شعر
-
صلح رسوا
بـه جـیغ و دادم نکـرده یـادم پـر مـرادم بـه چـنگ بادی به سـاز و سـوزم تف تموزم به دل…
بیشتر بخوانید » -
هنوزشب است
شب است و من همه شب، زپشت پنجره های غریب و درد آلود نگاه خود به تماشای فجر دوختــه…
بیشتر بخوانید » -
گنج گران وطن
هزار گنج گران در دل وطن جان است فسوس ودردکه جانی ودزد دربان است طلا و نـقــره و الـمـاس…
بیشتر بخوانید » -
زبان خوش
دل شکسته یی را گـر کسی برنجاند چونان بُـوَد که خدا را زغم بگریاند اگر به قلـب فگاری کسی…
بیشتر بخوانید » -
اسحاق « شمسی» در برگها و آینهها
شمسی شاعری است که هم به پارسیدری میسراید و هم به تُرکی اوزبیکی. شاعری به گفتۀ پیشینیان ذواللسانین. راستش…
بیشتر بخوانید » -
کوتاه سرایی خالده تحسین تا دوهزار سال بعد…
از خالده تحسین تا کنون گزینههای شعری « ابرکوچک غزل»، « سرود رابعه» و « دوهزار سال بعد، شاید»…
بیشتر بخوانید » -
در سرزمین کوتاه سرایی هایی نکهت دستگیرزاده
گزینۀ شعری حمیرا نکهت دستگیر زاده « شط آبی رهایی» به سال 1369 خورشیدی به وسیلۀ انجمن نویسندهگان…
بیشتر بخوانید » -
بزم محبت
بـادۀ شــیـراز در جــام سـفالـیـن کرده اند خمـرۀ انگـور دل هـا را نگارین کرده اند جام جمشیدی به ذهن…
بیشتر بخوانید » -
درروزگارشوم
دیدیـــم ما چگـــــــونه وطن تکه تکه شد شهرودیارودشت ودمـــــــن تکه تکه شد توفــان وحشت آمد و درتیــــره گی شب گلــدسته…
بیشتر بخوانید » -
مهر آفتاب
وای برنخلی که دل برسوزصحرا بسته است خرم آن شاخی که دل برشوردریا بسته است شـب پـرسـتان را بگـو…
بیشتر بخوانید »