دمـوکـراسـی میـان «آری» و «نـه»
دموکراسی تنها برگزاری انتخابات نیست، هرچند انتخابات از مولفههای اساسیِ آن میتواند شمرده شود. دموکراسی تمثیل حضور و مشارکتِ مردم در تصمیمگیریهای کلانِ سیاسی و نقشِ آنان در ایجاد فضای مطمین برای چنین مشارکتی است. انتخابات از آن جهت برای دولت و مردمِ افغانستان اهمیت یافته که از این طریق میتوان به اجماع عمومی در مورد منافع ملی و سیاستگذاریهای کلان دست پیدا کرد. برای کشورهای توسعهیافته، مقدم بر انتخابات، نوع اندیشۀ موجود در کُل فضای جامعه و نهـادسازی به نفع منافع عمومی است. وقتی سیاستمدارانِ افغانستان انتخابات را اصلیترین مولفۀ دموکراسی عنوان میکنند، از یک جانب حق به جانب اند و از جانب دیگر، فضای کُلی را مغشوش میسازند.
واکنش سرور دانش معاون دومِ ریاستجمهوری به برگزاری انتخابات ۲۸ میزان از چند منظر قابل بررسی است. آقای دانش بنا به موقعیتِ سیاسیِ خود ناگزیر است که حُسنهای انتخابات را برشمارد و از آن به عنوان اقدام ملییی که مردم افغانستان به دموکراسی «آری» گفته اند، یاد کند. آقای دانش در یک اعلامیۀ تقریباً مطول، انتخابات ۲۸ میـزان را «زیباترین فصل دموکراسی جوانِ افغانستان که به دستان صاحبان اصیلِ این نظام رقم خورده»، توصیف کرده است. اینگونه شعارهای شعرمانند فقط به درد احساساتِ رمانتیکِ سیاستمدارانی میخورد که بر اریکۀ قدرت نشسـته اند و از حال و روزِ مردم کاملاً بیخبر اند.
مردم افغانستان در حالی به پای صندوقهای رای رفتند که ۳۰ درصد زیر خط فقر زندهگی میکنند، ۶۰ درصد مردمِ ما سواد ندارند، بیکاری و ناامنی بیـداد میکند و حداقل روزانه بر اساس آماری که ارایه میشود، صد تن از نیروهای امنیتیِ ما در نبرد با مخالفان شهید میشوند. شیرازۀ سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ کشور از هم پاشیده و به باور بسیاری از کارشناسانِ ما با شتاب تمام به سوی یک وضعیتِ غیرقابل پیشبینی حرکت میکنیم. آقای دانش در بخشی از این اعلامیۀ خود مینویسد: «علاوه بر این، از حکومت افغانستان و در رأس جلالتمآب رییسجمهور که با جدیت و دقت مسایل مختلف مربوط به انتخابات را نظارت و تعقیب کردند و همچنین از کمیسیونهای انتخاباتی، همکاران بینالمللی، ناظرین انتخاباتی و نامزدانِ پارلمانی که هر کدام در فرایند انتخابات پارلمانی، مسوولیتشان را برای برگزاری انتخابات بهخوبی ایفا کردند، سپاسگزارم. دیروز در آغاز پروسه، اختلالها و نارساییهای تخنیکی وجود داشت که همهگی از نزدیک شاهد بودیم و باعث نگرانی گروهی از مردم شده بود و عدهیی هم از داخل و خارج کشـور در نظر داشتند این کاستیها را به حربۀ سیاسی علیه حکومت تبدیل کننـد؛ اما کمیسیون مستقل انتخابات با جدیت و دلسوزی و با سرعت وارد عمل شد و برای تأمین فرصت مناسب استفاده از حق رأی برای همۀ شهروندان، مدت رأیگیری را تمدید کرد و برخی از کاستیها را رفع نمود که از این جهت از رهبری کمیسیون انتخابات و کارکنانِ آن تقدیر میکنم.»
این سخنان نمیتواند از زبانِ یک حقوقدادن و سیاستمدار مردمی بیرون شود. کمیسیون از سالها به اینسو، مشغول برنامهریزی کارِ انتخابات بود. با توجه به سه سال تأخیر در کار برگزاری انتخابات انتظار برده میشد که چنین اتفاقهای فنی و تخنیکی در کار انتخابات بروز نکنـد، اما همین کمیسیون انتخابات که آقای دانش از آن تقـدیر میکند، فقط چند روز مانده به برگزاری انتخابات ماشینهای بایومتریک را وارد نظام انتخاباتی کشور کرد که در بسیاری از مناطق حتا از آنها استفاده نشده است. آیا این وضعیت قابل تقدیر و سـتایش است؟
کمیسیون انتخاباتِ افغانستان بدترین نوع مدیریت را نشان داد. شاید این نوع مدیریتِ ضعیف حتا در سالهای گذشته نبوده باشد. آقای دانش باید به این مورد توجه نشان میداد و حقِ مطلب را ادا میکرد. موقعیت دولتی و اداری یک چیز است و دفاع از حقیقت و واقعیت چیزی دیگر. آیا به دلیل این که در حکومت کار میکنیم، حتا با فهم وضعیت و مشکلاتِ موجود باید به آن «آری» بگوییم؟
در جریان جنگ جهانی دوم که برخی از سران نازی به دادگاه معرفی شدند، میگفتند که ما به دستورها عمل میکردیم و هیچ حقی برای اندیشیدن خلاف آن نداشتیم. هانا آرنت اندیشمند سیاسی قرن بیست، با تحلیل این وضعیت اعلام کرد که این افراد دروغ میگویند و جنایت بخشی از هدفهای خودشان نیز بوده است. آنها با کشتن انسانهای بیگناه احساس برتری میکردند.
آقای دانش از رییس حکومت وحدت ملی به نیکویی یاد میکند و میگوید آقای غنی از وضعیت انتخابات با دقت نظارت کرده است. اما چرا ایشان نمیگویند که او حتا این وضعیت را مهندسـی کرده است؟
بسیاریها باور دارند که نتیجۀ انتخابات، یک نتیجۀ مهندسیشده خواهد بود که واکنشهای زیادی را برمیانگیزد. این موضوع از جوانبِ مختلف میتواند چالشهایی را به وجود آورد. مسلماً نتیجۀ انتخاباتِ مهندسیشده، خلافِ انتظار گروههای زیادی خواهد بود و این موضوعی نیست که بهسادهگی بتـوان از کنار آن گذشت. در انتخابات ریاست جمهوری نیز چنین مسایلی بودند که بحران و بُنبست را رقم زدند. از آقای دانش انتظار میرفت که با واقعبینیِ بیشتری مسایل را نگاه کنـد و موضعی داشته باشد که حداقل برخی حقایق و واقعیتها را بازتاب دهد.
ماندگار