خبر و دیدگاه
شیرمردی از نظر مولانا جلال الدین محمد بلخی
ما دارای منابع سرشار عرفانی ، فلسفی ، ادبی و غنایم بینظیر بشری هستیم و این منابع ومعادن فرهنگی و عرفانی ما مانند سر مایه های زیر زمینی و معادن استخراج ناشده ای است که باید انها را استخراج و تصفیه کرد و مطابق تقاضای زمان اراسته ساخت تا جهت رشد و انکشاف اقتصادی و رفای اجتماعی استفاده شود .
منابع فرهنگی و عرفانی و ادبی و معنوی ما نیز باید استخراج و پالایش و باز خوانی شود و به دسترس مردم قرار داده شود تا جامعه را به خود نگری اخلاقی و فرهنگی و عرفانی و از همه مهم تر به پیشینه تاریخی پیوند زند و تا در روشنایی نور معرفت انها بتوانیم از راه های تارک و پر پیچی که دامنگیر ماست عبور نمایم و به اصل خود مراجعه نمایم .
یکی از پیشکسوتان و معلمان منحصر به بشریت که با آثار بی نظیر خود تمام مرز های جغرافیایی را عبور کرد و با اندیشه والای انسانی و اسلامی خود هشتصد سال بعد از پرواز ملکوتی اش به قلب ملیون ها انسان این کره خاکی جای دارد جناب مولانا جلال الدین محمد بلخی است .
یقینآ که اثار گهربار و افتخار افرین این مرد بزرک در کنار گنجینه اثار سایر دانشمندان و بزرگان عرفان و ادب پارسی تا هنوز مانند معادن و سرمایه های زیر زمینی دست ناخورده است و برماست تا انرا مطابق شرایط زمان و مکان استخراج ، پالایش و اماده بهره برداری نمایم . که :
به خود ارای رفتن تا به پای خم نمی بینم
در این راه دستگیری ها ز پیر جام میخواهم
بگونه مثال میتوان از چند بیت مثنوی معنوی کتاب نوشت و انرا تحلیل کرد و در خور نیاز جامعه قرار داد .
مولانای بزرگ در مثنوی معنوی میفرماید تنها در جهان شیر مردان اند که مانند رحمت حق به فریاد مظلومان میرسند و مانند ستونهای اند که پرچم عدالت اجتماعی را در اهتزاز نگهمیدارند .
شیر مردان مظهر محبت و عدالت و مهربانی اند و کمک بر دیگران را بخاطر نیاز و هدف شخصی خود نمیکنند بلکه رحمت و لطف شان خالص است مثل لطف خدا . چنانچه اگر از مردان خدا پرسیده شود که : چرا این این چنین کمک و معانت میکنی ؟ میگویند : سبب این کار ما اندوه و بیچارگی مردمان ستم دیده است .
شیر مردان درتلاش اند تا مهربانی و سخاوت و کمک بردیگران را کسب کنند و مانند دارو و دوا از پی بیمار میروند و گویی از فراز اسمان بانگ سماع را شنیده اند و فلک را با سعی و مجاهدت خود زیر پا قرار داده اند و از طریق کمک بر دیگران به کعبه به پرواز اند .
شیر مردانند در عالَم مدد
آن زمان کافغانِ مظلومان رسد
بانگِ مظلومان ز هر جا بشنوند
آن طرف چون رحمتِ حق می دوند
آن ستون هایِ خَلَل های جهان
آن طبیبانِ مرض های نهان
محضِ مِهر و داوری و رحمت اند
همچو حق ، بی علّت و بی رَشوت اند
این چه یاری می کنی یکبارگیش ؟
گوید : از بهرِ غم و بیچارگیش
مهربانی شد شکارِ شیر مَرد
در جهان دارو نجوید غیرِ درد
هر کجا دردی ، دوا آنجا رود
هر کجا پستی است ، آب آنجا دود
چرخ را در زیرِ پا آر ای شجاع
بشنو از فوقِ فلک ، بانگِ سَماع
ور نمی تانی به کعبۀ لطف پَر
عرضه کن بیچارگی بر چاره گر
بصراحت دیده میشود که مولانای بزرگ با بیان شیوا و ساده و خیلی کوتا و عام فهم در قالب تمثیل و تشبه موضوع حیاتی و سر نوشت ساز طول تاریخ بشریت که عدالت اجتماعی است را مطرح میکند و شیرمردان را مدافعین عدالت اجتماعی و مبارزین بر علیه ظلم و استبداد میخواند و در حقیقت راه رسیدن به عدالت اجتماعی را توصیه میکند و ارزش و حیاتی بودن عدالت اجتماعی را بیان میکند . و میگوید اگر جامعه به عدالت اجتماعی برسد از ظلم و بیعدالتی نجات مییابد مردم ان به صلح میرسند و در صلح تولید بوجود میاید و در تولید جامعه به رفا اجتماعی نایل میگردد .
زمامداران و تیکه داران قدرت در طول تاریخ معاصر کشور مان از استقرار عدالت اجتماعی در هراس بوده و با ناباوری به عدالت اجتماعی کشور و مردم ما را به قهقرا کشانیده اند . بجای عدالت از انحصار قومی و زورگویی و ظلم و استبداد برای تامین قدرت غضب کرده شان استفاده کرده و میکنند .
از آن گذشته حتی از باسواد شدن مردم در هراس اند و میترسند و ایمان به آن ندارند که علم در برابر جهل پیروز شدنیست و خفاش گونه از روشنی می هراسند و ظلم را بر عدالت ترجیع میدهند و مردم را بنام دین و بنام خدا فریب میدهند در حالیکه هدف دین رسیدن به عدالت اجتماعیست .
از این جاست که ما باید این گنجینه ها را استخراج کنیم و انرا برای مرحم زخم های خود بکار گیریم .
روح مولانای بزگ شاد و راه شان پر رهرو باد .
( نوراحمد سلطانی )
۱۳جنوری ۲۰۲۳