خبر و دیدگاه

پاکستان چه می خواهد؟

 

دوهفته قبل وقتی داکتر عبدالله به پاکستان سفر کرد و به استقبال گرم و بی پیشینۀ مقامات پاکستانی روبرو شد، برخی ها با ذوق زدگی حدس و گمان هایی را مطرح کردند که اسلام اباد طرفدار  ریاست وی در حکومت موقت احتمالی آینده است. اما این حدس و گمان فقط یک توهم بود و هیچ مبنای درست و واقعی نداشت. 

پاکستانی ها دو هفته بعد در این دو روز از گلبدین حکمتیار نیز استقبال پر حرارت و صمیمانه کردند. در حالی که حکمتیار برخلاف عبدالله عبدالله که ریاست شورای مصالحۀ دولت افغانستان را بدوش دارد از هیچ نوع موقف رسمی در این دولت برخوردار نیست و از منتقدین دولت نیز به شمار می رود.

ممکن است پاکستان به دعوت برخی سران احزاب و تنظیم های جهادی و سیاسی افغانستان ادامه بدهد و میزبان آنها در اسلام آباد و راولپندی باشد؛ هر چند که استقبال از آنها همچون استقبال از حکمتیار بسیار صمیمانه نباشد. 

اما چرا پاکستان از سران گروه های درون دولت و نظام حاکم سیاسی و سران طالبانِ در حال جنگ با دولت و نظام و مقامات دولتی افغانستان  اینگونه استقبال مشابه می کند؟ 

پاکستان با دولت افغانستان پس از امضای موافقتنامۀ دوحه و در شرایط کنونی آغاز مذاکرات صلح و تشدید جنگ طالبان، همان بازی را انجام میدهد که در سال های 1371 و 1372 و تا آخر علیه دولت مجاهدین انجام داد. ایجاد رابطه با گروه ها و سران گروه های مختلف درون و بیرون آن دولت برای تضعیف و فروپاشی پدیدۀ دولت در افغانستان. پاکستان در تمام آن سال ها کوشید که به هرگونه تصمیم سیاسی که در داخل افغانستان برای دولت داری و دولت سازی گرفته می شود، خط بطلان بکشد و اسلام آباد و راولپندی مرکز و مقر تصمیمات و فیصله های سیاسی در افغانستان باشد. پاکستان در این بازی موفق بود. پاکستان فیصلۀ شورای حل و عقد هشتم جدی 1371 کابل را با امضای موافقت نامۀ اسلام آباد توسط رهبران تنظیم های جهادی در هفدهم حمل 1372 باطل ساخت و از ایجاد شورای ممثل پارلمان که از پنج درصد اعضای شورای حل و عقد تشکیل می شد، جلوگیری کرد.  

پاکستان اکنون برای تضعیف و فروپاشی پدیدۀ دولت و نهادهای اصلی شکل دهندۀ دولت چون پارلمان و شورا های ولایتی، قانون اساسی و غیره که طی این سال ها نه در اسلام آباد و راولپندی بلکه در افغانستان شکل گرفت، به همان بازی پیشین متوسل شده است. پاکستان در این بازی می خواهد تا جایگاه دولت افغانستان را در سطح یک گروه سیاسی تقلیل دهد و راه برای تضعیف و سپس فروپاشی دولت و گسست دولت از طریق مذاکرات صلح افغانستان هموار شود. آنچه که موفقیت پاکستان را در این بازی تسهیل می کند، از یک طرف، همراهی برخی سران گروه ها و تنظیم ها با اهداف و نیات پاکستان و از طرف دیگر، سیاست های تک روانه، انحصار گرایانه و تمامیت خواهانۀ پر از تبعیض و تعصب ارگ است که مانع اجماع ملی بر سر مسائل مختلف از جمله چگونگی رابطه با پاکستان و شکل گیری پایدار دولت – ملت می شود. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا