شعر
-
در سوگ عدالت
مادر گیسو سپید روزگار گریه میکرد اشک می ریخت زارزار بر سر گور کسان کو خفته بود رمز راز زندگی…
بیشتر بخوانید » -
کابل در خون شناور
کابل میان دوزخی از خون شـناور است دولـت هـنـوز حـامی دزد و جـناور است جنگ و تـرور کـشور ما را…
بیشتر بخوانید » -
کاویدنی
تا که این باور نا پرسیدنیست تا که این فرهنگ نا کاویدنیست تا که باشد اصل دزدت پیشوا این سخن…
بیشتر بخوانید » -
نجات مام وطن
بهـر نجـات مـام وطـن پاچـه ور زنید بر جـای تـیغ و بـم قلـم بـر کمـر زنید اززندگی بزیر لحاف مرگ…
بیشتر بخوانید » -
دل سنگین استبداد
به قلب خستگان عشق وطرب را می کنم جاری وبای غم نگردد تا به جسـم و جان و دل ساری…
بیشتر بخوانید » -
شرارت طالب
دولت شـریک قاتل و دزد و ستمگر است طالب، غـنی و کـرزی کل را برادر است کـرزی چـرا حمایـت جنگ…
بیشتر بخوانید » -
دیو استعمار
جـنــگ میـهـــن فـتــنــۀ آلـــودۀ دوران بود مـــــردم مـا پـایمـال چکـمــۀ غــــولان بود نیـست پـایـانی به ایـن جنجـال خـونین وطن تا…
بیشتر بخوانید » -
سراب
بشکاف دل تاریخ و ببین راز خبر صد بار بکاوکه تا بیابی تو اثر این قصه تاریخ که رسید برمن…
بیشتر بخوانید » -
بهار امده است
بنگر زفلک دخت بهار امده است پشتاره به دوش شگوفه بار امده است گل بته و سرو بریختند بار سپید…
بیشتر بخوانید » -
نوبهاری نیست
چمـن خشکـیده باغ از بر فتاده نوبهـاری نیست پرستو کوچ کـرده نغمۀ و صوت هزاری نیست گلان عشـق و وصل…
بیشتر بخوانید »