کتاب نبرد هندوکش ها
کتاب نبرد هندوکش ها- بررسی استراتژیک یک جنگ رهایی بخش، توسط عبدالناصر نورزاد، در 130 صفحه و 17 عنوان نوشته، شده است. کتاب، عمدتا به طرح مسئله ارزیابی موقعیت استثنایی ای که منطقه هندوکش ها برای یک جنگ رهایی بخش و مقابله با تروریسم شرقی، فراهم کرده، پرداخته و این جنگ را در سه سطح استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی، مورد بحث قرار داده است.
در کتاب نبرد هندوکش ها، آمده است که هندوکش ها تنها یک انتخاب استراتژیک می تواند ما را از بحران فعلی نجات دهد. آن هم انتخاب منطقه استراتژیک هندوکش ها است که از لحاظ نظامی و جنگی و دسترسی و اشراف آن به سایر مناطق مورد منازعه میان مقاومت گران و گروههای تروریستی زیر چتر طالبان، در برابر ما قرار دارند، کمک فراوانی کند.
اساسا انتخاب منطقه استراتیژیک هندوکش ها، به لحاظ تاریخی، فرهنگی، نظامی- جنگی و ایجاد یک مرکزیت با اقتدار سیاسی برای ما، حائز اهمیت است.
حتی در جنگ های گذشته نیز، توجه مقاومت گران در همین منطقه، متمرکز بوده است. پس باید به این منطقه به عنوان یک دژ شکست ناپذیر صلح و آزادی، نگاه کرد و اهمیت آن را همواره و بلا انقطاع مدنظر داشت.
در خصوص اصل ترسیم خطوط عملیاتی و شعاع اصل اهمیت هندوکش ها در ارتفاع، تسخیر ناپذیری و موقعیت ویژه ی آن است که هم مورد توجه قدرت های بزرگ و منطقه ای است و هم برای ما معنای خاصی دارد.
مسیر افتاده از شمال شرق به جنوب غرب این کوه ها، در واقع خط حائلی است میان شرق و غرب، هندو چین و سایر دست اندازی های که امنیت منطقه را با تهدید مواجه سازد. برد ما هم در همین نقطه خلاصه شده است که در نبرد شرق و غرب، ما مورد حمایت منطقه و شرق قرار خواهیم گرفت. در حالی که جنوب بی دفاع هر زمانی، می تواند میدان بازی های گرم امنیتی و جنگی میان شرق و غرب، واقع گردد.
به اساس منطق مطرح شده در کتاب نبرد هندوکش ها، اگر مقاومت بر ضد طالبان به اساس طرح جنگی و استراتژیکی هندوکش ها، عمل کنند وفرضا موفق شوند؛ گذرگاه سالنگ را تصرف کنند ویا حداقل آن را از لحاظ عملیاتی، تحت شعاع داشته باشند، می توانند بر عمده ترین منبع درآمد، موثرترین گذرگاه ترانزیتی با اهمیت ترین راه های دشمن، تسلط داشته باشد. یعنی کنترول سالنگ ها، کنترول شمال و تصرف آن، به معنای قطع رابطه با شمال و آسیای مرکزی است. ممکن راه های دیگری هم برای وصل شدن به شمال وجود داشته باشد، اما سالنگ موثر ترین، نزدیک ترین و معمول ترین راه برای تجارت، ارتباطات و حکومت برای هر نظام مستقر در کابل، حساب می شود. به این حساب، گذرگاه سالنگ شاهرگ اقتصادی و سیاسی برای دولت مرکزی در کابل است.
در بخشی از کتاب به چرایی اهمیت و انتخاب هندوکش ها پرداخته شده است. به اساس، مبحث مطرح شده در این خصوص، اهمیت هندوکش ها برای یک جنگ رهایی بخش، چنین خلاصه شده است:
- اهمیت تاریخی و فرهنگی آن منحیث یک روایت فکری
- اهمیت استراتژیک آن که مشرف بر دامنه های شمالی و شمال شرقی، مرکز و حوزه غرب است
- اهمیت اقتصادی آن که بر حوزه ترانزیتی اقتصادی شمال به جنوب استوار است
- اهمیت ژئواستراتژیکی آن که شمال به جنوب را منحیث یک دیوار دفاعی جدا می کند و دارای ارزشمندی فراوانی برای حوزه شانگهای است
بعلاوه از لحاظ استراتژیکی، چنین گفته شده است:
سلسله کوه های هندوکش، مانند یک دیوار ازشمال شرق به جنوب غرب افتیده و قلعه جنوب را از شمال جدا می کند. هرنوع عبور و زور آزمایی را منتفی می سازد و هرجنگی را در ماورای خودش، پرهزینه. کی در این منطقه برنده است؟ به نظر من، انهاییکه در محور هندوکش ها، چیزی و یا منطقی برای جنگیدن دارند، برنده میدان خواهد بود. مردمان بومی ای که متعلق به این جغرافیا هستند و انگیزه ای برای جنگیدن و دفاع کردن از آن دارند. در چنین حالتی است که صفی از مدافعین و متجاوزین، نمایان می شود.
هندوکش ها برای مدافعین و کشور های حوزه شمال ما که نگاه خیلی حساس به وضعیت هندوکش ها دارند، می تواند اهمیت خاصی داشته باشد و مدافعین می توانند به موقع از این موقعیت استراتیژیک دفاع کنند.
در حالیکه متجاوزینی که به نیت تجاوز و عبور از این حوزه آمده اند باید با خود تدابیر جنگی را بگیرند که منابع آن باید از فرسنگ ها دور، تامین شود. یعنی تدارک این جنگ برای مدافعین به مراتب سهل تر است نسبت به متجاوزین.
حال در چنین حالتی که از یک طرف، متجاوزین و بیگانگان، فرصتی برای برنده شدن ندارند و توان عبور از هندوکش ها برای آنها، خیلی گران و سنگین تمام می شود، مدافعین می توانند از این خط دفاعی، به عنوان سپر دفاعی، استفاده نظامی و استراتژیک نمایند. تصور می شود چنین موهبتی در اختیار مدافعین هندوکش ها، لطف خداوندی ج است که می تواند آینده و مسیر جنگ را در امتداد خطوط دفاعی هندوکش ها، مشخص سازد و امیدی برای آینده روشن و عاری از تجاوز، پدید آورد؛
بعد خارجی انتخاب موقعیت استراتژیک هندوکش ها
همچنان، در بعد خارجی، چنین آمده است که برای حوزه شانگهای، ایستاد کردن دیوار هندوکش، به یک استراتیژی مبدل شده است. به همین علت است که فرا منطقه در تلاش بر هم زدن این محاسبات با استقرار طالبان در منطقه است. هندوچین نیز محاسباتی در قبال اهمیت استراتیژیک هندوکش ها دارند. هر دو کشور برای اعمال سیاست های هژمونی طلبانه و توسعه طلبانه، سیاست های اقتصادی و منافع بزرگ امنیتی، خواستار تسلط بر همین منطقه هستند.
اهمیت دامنه های هندوکش، در موقعیت مهم و حساس جیواستراتژیکی و جیوپولیتیکی و جیوایکونومیکی آن است که در شکلدادن موزائیکی غنی از فرهنگها و تمدنهای بزرگ همچون ایرانی، یونانی، بینالنهرینی و هندی در این کشور نقش مهمی داشتهاست. به این اساس است که اهمیت و ارزشمندی هندوکش ها در محاسبات نظامی، جنگی و نبرد رهایی بخش مردم ماباید دوباره مطمح نظر قرار گیرد. هندوکش امروز، مایه افتخار دیروز، اساس یک امید برای امروز و بنیاد مباهات برای فردا خواهد بود.
ما در تحلیل این نقطه نباید، اشتباه کنیم مسیر هندوکش نه تنها یک مسیر دفاعی و یک دژ جنگی است، بل یک زمین پر از حاصل زیر زمینی است که می تواند منبع درآمد برای یک جنگ رهایی بخش از لحاظ استراتیژیک باشد و یا علت یک شر وجودی برای برنامه های اهریمنانه متجاوزان که مطلقا در خیال دسترسی به آن اند. زیرا منابع موجود در این منطقه از آهن، فلز، نمک، نفت و ذغال سنگ گرفته تا طلا و مس و فسفر و غیره، می تواند چشم طمع هر متجاوزی را به این منطقه باز کند و علتی شود برای شروع اجندا های امنیتی و چالش برانگیز جنگی در آینده.
تحلیل من این است که جنگ فعلی در امتداد موقعیت استراتیژیک هندوکش ها، خصلت نظامی، سیاسی و اقتصادی دارد. این جنگ نمی تواند خالی از یکی از این ها باشد. در حالیکه اهمیت موضوع برای ما روشن است، پس نباید اجازه دهیم که چنین موقعیت مهم و ارزشمندی در اختیار دشمنی قرار گیرد که حاضر است همه چیز را برای رسیدن به آن قربان کند.
همانند اهمیت منابع جغرافیایی که قبلا تذکر یافت، اهمیت تمدنی و کانون فکری این منطقه برای ایدیولوژی جنگی در آینده بسیار مهم است. خوب به یاد داشته باشیم که اگر برای فعلا از این منطقه دفاع کردیم و حفظش توانستیم، در آینده نیز باید متوجه خطرات احتمالی ای که متوجه آن است باید باشیم. تقسیم حوزه های منافع در بازی های بزرگ میان قدرت های بزرگ یک اصل است.
آینده هندوکش ها در صورت تحول در نظم بین الملل چگونه پیش بینی می شود؟
نظام بین الملل از لحاظ کمی و کیفی متحول می شود. یک دنیای پر تنش و پر از آشوب که قطب های مختلف قدرت در گوشه و کنار آن، برای ایجاد هژمونی خود، تلاش خواهند کرد. نظام پسا قطبی که حتی متحدین نزدیک بر سر منابع آبی، زیرزمینی، هژمونی سیاسی و منافع اقتصادی، خواهند جنگید. روس ها و چینی ها ممکن در قسمت منافع شان در فاز بعداز نظام فعلی، مخصوصا در حوزه اسیای مرکزی، افغانستان، و منطقه اسیا، خاورمیانه، افریقا دچار تنش های زیادی شوند. این مرحله را بعدا خواهیم دید.
هندوکش ها برای ما یک موهبت الهی است که از چهار مسیر، امکانات یک جنگ فرسایشی را برای ما می دهد. ولی مشروط بر اینکه دیگر به افغانیت، برادری و مفاهیم گنگ و بی معنی، نچسپیم. هدف عمده ی این بخش نیز، این است که بدانیم که معنی و هدف اصلی جنگ ما چه است و چگونه می توانیم به اساس این هدف و معنی، جنگ و نبرد رهایی بخش هندوکش ها را، رهبری کنیم. ما باید به اساس این تفکر، روی ایجاد یک دیوار دفاعی روی هندوکش ها، کار کنیم. منافع ما با منافع روس ها، آسیای مرکزی و چین از لحاظ امنیتی، سیاسی و اقتصادی، گره خورده است. با طالبان هیچگاه امکان جور آمد ندارند. طالبان مخل امنیت است و کارش را می کند. نیروی باید از منطقه باشد که بتواند منافع درازمدت منطقه و خود ما تاجیک ها را تامین کند.
فرصت های انتخاب موقعیت استراتیژیک هندوکش ها برای یک نبرد رهایی بخش
مسئله دفاع از شمال در برابر هجوم جنوب و ایجاد سد دفاعی در دفاع از هویت و مبارزه برضد هژمونیزم قومی؛
-مسئله سوق الجیشی که می توان آن را مرکز فرماندهی و سیاست برای آینده تاجیک ها، حساب کرد؛
-مسئله تعرضی که به اساس راهبرد دفاع و فرماندهی، خصوصیت تکاملی برای روند مقاومت، مبارزه و تعیین سرنوشت را برای تاجیک ها خواهد داشت
چالش های انتخاب موقعیت استراتیژیک هندوکش ها برای یک نبرد رهایی بخش
–نبود عقبه حمایتی برای ایجاد مرکز مبارزه در هندوکش ها
–فقدان راه های اکمالاتی برای اکمال جبهات که در جریان جنگ، نیاز حتمی شمرده می شود
–کوهستانات و ارتفاعات به همان اندازه که سبب پیروزی در جنگ می شود و خصلت تسخیر ناپذیری آن، مایه سربلندی در برابر دشمن است، به همان میزان، موجب می شود تا یک مسیر صعب العبور به عنوان یک مرکز اصلی تصمیم گیری برای جنگ و سیاست باشد. راه های دسترسی آسان باید به آن جستجو گردد.
استراتیژی جنگ هندوکش ها در سه مرحله
در بعد مطالعه و بررسی جنگ در سطح استراتیژیکی، باید این مرحله را که باهم پیوند وثیق و ناگسستنی دارند، در نظر داشت. البته که شرایط هر جنگی، تفاوت فاحشی با سایرین دارد. اما به تمام معنی، اصول جنگ، بر تمام زمینه ها و بستر های جنگی، حاکم است و تفاوتی در نحوه بکارگیری قوت ها و انسجام نیروها، ندارد. جنگ هندوکش ها در سه مرحله از لحاظ استراتیژیکی، عملی خواهد شد.
دفاع استراتیژیک، بن بست استراتیژیک و تعرض استراتیژیک
رویکرد عمومی در نبرد هندوکش ها
-
استراتیژی خون چکان
-
تعقیب دشمن
-
حمله در سراسر جبهات
-
تسخیر ارتفاعات( جنگ فرسایشی)
-
حملات کوتاه اما دوامدار
-
جنگ استحکامات
-
جنگ فرساینده
-
جنگ طولانی