خبر و دیدگاه

گفت و شنود با استاد فضل غنی مجددی ‎

جناب استاد فضل غنی جان مجددی که از دوستان من است و اما در بسیار موارد اختلاف نظر داریم ، هم در  مسایل دینی و هم سیاسی ، یک ویدیو کلپ شهید احمدشاه مسعود که به عربی تهیه شده بود برایم همرای دو نامه که  عنوانی فضل غنی جان از طرف قاضی حسین احمد پاکستانی و استاد ربانی برایش  فرستاده شده بود، از طریق وتزآپ فرستاد .  غنی جان چون از بسیار سابق یکی از اعضای اخوان المسلمین بود با همین اشخاص رابطه داشت که جای تعجب نیست . و برایم نوشته بود که « اراده دارم صد نامه مربوط به احزاب جهادی و غیره را که باسم خودم صادر شده در آینده طبع کنم.»
من به جواب ویدیو کلپ نوشتم که ،
سلام و صبح بخیر!
پشتون ها این مرد را انکار کردند و اما آوازه او در سرتاسر جهان پخش شد و یک عده دیگر برای خوشی پشتونیزم خود را خاموش گرفتند . و به جواب طبع اسناد نوشتم که ،
نظر بسیار نیک است و هم خودت در تاریخ ماستری داری و هم من ( فضل غنی جان در رشته تاریخ از قاهره ، مصر ماستری دارد و من از دانشگاه ردفورد امریکا در رشته تاریخ ماستری دارم )
حالا ، تاریخ از علوم انسانی یا Humanities می باشد و  هر کس که مطالعه داشته باشد می تواند تاریخ بنویسد یا تحلیل کند.  چنانچه دوست مشترک ما دکتر عبدالرحمن  جان زمانی بهترین تاریخ دوره امان الله خان را نوشت در حالیکه خودش دکتور طب بود . امروز یک حکمتیاری اگر تاریخ بنویسد بدون شک به طرفداری جکمتیار می نویسد و کسی نمی تواند رد کند . زمانیکه شاگرد بودیم یک کورس تاریخ مقایسوی را باید می گرفتیم . موضوع « انقلاب » امریکا بود . تا امروز من آن کتاب را دارم . یک عده دانشمندان ادعا می‌کردند که انقلاب امریکا واقعی بود و یک عده دیگر رد می کردند که قطعا واقعی نبود و همان فرهنگ انگلیسی را ما حفظ کردیم و کدام تحول انقلابی مانند انقلاب کبیر فرانسه رخ نداد.
وثایق ، چشم دید ها همه و همه می تواند به چالش کشیده شود . جناب دکتر سید عبدالله کاظم به طرفداری داود خان کتاب نوشت و من به ضد داود خان نوشتم زیرا به نظر و دید و بینش که من از تاریخ کشور دارم سردار داود باعث بدبختی افغانستان شد. پس ، مخصوصا در جامعه قومی و قبیله یی بسیار مشکل است که واقعیت ها را گفت .
در مورد مسعود هم فارسی زبانان سخت از او طرفداری می کنند و اما تا حال من ندیده ام و نشنیده ام که یک فارسی زبان بد یک جهادی پشتون را گفته باشد . نام عبدالخق شهید در هر برنامه مسعود یاد می شود . اما شهرت مسعود با همه تخریبات بر علیه او جهانی شد و در مورد او از اروپایی گرفته تا ایرانی و دانشمندان امریکای لاتین کتاب نوشت و نمی توان انکار کرد. هر زعیم می تواند اشتباه کند و اما اشتباهات مسعود به نظر من به آن حد نبود که در گشور او را نادیده بگیرند که گرفتند .
تا کتاب پروفیسور  Howard Zinn در مورد تاریخ امریکا به چاپ نرسیده بود ، مردم امریکا تاریخ شانرا غلط فهمیده بودند زیرا حتی در امریکا که قدیمترین دموکراسی است تاریخ به نفع طبقه زمین دار و بعدا سرمایه دار نوشته شده بود.
امروز وثایق تاریخی زیر سوال می رود. مثلا وقتی ما در کابل بودیم محمود طرزی یک شخص بسیار مهم تاریخ گشور شمرده می شد و اما بعد از هجرت نوشتند که او باعث شد تا زبان فارسی در حاشیه رانده شود و امروز بعد از صد سال زیاد تر زبان فارسی و ادبیات فارسی در گشور زیر یوغ طالبان جزیی ترین اهمیت ندارد .
موفق باشی  و علاوه کردم که تاریخ ، دین ، ژورنالیزم ، شعر و ادب ، علوم سیاسی و اقتصاد از رشته های علوم انسانی است و هر کس برداشت خود را دارد.
دوباره برایم نوشت که ،
« جناب داکتر صاحب یونس
تاریخ جهاد افغانستان تجدید نظر می خواهد.  یک کمیته متشکل از مورخین قابل احترام باید تشکیل شود.  تنظیم های جهادی تمام وثایق که دارند به کمیته تسلیم کنند. وثایق استخبارات مرکزی پاکستان،  دول عربی. اروپا و آمریکا بررسی شود.
در ساحه جهاد افغانستان تنها مسعود نبود. صدها قوماندان اشتراک داشت ، همه را مردم فراموش می کنند.
چند سال قبل ، در پشاور پیشنهاد کردم که احزاب جهادی هر کدام مستقلانه تاریخ جهاد را نوشته نکنند،  وثایق دست داشته ای خود را به کمیته تسلیم کنند.
همانطور که بعض پشتونها در حق قوماندان مسعود ظلم می کنند، تاجک ها در حق قوماندان های غیر تاجک ظلم می کنند. تاریخ نویسان باید در روشنی وثایق با کمال بی‌طرفی تحقیق کنند.
نوشتن تاریخ جهاد افغانستان کار ساده و آسان نیست،  چند سال را در بر می گیرد‌.
خاطرات دوران جهاد تا هنوز نوشته و نشر نشده است. تعداد مجاهدین،  تعداد شهدا نا معلوم است. نقش غیر افغان ها خصوصا اخوان‌المسلمین ثبت نشده، وثایق جماعت اسلامی پاکستان به نشر نرسیده،  به همین ترتیب،  مصاحبه های تلویزیون جهانی ، کتب نشر شده باید تحلیل و تجزیه شوند.
این وظیفه به دفتر بزرگ و بودجه ضرورت دارد.»
و علاوه کرد که « بلی ،همه دانشمندان افغانستان خصوصا گروهی مورخین باید یک یگر را همکاری کنند.»
من نوشتم که ،
همکاری امکان ندارد به خاطر که مثلا یه عده زیاد داود خان را یک قهرمان ملی می گویند و اما من و تو یک روز در تیلفون گفتیم که باعث همه بربادی سردار داود شد. در مسایل مذهبی پروفیسور شفیق یونس ترجمه علمی نباتات را منحیث یک پروفیسور نباتات ارائه کرد و اما آقای سیرت نوشت که نبات شناس را به قرآن غرض نیست !!!! آقای سیرت نصف تحصیل شفیق را ندارد . با این مردم چطور همکاری کرد ؟
برای اینکه اشتباهات شان بر ملا شد و بردباری ندارند که کسی آنها را انتقاد کند.
غنی جان نوشت که ،
« از اشخاصی که نا می برید، متخصص تاریخ نیستند، مشکل بین شان را برای خود شان گذاشت . در تحقیقات تاریخی لازم نیست محقق از همان کشور و از همان مردم باشد.»
من نوشتم ،
تاریخ ، عزیزم تخصص کار ندارد . هر کس زیاد زحمت بکشد می تواند تاریخ نویس شود. دکتر حسن کاکر در تاریخ دکتورا داشت و اما به نفع پشتون ها نوشت و او را دکتر زمانی که هم یک پشتون بود رسوا کرد.
غنی جان نوشت :
« به اجازه شما براي جمعه باید آماده شوم، بحث را خاتمه می دهم. در نماز دعا می کنم که خداوند متعال اولا دانشمندان کشور های اسلامی را هدایت کند، زیرا مشکل هستند.»
من نوشتم ،
نماز قبول
چرا من خواستم این گفت و شنود بین غنی جان و من جهانی شود ؟
من در سابق نوشته بودم که ازدواج قوم و مذهب افغانستان را تباه کرد. غنی جان علنا اعتراف نمی کند اما این دوستم درین گفت و شنود اتحاد قوم و مذهب را ثابت ساخت و مسعود شهید را برابر دانست با صد ها مجاهد دیگر و‌ چنین نوشت « در ساحه جهاد افغانستان مسعود تنها نبود ، صد ها قوماندان اشتراک داشت » مسعود شهید را با صد قوماندان دیگر یکی دانستن جفا به تاریخ جهاد و مبارزات سیاسی افغانستان است . پشتون ها هم مسعود را نادیده میگیرند ، مردی که در تاریخ جهان یک حماسه است و این را من نمی گویم همه تاریخ نویسان جهان می گویند . در مورد اینکه غنی جان نوشته که « خاطرات دوران جهاد تا خال نوشته و نشر نشده است » .  غنی جان یا فراموش کرده است و یا انکار می کند که کتاب « تحولات سیاسی جهاد افغانستان » اثر مرحوم دکتر نصری حق شناس خاطرات فوق العاده مهم و دلچسب جهاد افغانستان بر علیه روس است .
در افغانستان تا طلسم ازدواج نا مشروع قوم پشتون و مذهب سنی از بین نرود ، آن کشور هرگز روی آزادی واقعی را نخواهد دید مخصوصا که به گفته آلبرت کامو اشخاص استعمار گرا با استعمار گر دست خود را برای منافع خود شان یکی می کنند که این راه آزادی را مشکل می سازد . فضل غنی جان مجددی و‌دوستان او مردمان شریف و نجیب هستند و اما آرزو ندارند که تحول بنیادی در افغانستان به وجود بیاید . طور مثال من گفتم که شیعه و سنی دو بال اسلام است و باید حقوق مدنی مساوی داشته باشند . تا حال که این برگه را می نویسم فضل غنی جان ازین پیشنهاد حمایه و پشتیبانی نکرده است زیرا اتحاد قوم و مذهب به حقوق برابر شهروندی و برادری و برابری اعتقاد ندارند.
فرید یونس
۱۱ جولای ۲۰۲۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا