خبر و دیدگاه
انسان و انسانیت خارج از دین نیست

سوال جالب دارم از بردار عزیز و گرامی اسماعیل جان پاینده از کشور فرانسه که با این متن سوال می کند:
«سلام های صمیمانه خدمت همه فامیل محترم تقدیم میدارم.
از فرستادن معلومات ابراز سپاسگذاری مینمایم.
من یک سوال دارم که خارج از دین و مذهب
چه نوع میتوانیم :
انسان و انسانیت را تعریف نمائیم ؟
با ابراز شفقت »
جواب :
سلام عزیزم
اول اینکه انسان و انسانیت خارج از دین نیست و این یک سوال مطلق بیجای است. مذهب ساخته و بافته انسانهاست و اصل دین نیست و مورد بحث ما نیست . مشکل تحصیل کردگان همین است که فکر می کنند دین تنها یک عقیده است . وقتی خدا می گوید خالق کون و مکان است معنی آن این است که همه جهان هستی دین است زیرا خالق او خداوند است . انسان جز همین جهان هستی است و یک خالق دیگر ندارد به جز از خدای واحد . حالا، وقتی خالق جهان هستی خداوند است و انسان جز همین خلقت است معنی آن این است که انسان یک موجود طبیعی است زیرا قانون خدا و قانون طبیعت هر دو یکی است. نه دو خدا وجود دارد و نه دو طبیعت از دید فلسفه توحید . یک صد بیست و چهار هزار پیامبر نازل شد تا به انسان ، انسانیت را بیاموزند و اما به گفته ی قرآن انسان ناسپاس است و اکثرا نمی داند و غافل است. انسانیت را به انسان ایمان به خدا آموخت نه ژان ژاک روسو و جان لاک و مارکس و انگلز و غیره که دو صد سال قبل عرض اندام کردند . اینکه مسلمانان از اصل انسانیت برآمده اند بحث جداگانه است و اما انسانیت در دین است زیرا دین آمد تا اول مردم جهان را به اساس اصول علمی بیبینند و قرآن گفت « وقد احاط بکل شی علما» یعنی خداوند به همه چیز احاطه علمی دارد . این وظیفه ماست که همه چیز را از دید علم و ساینس بیبینبم نه فقه که ساخته و بافته یک انسان است. از خود سوال کنید که چرا اولین آیه اقرا بود ؟ برای اینکه ما باید با خواندن و علم یعنی آموزش و پرورش زندگی را بسازیم نه غیر آن . شیخ فرید الدین عطار نیشابوری چه زیبا گفت:
چو شمع از پی علم باید گداخت
که بی علم نتوان خدا را شناخت
دین آمد تا مردم مدنی شوند و حالت قومی و قبیله یی ، سحر و جادو و خرافات و زن ستیزی و قوم پرستی نجات پیدا کنند و به همین سبب نام یثرب مدینه شد . مدینه یعنی شهر . یعنی حالا شما شهری زندگی می کنید و به اساس قوانین مدنی رابطه می داشته باشید و همه در دین و خلقت با هم خواهر و برادر هستید. حالا شما میتروپولیتن هستید . واژه های مدنی ، مدنیت و متمدن از همین مدینه به وجود آمد نه انقلاب کبیر فرانسه.
دین آمد که شما به اساس عدل رابطه داشته باشید و گفت و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل یعنی وقتی شما بین مردم حکم می کنید به اساس عدل حکم کنید و دین آمد تا مردم عابد شوند یعنی به جز خدا سر تسلیم به دیگران خم نکنند و عبادت از عبد آمده یعنی بندگی. بندگی تنها نماز خواندن نیست. نماز را یک منافق هم می تواند بخواند . هر عمل خیر و نیک را که شما انجام می دهید عابد هستید . وقتی شما به یک کلان و یا استاد احترام می کنید عبادت کردید و یا وقتی دست یک فقیر را میگیرید عبادت کردید و وقتی حقوق مردم را پایمال نمی کنید عابد هستید.
همین است که اساس تمدن اسلامی علم و عبادت و عدالت است. اینکه امروز نه علم است و نه عبادت است و نه عدالت این انسان را از انسانیت کشیده است . رنسانس اروپا هم نتوانست عدالت را تامین کند و به نام دموکراسی و آزادی مردم استثمار شده اند . همین که بک شخص با حقوق بسیار ناچیز کار می کند و نمی تواند خودش را اصولی اعاشه کند بیانگر همین حقیقت است که انسانیت پایمال شده است. با دقت کامل می توانیم بگوییم که این ایمان به خدا است که انسانیت را تضمین می کند و تعریف انسانیت را اهل دین کرد و بزرگان اسلام مانند حضرت عمر و حضرت علی راضی الله تعالی اجمعین گفتند که انسان آزاد خلق شده چرا او را برده می سازید. امروز مردم برده سرمایه داری است. برده ماشین است . برده خودخواهی و نفس خود است که فرد گرایی او را از انسانیت مطلق کشیده است وهر بی تربیگی که می کند فکر می کند که انسانیت همین است که هی دین را بکوب و از دین تنفر داشته باش برای اینکه ما در عصر ساینس و تکنالوژی زندگی می کنیم و به دین ضرورت نیست. انسان مخلوق است و جز همین خلقت است و مانند همه جهان هستی یک موجود طبیعی است و انسانیت را که خدا به مردم آموخت این است که چطور در خدمت خلق باشید نه یک حزب و سرمایه دار و قوم پرست و زن ستیز.
عبادت جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست ( سعدی )
فرید یونس
فرودگاه سان فرانسیسکو ، کلیفورنیا منتظر پرواز به سوی اروپا
چهارم آگست ۲۰۲۵
از فرستادن معلومات ابراز سپاسگذاری مینمایم.
من یک سوال دارم که خارج از دین و مذهب
چه نوع میتوانیم :
انسان و انسانیت را تعریف نمائیم ؟
با ابراز شفقت »
جواب :
سلام عزیزم
اول اینکه انسان و انسانیت خارج از دین نیست و این یک سوال مطلق بیجای است. مذهب ساخته و بافته انسانهاست و اصل دین نیست و مورد بحث ما نیست . مشکل تحصیل کردگان همین است که فکر می کنند دین تنها یک عقیده است . وقتی خدا می گوید خالق کون و مکان است معنی آن این است که همه جهان هستی دین است زیرا خالق او خداوند است . انسان جز همین جهان هستی است و یک خالق دیگر ندارد به جز از خدای واحد . حالا، وقتی خالق جهان هستی خداوند است و انسان جز همین خلقت است معنی آن این است که انسان یک موجود طبیعی است زیرا قانون خدا و قانون طبیعت هر دو یکی است. نه دو خدا وجود دارد و نه دو طبیعت از دید فلسفه توحید . یک صد بیست و چهار هزار پیامبر نازل شد تا به انسان ، انسانیت را بیاموزند و اما به گفته ی قرآن انسان ناسپاس است و اکثرا نمی داند و غافل است. انسانیت را به انسان ایمان به خدا آموخت نه ژان ژاک روسو و جان لاک و مارکس و انگلز و غیره که دو صد سال قبل عرض اندام کردند . اینکه مسلمانان از اصل انسانیت برآمده اند بحث جداگانه است و اما انسانیت در دین است زیرا دین آمد تا اول مردم جهان را به اساس اصول علمی بیبینند و قرآن گفت « وقد احاط بکل شی علما» یعنی خداوند به همه چیز احاطه علمی دارد . این وظیفه ماست که همه چیز را از دید علم و ساینس بیبینبم نه فقه که ساخته و بافته یک انسان است. از خود سوال کنید که چرا اولین آیه اقرا بود ؟ برای اینکه ما باید با خواندن و علم یعنی آموزش و پرورش زندگی را بسازیم نه غیر آن . شیخ فرید الدین عطار نیشابوری چه زیبا گفت:
چو شمع از پی علم باید گداخت
که بی علم نتوان خدا را شناخت
دین آمد تا مردم مدنی شوند و حالت قومی و قبیله یی ، سحر و جادو و خرافات و زن ستیزی و قوم پرستی نجات پیدا کنند و به همین سبب نام یثرب مدینه شد . مدینه یعنی شهر . یعنی حالا شما شهری زندگی می کنید و به اساس قوانین مدنی رابطه می داشته باشید و همه در دین و خلقت با هم خواهر و برادر هستید. حالا شما میتروپولیتن هستید . واژه های مدنی ، مدنیت و متمدن از همین مدینه به وجود آمد نه انقلاب کبیر فرانسه.
دین آمد که شما به اساس عدل رابطه داشته باشید و گفت و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل یعنی وقتی شما بین مردم حکم می کنید به اساس عدل حکم کنید و دین آمد تا مردم عابد شوند یعنی به جز خدا سر تسلیم به دیگران خم نکنند و عبادت از عبد آمده یعنی بندگی. بندگی تنها نماز خواندن نیست. نماز را یک منافق هم می تواند بخواند . هر عمل خیر و نیک را که شما انجام می دهید عابد هستید . وقتی شما به یک کلان و یا استاد احترام می کنید عبادت کردید و یا وقتی دست یک فقیر را میگیرید عبادت کردید و وقتی حقوق مردم را پایمال نمی کنید عابد هستید.
همین است که اساس تمدن اسلامی علم و عبادت و عدالت است. اینکه امروز نه علم است و نه عبادت است و نه عدالت این انسان را از انسانیت کشیده است . رنسانس اروپا هم نتوانست عدالت را تامین کند و به نام دموکراسی و آزادی مردم استثمار شده اند . همین که بک شخص با حقوق بسیار ناچیز کار می کند و نمی تواند خودش را اصولی اعاشه کند بیانگر همین حقیقت است که انسانیت پایمال شده است. با دقت کامل می توانیم بگوییم که این ایمان به خدا است که انسانیت را تضمین می کند و تعریف انسانیت را اهل دین کرد و بزرگان اسلام مانند حضرت عمر و حضرت علی راضی الله تعالی اجمعین گفتند که انسان آزاد خلق شده چرا او را برده می سازید. امروز مردم برده سرمایه داری است. برده ماشین است . برده خودخواهی و نفس خود است که فرد گرایی او را از انسانیت مطلق کشیده است وهر بی تربیگی که می کند فکر می کند که انسانیت همین است که هی دین را بکوب و از دین تنفر داشته باش برای اینکه ما در عصر ساینس و تکنالوژی زندگی می کنیم و به دین ضرورت نیست. انسان مخلوق است و جز همین خلقت است و مانند همه جهان هستی یک موجود طبیعی است و انسانیت را که خدا به مردم آموخت این است که چطور در خدمت خلق باشید نه یک حزب و سرمایه دار و قوم پرست و زن ستیز.
عبادت جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست ( سعدی )
فرید یونس
فرودگاه سان فرانسیسکو ، کلیفورنیا منتظر پرواز به سوی اروپا
چهارم آگست ۲۰۲۵