شمشیر بیداد
کی ویران کرده یاران خانـه و کاشانۀ ما را
کی آتـش میزنـد بر شـاخسـاران لانۀ ما را
کی شمـشـیر کـج خـونین دارد بر کف بیداد
بـه خـون آغـشـته میدارد دل دیـوانـۀ ما را
کی کابل را میان آتش و خون پاک سوزانید
به شـط خـون فکند دانـشور و فـرزانۀ ما را
کی پاشانید تخم جنگ و افراط و تعصب را
بــه راکـت زد درب کلـبـــۀ ویـرانــۀ مـا را
کی بـرهـم میزند امنیت و بـزم نشاط خلـق
کند وحشتسرا روستا و شهر و خانۀ ما را
کی مردم راکُشد درزیر نام دین، وحشتناک
بـریـــزد آبــروی معــبـد و میخـــانــۀ ما را
کی پیهم بشکند چنگ ورباب وطبله ودوتار
بـه همریـزد بـزم سـاغـر و پـیـمـانــۀ ما را
کی ویران کردسروقامت شهمامه وصلصال
بـه یغـمـا بـرد گنج میـهـن و دردانــۀ ما را
کی نپذیرد علـم و حکمـت سـیـنا و فـارابی
بسوزد مثـنـوی، باطل کـند شـهـنامـۀ ما را
کی عشق پاک یزدان را دهدبرکینۀ شیطان
نــدارد پـاسِ حــقِ مــردم و جـانـانـۀ ما را
کی خامُش میکند شمع مـراد مـردم میهـن
شـکافـد سـیـنـۀ بـی کـیـنـۀ پـروانــۀ ما را
کی بـر خاک سـیاه فـقـر بنـشانید مـردم را
به هم زد کـرّ و فرّ و شوکت شاهانۀ ما را
نگهـدار تمـدن بـوده ایـم در بسـتر تاریــخ
مگـر نـشـنیده یی حماسـه و افسـانـۀ ما را
25/9/2016