خبر و دیدگاه

کرزی از مناظره با داکتر عبدالله ترسید

debate_drabdullah_ghani_tolo

 

در کشوری چون افغانستان – که تاریخ سیاسی آن مملو از نظام های استبدادی و توتلیتیر بوده- دیموکراسی یک پدیده ای تازه است، و راه اندازی مناظره ها انتخاباتی از طریق رسانه ها یک حادثه تاریخی بشمار میرود. پنجشنبه شب (1 اسد) برنامه پخش زنده مناظره از سوی تلویزیون طلوع با حضور نامزدان مطرح ریاست جمهوری- عبدالله عبدالله و اشرف غنی- صورت گرفت. قرار بود که حامد کرزی هم بحیث یک نامزد ریاست جمهوری درین مناظره شرکت کند، ولی او بنابر دلایل مختلفی از اشتراک درین مناظره اجتناب ورزید، که باعث ایجاد پرسش های مختلفی در اذهان مردم شد.

درین مناظره هر یک از نامزدان از فرصت استفاده کرده، دیدگاهها و برنامه های خود را بطور عمومی تشریح کردند، که اصلا زیادتر شکل تبلیغاتی را بخود داشت.  انتظار میرفت که حاضرین بعد از معرفی و تشریح مختصر برنامه هایشان، دو به دو روبرو يكديگر نشسته و به نقد يكديگر بپردازند، که از اهمیت ویژه ای برای رای دهندگان برخوردار میبود. ضمنآ عدم شرکت عنصر مهم این مناظره، حامد کرزی، شرایط را طوری ساخت که نامزدان منتقد تاکید را بالای شرح برنامه های خود در کل انداختند. باید ناگفته نماند که نقص اصلی در برنامه ریزی مناظره بود: گرداننده فقط در باره پالیسی های نامزدان در عرصه های مختلف سیاسی-اجمتاعی پرسش های را طرح میکرد و نامزدان هر یک جواب میدادند؛ خلاصه سخن از بحث و مناظره در میان نامزدان نبود.

اینکه حامد کرزی چرا نخواست درین مناظره شرکت کند استوار به  دلایل زیر – که بواسطه خود او ارائه شده- است:

1- حامد کرزی به این باور است که تلویزیون طلوع، میزبان مناظره مذکور،  برخورد عادلانه در مقابل او نداشته است؛

2- بنظر او گرداننده مناظره باید اول مورد تائید کمیسیون انتخابات افغانستان قرار بگیرد، البته آن کمسیونی که رییس آن بواسطه خود او مقرر شده است؛

3- خط مشی او تا بحال نشر نشده..

و حالا نگاهی به دلایلی می پردازیم که شاید عقلانیتر از دلایل شخص خود او باشد:

– عدم اشتراک کرزی در مناظره نمایانگر ضعف او درمیدان بحث و استدلال در مقابل دو نامزد دیگربوده، و ضمنآ او شاید پاسخی منطقی برای عملکرد های هفت سالی خود نداشته باشد. ضمنآ او با فرهنگ بحث و مناظره چندان آشنایی ندارد؛ برای کسب کرسی ریاست جمهوری او از مهارت های استفاده کرد، که فعلا دیگر آنها مورد استفاده نیستند. اگر به آرشیف سخنرانی های او گوش بدهیم، درمیابیم که از نگاه سطح فکری و دانش چقدر غریب است.

برعلاوه یک دنیایی از ضعف و ناتوانی، او کورکورانه کوشش دارد که به هر قیمت که شود افغانستان را در پنچ سال آینده هم تحت رهبری خود داشته باشدتا افغانستان را بدبختر بسازد؛ حتی آماده شده که برادر خود را – که در قاچاق مواد مخدر دست دارد – برای کسب رضایت امریکا زندانی نماید. او در یکی از سخنرانی های خود بطور اشکار گفته بود که حالا که حکومت را گرفته، از دست اش دیگر خطایی ندارد.

اگر آن اظهار او را جدی بگیریم، و در اثر انتخابات ناسالم  کرزی دو باره رییس جمهور شود؛ پس ما باید انتظار یک حکومت توتلیتیر جدید را کشید، که اینبار در لباس دیموکراسی، در مودل نظام ریاستی، عرض اندام میکند. جالب این است که اشرف غنی، که خود را متخصص و فهمیده جلوه میدهد، هم طرفدار سرسخت نظام ریاستی، در یک کشور کثیرالملیت با اقلیت های اتنیکی که تاریخ سیاسی آن مملو از ظلم و ستم بالای اقوام غیر حاکم بوده، است. گمان نویسنده این سطور برین میرود که اشرف غنی نظر به تعصب قومی که در رگهای او سرازیر میشود، در صورت بلند رفتن احتمال پیروزی داکتر عبدالله عبدالله با کرزی داخل معامله شود.

پس سوال دریجاست که داکتر عبدالله در صورت عدم موجودیت حامد کرزی، رقیب اصلی او، چرا باز هم حاضر شد که در مناظره سهم بگیرد. آیا موقف او چندین مرتبه – البته از لحاظ نفوذ- از اشرف غنی کرده بلند نیست؟ آیا او برای تغیر رژیم کرزی با سینه ای پر از امید برنخواسته است؟ پس مناظره ای او با اشرف غنی، که تهدیدی برای پیروزی او در انتخابات نمیتواند بکند، چی ارزشی دارد؟ شاید این عمل داکتر عبدالله یک الگوی پاپندی او بر اصول ها دیموکراسی باشد، که او در هر  صورت از حضور خود در مقابل ملت خود برای پاسخگویی اجتناب نمی ورزد. قابل یادآوری است که در مناظره مذکور – در صورت مقایسه برنامه های هر دو نامزد مذکور- برنامه و هداف داکتر عبدالله دیموکراتیک و مردمی تر به نظر میرسد؛ او با جرائت کامل و صادقانه گفت: “ای مردم، اگر شما برای من اعتماد کنید، من وعده میدهم که بعد از پیروزی در انتخابات قدرت را به شما تسلیم میکنم، تا شما خود خالق سرنوشت خود شوید”.

خلاصه مناظره مذکور زیادتر جنبه تبلیغاتی داشت تا روشن سازی در راستای انتخاب رای دهندگان و حرارت و گرمی که از یک مناظره انتخاباتی انتظار میشد در آن نبود. گرچه داکتر عبدالله یکبار دیگر از فرصت استفاده کرد، برنامه ای دیموکراتیک و مردمی خود را شرح داد، ولی مفاد اصلی را ازین برنامه اشرف غنی برد: او  هم سطح داکتر عبدالله – از لحاظ کثرت نفوذ- جلوه داده شد و حتی یکبار هم بالای عبدالله عبدالله تعرض کرد. خوب، شاید یگانه دلخوشی برای ما شکلگیری مناظره های انتخاباتی در فرهنگی سیاسی ما بوده، که در آینده ازماهیت برتری برخوردار خواهد بود.

امید برای یک فردای دیموکراتیک و از آن کرده مهمتر: یک فردای که عدالت در آن حکومت کند.

 


 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا