استیـضاح تـرامپ و تأثیـرات آن بالای افغـانستان
در این شکی نیست که از همان روزی که دونالد ترامپ وارد کاخ سفید شد، بنا بر دلایل واضح و مشخص، طرح استیضاح و برکناری او نیز در فکر و ذهن دموکراتها ایجاد گردید و با گذشت هر روز تقویت یافت.
قانون اساسی امریکا در ماده اول، بخش دوم، سوم و چهارم آن، حکم میکند که مجلس نمایندهگان و مجلس سنای امریکا صلاحیت دارند تا رییسجمهور، معاون او و تمام مامورین بلندرتبه ملکی امریکا را استیضاح کنند. مهمترین دلایل برای استیضاح، رشوت، ارتکاب خیانت ملی و سایر اقدامات غیرقانونی توسط رییسجمهور گفته میشود. بنابراین، جدیترین اتهامات وارده بالای ترامپ، دو مورد میباشد.
نخست، ترامپ متهم به سوءاستفاده از قدرت میباشد. به باور دموکراتها، آقای ترامپ از مقامات اوکراین خواسته است تا در بدل دریافت ۴۰۰ میلیون دالر، آن کشور باید یک سلسله تحقیقاتی را آغاز کند که جوبایدن حریف انتخاباتی ترامپ متضرر گردد. برخی از جمهوریخواهان به این باور اند که زمانی که جوبایدن معاون بارک اوباما بود، بهخاطر دخالت پسر خود، مانع یک سلسله تحقیقات شد و از فساد که پسر او در آن دخیل بود، چشمپوشی نمود.
اتهام دومی اینست که آقای ترامپ نه تنها در جریان تحقیقات با مجلس نمایندهگان همکاری نکرده است بلکه دیگران را نیز از همکاری با کمیتۀ تحقیقاتی منع کرده است. برعکس، ترامپ با رد این ادعا، انتقاد میکند که کمیتۀ تحقیقاتی روند تحقیقات را به شکل قانونی و منصفانه به پیش نبرده و برای او فرصت کامل داده نشده تا به اتهامات وارده رسیدهگی مینمود.
نتیجه اینست که در حال حاضر، مجلس نمایندهگان امریکا برخلاف ترامپ و مجلس سنای این کشور حامی ترامپ هستند. قانون اساسی امریکا در ماده اول، بخش دوم، صلاحیت استیضاح را به مجلس نمایندهگان داده است اما در بخش سوم ماده اول، صلاحیت اجرای استیضاح و یا برگزاری محاکمه رییسجمهور را به مجلس سنا داده است. به این معنا که مجلس نمایندهگان با استفاده از حق قانونی، ترامپ را استیضاح کردند اما مجلس سنا نیز با استفاده از حق قانونی، ترامپ را برائت خواهند داد.
در حال حاضر، یگانه راهحل برای دموکراتها اینست که آنها طرح استیضاح را به مجلس سنا ارسال نکنند و از این طریق، ترامپ و جمهوریخواهان را تا رسیدن انتخابات سال بعدی، زیر فشار نگهدارند. در انتخابات بعدی که در ماه نومبر سال بعدی یا حدوداً ۱۱ ماه بعد برگزار میگردد، اگر دموکراتها اکثریت مجلس سنا را از آن خود کنند، در آن صورت نه تنها ترامپ بلکه اکثریت مقامات جمهوریخواه کشور را نیز استیضاح و برکنار خواهند کرد.
در عین حال، جمهوریخواهان نیز این فرصت را دارند تا با استفاده از تمام امکانات که دارند، در انتخابات سال بعدی ضمن حفظ اکثریت مجلس سنا، اکثریت مجلس نمایندهگان را نیز از آن خود نمایند و از آن طریق، تمام طرحهای تیم رقیب را خنثا و باطل نمایند. این کار خیلی دشوار اما امکانپذیر میباشد.
استیضاح ترامپ و جدال میان دو حزب در امریکا، نه تنها تأثیرات منفی داخلی دارد بلکه جغرافیای بیرون از امریکا را نیز متضرر میتواند. افغانستان یکی از کشورهای مورد حمایت امریکا میباشد که از لحاظ مالی، سیاسی و نظامی وابستگی جدی و ضروری با امریکا دارد. در پهلوی تمام نابسامانیهای موجوده در افغانستان، تقلبات گسترده انتخاباتی و روند مذاکرات صلح دو مورد مهم و اساسی میباشد که بدون همکاری قاطعانه و همهجانبه امریکا، حل ناشدنی میباشند.
حالا که رییسجمهور امریکا، مجلس نمایندهگان، مجلس سنا و مقامات ارشد سیاسی و نظامی آن کشور سرگرم جدال سیاسی داخلی شده اند، حل بنبست انتخاباتی، تداوم مذاکرات صلح، رسیدن به توافق سیاسی با طالبان و تأمین صلح و ثبات سراسری به توجه خاص و مدیرت جدی رهبران حکومت وحدت ملی نیاز دارد. با اولویتدهی به منافع ملی و با بهکارگیری زیرکیهای سیاسی، از فراموش شدن افغانستان در سطح بینالمللی جلوگیری میتوانیم!
محمدجواد رحیمی