساس منابع غيررسمي سالانه به 300 ميليون دلار افزايش يافته، فروش بمب هاي ليزري “MK- 82 ” كه قدرت نفوذ در عمق 500 متري زمين را دارند و فروش 18 فروند جنگنده F-16 را مي توان عمل به توصيه هاي رشيد و روبين ذكر كرد.

ارتش افغانستان مفيد اما پر خرج

روبين در توصيه خود به اوباما در مورد ارتش و پليس افغانستان، ضمن توصيه به گسترش و حمايت مالي ارتش اين كشور معتقد است كه مخارج ارتش و پليس افغانستان سالانه 3 ميليارد و پانصد ميليون دلار خواهد بود و تامين چنين هزينه اي براي افغانستان حتي اگر رشد اقتصاد آن به 12 درصد برسد غيرممكن است.

وي از طرفي منبع تصميم گيرنده در مورد نحوه مصرف اين كمك ها را كنگره آمريكا دانسته است نه پارلمان افغانستان و افزوده است كه ممكن است نيروهاي امنيتي افغانستان دست به اقداماتي بزنند كه ماليات دهندگان خارجي را نسبت به پرداخت هزينه ها بي ميل كند.

حضور نظامي درازمدت و تاكيد بر نقش همسايگان

در اين مقاله تامين امنيت افغانستان مستلزم سال ها حضور نظامي آمريكا در افغانستان ذكر شده است.

نويسنده به رئيس جمهور آمريكا گوش زد مي كند كه هيچ يك از كشورهاي اطراف افغانستان موافق حضور طولاني مدت آمريكا در افغانستان نيست. به نظر وي چين، روسيه، هند، ايران و حتي پاكستان موافق اين حضور نيستند.

وي جستجوي يك ابتكار عمل سياسي را پيشنهاد مي كند كه توافق كشورهاي منطقه را در بر داشته باشد.

تلاش آمريكا براي اقناع روسيه كه حضور آمريكا و ناتو در افغاستان تهديدي عليه اين كشور نيست ممكن است منجر به در اختيار گذاشتن يك كريدور هوايي از فضاي روسيه براي ترانزيت هوايي محموله هاي آمريكايي به افغانستان شده باشد.

از سوي ديگر تمديد اجاره پايگاه هوايي “مناس ” بدون اجازه روسيه ممكن نبود و ديگر همكاري هاي كشورهاي آسيانه ميانه كه حياط خلوت روسيه محسوب مي شوند از ديگر موارد همكاري روسيه با آمريكا محسوب مي شوند.

چين كه به بازار مصرفي افغانستان و ذخاير معدني آن چشم دوخته است نيز بايد به آمريكا چراغ سبزي براي همكاري نشان دهد. برخي كارشناسان معتقدند كه برنده شدن يك شركت چيني در مناقصه بين المللي معدن مس “عينك ” كه بزرگترين پروژه اقتصادي تاريخ افغانستان است لطف آمريكا به دولت چين براي جلب همكاري است.

اما به نظر مي رسد كه آمريكا تا كنون نتوانسته است نظر چين را مانند روسيه جلب كند. حدود يك سال از درخواست مقامات آمريكايي از دولت چين براي احداث يك راه آهن از خاك چين به ولايت بدخشان افغانستان از طريق گذرگاه “واخان ” مي گذرد اما چين به اين درخواست آمريكا كه گويا در سفر باراك اوباما به چين رسما بيان شده است، پاسخ مثبت نداده است بلكه “لي كوين گونگ ” معاون مركز مطالعات سياست‌هاي امنيت ملي چين، در روزنامه “چاينا ديلي ” جنگ افغانستان را منبع دائمي خشونت عنوان كرده است و به ناتو پيشنهاد كرده است كه با خروج از افغانستان جاي خود را به نيروهاي حافظ صلح بين المللي بدهد.

ايران به عنوان يكي از همسايه هاي اصلي و تاثيرگذار افغانستان تا كنون به خواسته هاي آمريكا تن نداده است و هيچ نماينده اي از اين كشور در كنفرانس لندن نيز حضور نيافت.

تلاش هاي اوباما در اوايل آغاز رياست جمهوري وي براي نزديكي با ايران نيز بي نتيجه ماند.

با تمام اين وجود ايران و آمريكا در مسائل مربوط به عراق گفت وگوهايي انجام دادند و به توافقاتي نيز رسيدند اما در مورد افغانستان موضع ايران تا كنون تغييري نكرده و بعيد به نظر مي رسد تغيير يابد.

عدم توافق ايران و چين، 2 وزنه سنگين منطقه اي، با سياست هاي آمريكا در اين منطقه چالش بزرگي در راه موفقيت برنامه هاي آمريكا در افغانستان محسوب مي شود و جداي از اين عامل چالش هاي ديگري نيز بر سر راه برنامه هاي آمريكا قرار دارد.

“گروه تماس ”

بارنت روبين به منظور حل بحران افغانستان، پيشنهاد ايجاد يك گروه تماس را مي دهد كه متشكل از نمايندگان پنج عضو دائم شوراي امنيت و نمايندگان ديگري از ناتو و عربستان باشند. نويسندگان معتقدند كه گروه تماس بايد برگزاري گفت وگو بين هند و پاكستان را هدايت كند، مسكو را وارد موضوع برقراري امنيت در منطقه كند، به تهران اطمينان خاطر دهد كه تعهدات ناتو و آمريكا در افغانستان تهديدي عليه تهران نخواهد بود و اين اطمينان خاطر را به چين نيز بدهد.

به نوشته اين مقاله، گروه تماس مي تواند به ايران اطمينان دهد كه قلمرو افغانستان به عنوان محلي براي تضعيف نظام ايران استفاده نخواهد شد و تمام فعاليت هاي مخفي جاري آمريكا در افغانستان متوقف خواهد شد.

تا كنون چنين گروه تماسي تشكيل نشده است اما نمايندگان ويژه آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان و ژاپن در امور افغانستان و پاكستان در سال گذشته از سوي اين كشورها انتخاب شدند و اين نمايندگان تمامي امور مربوط به افغانستان را به پيش مي برند.

در اين ميان روسيه و چين تا كنون نماينده ويژه اي را در امور افغانستان تعيين نكرده اند.

سردرگمي در استراتژي اوباما

اگرچه بسياري از نظريات روبين در استراتژي اوباما گنجانده شده است اما با اين وجود رفتارهاي برخي مسئولان آمريكايي مستقر در افغانستان در تضاد با استراتژي اوباما هستند. به عنوان مثال تعبير دولت فاسد توسط فرستاده ويژه اوباما و يا مخالفت “آيكن بري ” سفير آمريكا با اعزام نيروهاي بيشتر به افغانستان تضادهايي هستند كه نشان از ناهماهنگي رفتارها يا ناپختگي اين استراتژي دارد.

“محمد ابراهيم طاهريان ” كارشناس مسائل افغانستان و سفير سابق جمهوري اسلامي در افغانستان معتقد است كه آمريكا در افغانستان هيچ استراتژيي ندارد و برنامه هاي اين كشور در افغانستان مرتب در حال تغيير است.

وي معتقد است كه غرب به رهبري آمريكا در افغانستان در سردرگمي كامل به سر مي برد و اوضاع اقتصادي و امنيتي اين كشور نسبت به 8 سال قبل به مراتب بدتر شده است.

طاهريان هدف غرب از اشغال افغانستان را مديريت ناامني مي داند كه نتيجه اين مديريت بهره برداري جريان افراط است.
اگرچه تحولات سپري شده پس از روي كار آمدن باراك اوباما با پيشنهادات بارنت روبين همخواني دارد و اين تحليل گر آمريكايي نقش فعالي در سياست آمريكا در افغانستان دارد اما موفقيت طرح هاي وي هيچ ضمانتي ندارد، همچنان كه استراتژي هاي پيشين آمريكا در طول سال هاي گذشته با شكست مواجه شده اند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا