كرزي و هفت خوان مشكلات
حامد كرزي در سال 1383 با شرايطي كاملاً متفاوت با شرايط امروزي وارد قصر رياست جمهوري افغانستان شد. درآن سال طالبان به عنوان يك نيروي شكست خورده منزوي، در پهنه جغرافياي افغانستان جايي براي خود نداشتند و ستون فقرات ارتش جنگي آنها كاملاً در هم شكسته و تصور همگان بر اين بود كه طالبان و طالبانيسم به تاريخ پيوسته و ديگر امكان احياء مجدد اين نيروي مخوف و عقب گرا در افغانستان وجود ندارد.
در آن سال تمام ولايات افغانستان آرام بود و تنها در بعضي مناطق مرزي افغانستان با پاكستان، گاهي زد و خوردهايي با بقاياي طالبان و شبه نظاميان پاكستاني روي ميداد كه چندان با اهميت و نگران كننده تلقي نمي شد.
اكنون حامد كرزي در دومين دور رياست جمهوري خود در حالي وارد قصر رياست جمهوري ميشود كه افغانستان در شرايط جنگي قرار دارد و 100 هزار نيروي خارجي با ده ها هزار سرباز مسلح افغان در حال نبرد با طالباني هستند كه دوباره سر برافراشته اند وعلاوه بر تسلط كامل بر چند منطقه جنوب افغانستان در همه جا حضور فيزيكي دارند.
در سال 1383 در زمان آغاز دور نخست رياست جمهوري حامد كرزي، آمريكاييها فرياد ميزدند كه طالبان والقاعده را در افغانستان شكست داده اند و حتي “جورج بوش ” به همين مناسبت جشن پيروزي در كاخ سفيد برگزار كرد ولي اكنون پنج سال پس از آن شور وشعف و پايكوبي ها، فرماندهان آمريكايي و ناتو با صراحت اعتراف و اعلام خطر مي كنند كه اگر نيروها وتجهيزات بيشتري به افغانستان اعزام نشود ناتو جنگ را به طالبان خواهد باخت.
در شرايط كنوني، فرماندهان ناتو پيروزي زودرس را در افغانستان غيرممكن دانسته و با احتياط مي گويند پيروزي در اين جنگ به چندين سال وقت و نيروي بيشتر همراه با استراتژي كاراتر نياز دارد.
از سوي ديگر در سال 1383، افغانها تا اين حد از نيروهاي خارجي متنفر نبودند و اميدوار بودند كه اين نيروها براي تامين و حفظ امنيت و از بين بردن بقاياي طالبان و القاعده به اين كشور آمده اند و مي توانند اين ماموريت را به خوبي انجام دهند.
هيچ كس در آن سال، نيروهاي خارجي را يك نيروي اشغالگر و در جنگ عليه طالبان فوق العاده ضعيف و ناتوان تصور نمي كرد.
اما حالا ديدگاه ها كاملآ تفاوت دارد و كرزي اين بار در شرايطي به حمايت نيروهاي خارجي دلگرم وخوش بين است كه افغانها از عملكرد واهداف اشغالگرانه اين نيروها نفرت دارند و به اين نتيجه رسيده اند كه حضور نيروهاي اشغالگر خارجي يكي از عوامل طولاني شدن جنگ در كشور است.
افغانها امروز بر اين باورند كه شكست طالبان و القاعده، كار آمريكائي ها و ناتو نيست، اين ماموريت را خود افغانها بايد انجام دهند و حتي اكثر كشورهاي اروپايي عضو ناتو نيز اين گونه فكر مي كنند.
در سال 1383 زماني كه كرزي براي تصدي پست رياست جمهوري سوگند وفاداري ياد مي كرد از حمايت هاي گسترده مردمي، روشنفكران، احزاب سياسي و طبقات مختلف جامعه برخوردار بود و همه فكر مي كردند او بهترين گزينه براي دولت است و ميتواند سمبل وحدت ملي مردم افغانستان باشد.
جامعه جهاني نيز در آن سال، سخاوتمندانه و بدون شرط و شروط خاص و به دور از هر گونه ترديد و دو دلي، از كرزي حمايت كرد اما آيا اكنون نيز همين گونه است؟ مسلماً پاسخ اين سوال منفي است.
درست است كه در انتخابات آميخته با تقلب، وي بيشترين آراء را به دست آورده ولي اين بدان معنا نيست كه اكثريت جامعه افغانستان به او اعتماد داشته باشند.
اكثر افغانها بر اين باورند كه كرزي در شرايط قحط الرجالي افغانستان، بهترين گزينه است ولي به تجربه ثابت شده كه وي براي دولت سازي و توسعه افغانستان و شكستن بن بست ها، ظرفيت و توانايي لازم را ندارد.
جامعه جهاني نيز اين بار با شك و ترديد به تواناييهاي كرزي در امر مبارزه با فساد و برون رفت از دايره خشونت و ناامني مي نگرد.
از سوي ديگر در سال 1383 تقاضايهاي ملت از رئيس جمهور تا اين حد وسيع و گسترده نبود، در آن موقع افغانها پديدهاي به نام “دولت فاسد ” را تجربه نكرده بودند ولي اكنون انتظار دارند رئيس جمهور در طول پنج سال حاكميت خود با فساد و مفسدين بزرگ و شبكه هاي مافيائي قاطعانه مبارزه كند و فساد اداري را ريشه كن كند.
كابينه سالم و كارآمد براساس اصل شايسته سالاري تشكيل داده و كار را به اهل آن بسپارد.
مردم توقع دارند دولتي كه براي حكومت كردن در پنج سال آينده تشكيل مي شود دولت فاسد و ناكارآمد نباشد و اجازه ندهد دارايي هاي بيت المال و كمكهاي جامعه بين المللي كه به نام ملت و كشور افغانستان به اين كشور سرازير مي شود مانند سالهاي گذشته حيف و ميل شود. اكنون توقعات مردم از دولت و رئيس جمهور آينده در مقايسه با توقعات آنها از رئيس جمهور در سال 1383 بسيار بيشتر است و اصولاً اين دو با هم غيرقابل مقايسه هستند.
مردم افغانستان دولت مسئول ميخواهند و از رئيس جمهوري حمايت مي كنند كه عزل و نصب هاي وي قانونمند و جدا از انگيزه هاي قومي وقبيله اي يا خانوادگي باشد.
اين همه توقعات مردم از حامد كرزي در طول پنج سال آينده در حالي است كه آمريكاييها با عنوان اين موضوع كه كرزي ظرفيت و توانايي اداره امور و مبارزه قاطع با فساد را ندارد مي خواهند آن قدر وي را تحت انواع فشارهاي سياسي و رواني قرار دهند تا قانون تحت الحمايه اي آمريكا و انگليس را بپذيرد.