خبر و دیدگاه

درقسمت صلح احتمالی با طالبها سخت مترصد باشیم

farhad mirza
نویسنده: فرهاد مرزا انندل-ورجینیا

بادرنظرداشت آنچه در زعامت کشورما میگذرد، درقسمت صلح احتمالی با طالبها سخت مترصد باشیم !

ماکه همیشه مینویسیم که این حکومت وحشت ملی بجایی نمیرسد، بخطانرفته ایم، گرچه هزارهافرسخ ازکشورعزیزما دوریم، اما خوشبختانه باانکشاف تکنالوژی امروزی ازطریق رسانه های خبری، که متأسفانه اخیراً شکایاتی ازسانسورشدن نشرات آنهاازطرف ارگ و ارگ نشینان بگوش میرسد، ازهمه احوال واخبارکشورمطلع میشویم.

یکی ازخبرهای بسیارناخوشآیندونهایت تأسف آور،جنگ وجنجالهای ع وغ درتقسیم قدرت است که ازآغازاین حکومت وحشت ملی تا بحال ادامه دارد، واین سبب شد که درپستهای بسیارمهم وحساس اصلاً کسی مقررنشود وتوسط سرپرستان اداره شوند، یااینکه اشخاص بی کفایت وغیرمسلکی تعیین شوندکه هیچ کاری ازپیش برده نتوانند.

این کشیدگی هاوجاروجنجالهای بیمورد ازتقرر وزیر وسفیر ووالی شروع وتاآخرین ماموریتهای اداری میرسدکه باید ع و غ افراد و اشخاص مربوط تیم خود ومربوط به قوم خودرا، صرفنظرازینکه چه اهلیت وکفایت وتجربه دارند، مقرر نمایند. گفته میشوداین مخالفتها درتعیین قوماندانهای اردو وپلیس وامنیت ملی ازهمه بیشتراست واین امر سبب شده که اتحاد وهمآهنگی، نظم ونسق وانضباط ودسپلین و فرمانبرداری واطاعت که درقوای نظامی وپلیس وامنیتی حایزاهمیت فوق العاده درجنگ بادشمن است، برهم بخورد وباعث مورال ضعیف قواء گرددودرنتیجه دشمن نابکار به موفقیتهای بیشتری نایل شود.

متأسفانه طوریکه دیده میشود واقعاً ع وغ چندان درجنگ قومگرایی برای احرازقدرت مشغول اندکه جنگ واقعی بادشمنان افغانستان (طالبان) که ازطرف پاکستان وقوای ستون پنج که گفته میشود در حکومت وحشت ملی نفوذ وقدرت بسزا دارد، به درجۀ دوم قرار گرفته وطوریکه بایست بدان توجهی صورت نگیرد، وبااستفاده ازین خلاء یابگوییم بااستفاده ازضعف وناتوانی وقومگرایی ما، چنانیکه رئیس قوای امنیت ملی امریکا هوشدارداده، این حکومت وحشت ملی به سقوط مواجه شده، یابعبارت دیگر ع وغ گورخودرا بدست خود بکنند، که آرزوی همۀ ماست ! وبه این قسم بازکشورعزیزمابه مشکلات غیرقابل تصوری مواجه وحتی اگربخود نیاییم منافع ملی و سلامت کشوررا درنظرنگیریم و به قومگرایی های جاهلانۀ خودادامه بدهیم، باور بفرمایید امکان دوپارچگی وحتی چندپارچگی مانیز از امکان بعید نخواهد بود. باآنکه ازجنگ وجدالهای ع وغ درتقسیم قدرت تذکردادیم، که شایددرآغازکار چنان بوده باشد، اما درین اواخربه مشاهده میرسدکه درین قدرت آزمایی ها (ع) میدان راباخته وروزبروز نام ونشان وقدرتش کمتر وکمترشده وچنان به اصطلاح به حاشیه رانده شده که گویی اصلاً این حکومت وحشت ملی دوسره، یکسره شده باشد !!!

ازتبصره های سیاسی، صدورفرامین وعملکردهای بسیارفعالانۀ غ که هرموضوعی بایدبه اوگزارش یابد وهرکاری ولوکوچک هم باشد، به امر اواجرا شود وهرروز سروکلۀ او ازهرتلویزیونی ظاهرگردد و به اصطلاح اویگانه سری باشدکه حرف اول را بزند، چنین استنباط می شودکه واقعاً این حکومت دوسره یکسره شده وع میدان راباخته وغ براو فایق آمده است.

عدم اجرای اصلاحات انتخاباتی، عدم توزیع شناسنامۀ الکترونیک، درحالیکه ازشورا گزارش یافته وازطرف غ به امضا رسیده وقانوناًباید دراختیارمردم گذاشته شود، به تعویق انداختن ولسی جرگه که زمینه رابرای لویه جرگه مساعد ودرآن لویه جرگه درقانون اساسی، حکومت ریاستی به حکومت پارلمان تعدیل وعبدالله بحیث صدراعظم ازقدرت وصلاحیتهای قانونی برخوردارشود، اینها همه میرساندکه غ میخواهد یکه تازمیدان باقی بماندونمی خواهدحتی صلاحیت وقدرت غیرقانونی راکه مخالف قانون اساسی، بنابرموافقتنامۀ ایجادحکومت وحشت ملی هردوکسب کرده اند، باهمتای سیاسی خودشریک سازد.

اگربخاطر داشته باشیم، غ درآغازاین حکومت وحشت ملی بارفتنش به پاکستان بدون مشوره با ع ونمایندگان ملت وبدون درنظرداشت پروتوکول سیاسی معمول وحیثیت مقام ریاست جمهور، باصدراعظم، نظامیان وآی اس آی پاکستان مذاکرات مرموز وپشت پرده انجام داد، واینکه درین مذاکراتش باپاکستان چه گفت وتاچه حدبه موافقت هایی نایل آمد، متأسفانه تااینزمان که تقریباً یک ونیم سال ازآن میگذرد، هم ازمردم کشورهم ازهمتای سیاسی اش ع پوشیده مانده است. اما ازتحولات ورویدادهای ناهنجاریکه بعدازبرگشتش از پاکستان درحملات وتاکتیکهای جنگ طالب به کشورما به مشاهده رسیدکه تاامروز جریان دارد، چنین مینمایدکه او یااشتباه وخطای بزرگی رامرتکب شده ویااینکه خوش برضا مثلیکه همیشه ازطالبها حتی درآوان حکومت کرزی طرفداری میکرد، بازهم به آنهاخوشبین است، ویاهم شاید بنابرتحمیل فشاری (که ابداً باید برخلاف منافع ملی کشورش موقف نمی گرفت)، قبول کرده پلانهایی راکه پاکستان یاهم امریکا درمنطقه وکشورما دارد، درمحل اجرابگذارد.

البته مشکل است درین مورد نظرقاطع ارائه کرد، اماازجهت گیری او به نفع طالبان مثل تسلیم دهی دند غوری به طالبان، که طالبان ازآنجا موفق به اشغال قندز شدندوهمه دار وندار ووسایل ووسایط حربی پیشرفتۀ مارا باخود بردند، که فعلا مسئولیت این خیانت ملی رایکی بردوش دیگرمی اندازند، اما این روشن است ونمیتوان ازآن انکار کردکه وزیرسرحدات وقبایل به امر غ وصلاحیتی که به اوداده بود، این قراردادننگین را که دست کم ازمعاهدۀ گندمک ندارد، باطالبها امضاکرد ودندغوری راکه ازلحاظ موقعیت جغرافیایی وستراتژیک شایان اهمیت زیاداست، مفت ورایگان دراختیار طالبان گذاشت، و اگر وزیرسرحدات این خیانت ملی رابدون امر غ اجرا کرده باشد، چرا هنوزهم به کرسی اش باقیست وکوچکترین برخوردقانون به او صورت نگرفته است،

ـ موافقت غ باعملیات مشترک دستگاه جاسوسی مخوف آی اس آی با دستگاه امنیت ملی افغانستان، که بشدت توسط نمایندگان ملت و مردم افغانستان ردشد،

ـ عدم صدورفرمان غ به قوای نظامی افغانستان که درمیدان طیارۀ ولایت قندز برای حمله برطالبان سازماندهی شده بود، که بالاثراین خبط بزرگ، قندز به سقوط مواجه شد. البته این واقعیت توسط وزیر داخله نورالحق علومی وقوماندان امنیۀ ولایت قندز به رسانه های خبری ارائه شدکه همه آنرا مشاهده کردیم .

ـ عدم توجه یا بگویم عدم خواست عمدی مغزگندیدۀ جهان دراجازۀ حمله قوای نظامی کشوربه دندغوری که بالاخره بعدازچندین هفته تأخیرصورت گرفت،

ـ واخیراً هم ازبین بردن استحکامات نظامی وقوی کشوردرسه ولسوالی ولایت هیرمندبه بهانۀ بسیارنامعقول (تکتیک نظامی) که در حقیقت هرسه ولسوالی رانظیردندغوری به طالبان وپاکستانیهابخشیدند وباتأکید درین خیانت ملی بزرگ تلویزیون آریانا(مربوط محترم مسکینیار)  ویدئوی مستند این خیانت ملی رابه نمایش گذاشت که نشام میداد عساکرپاکستانی باخواندن سرودملی پاکستان بیرق آن کشوررا دربهرامچه یا بهرامشاه بلند میکنند. من درین قسمت بامحترم مسکینیار وهمه افغانهای وطنپرست وبا دردی که تلفون کردندوبه این دوزعیم وطنفروش لعنت فرستادندوگفتند اگراین دوخاین کوچکترین غیرتی دارند جای اینست که انتحاربکنند تاکشورعزیزما ازشرشان رهایی یابد، همراه میباشم ،

همه وهمه بیانگرآنست که غ مثل کرزی به برادران ناراض سیاسی اش علاقه وخوشبینی فوق العاده داردوهمانطوریکه درتبلیغات انتخاباتی اش به جهر میگفت که (صدهاطالب رادرآوان حکومت کرزی از بند رهاکرده ام، اگررئیس جمهورشوم ازین بیشتررا آزاد میسازم!) باور بفرماییددروغ نمی گفت. برافروختگی وعصبانیتش در دیدار ازبندیخانه های کابل وولایات که گفت (این انصاف وعدالت نیست که همه بندیخانه ها ازیک قوم پرشود) ! بکلی این واقعیت را ثابت میسازدکه اوچقدر ازین دشمنان ملت ماکه به هزارهاهزار زن و مردم وخردوبزرگ مارا ازهرتباری که هستیم، محض برای حصول اهداف سیاسی پاکستان درین پانزده سال کشته وهنوزهم میکشد، بسیار ظالمانه، غیرمسئولانه وجاهلانه دفاع میکندوبامشورۀ کاکای ارگ نشینش قیوم کوچی، هنوزهم طرفدار اعادۀ حقوق وحیثیت از دست رفتۀ برادران طالبش است ! چنانکه اخیراً درمذاکرۀ مخفی با طالبان دریکی ازکشورهای عربی که به نمایندگی ازارگ، کاکایش قیوم کوچی ووزیرداخلۀ اسبق فاروق وردک اشتراک کرده بودند گفته میشودیکی ازآنها ازنمایندۀ طالبها معذرت خواست وطالب بخشایش شده است.

این یک سلسله واقعیتهارا درقسمت دوستی ودفاع غ ازبرادران مخالف سیاسی اش برای آن نوشتم که درچنین وقتیکه موضوع صلح باطالب درجریان است، مامردم افغانستان ازهرقوم وتباری که هستیم، برای حفظ آبرو، حیثیت، ارزشهای ملی ومخصوصاً سلامت کشور بدون اعتماد به ولسی جرگه، عبدالله وتیمش که متأسفانه نتوانستند جلو خودخواهیها وفصله هاویکه تازیهای این مغزگندیدۀ جهان را بگیرند، بایدمترصد اوضاع وانکشافات وقبول خواسته هاوفیصله های این مذاکرات باشیم، چراکه اخیراً طوریکه به یقین همه ازاظهارات نمایندۀ ارش غ دریکی ازرسانه های خبری شنیدم، درحالیکه هنوزبا طالبها مذاکرۀ صورت نگرفته، شرایط وخواستهای آنهابه غ رسیده و او مثل گذشته بدون مشوره باکسی، یکی ازین خواستهارا رد، باقی همه را پذیرفته است.

نمایندۀ ارشد غ خواستهای طالبانرا چنین برمی شمارد :

1ـ این حکومت(وحشت ملی) ازبین برود ویک حکومت مؤقت ایجادشودتازمینه رابرای انتخابات آزادمهیا سازد(پلان وحید وحیدالله)

2ـ همه بندیهای طالبها ازگوانتانامو رهاشوند،

3ـ طالبها ازلست سیاه امریکا بیرون شوند،

4ـ امریکابه تدریح درظرف مدتیکه تعیین میشودافغانستان راترک بگوید.

5 ـ قانون اساسی افغانستان بایدتعدیل شود. بگفتۀ نمایندۀ ارشد، غین بجز درخواست اولی، خواستهای دیگرطالبان راقبول کرده است!

دربارۀ زنده ساختن شورای صلح وتعیین گیلانی دررأس این شوراکه هنوزبه چوکی نانشسته فتوا میدهدکه جنگ باطالبها جایز نیست!

ـ اظهار جانبدارانه وابلهانۀ مغزگندیدۀ جهان درطرفداری ازبرادران طالبش که (این طالبهانیستندکه درکشوماباعث ترور ووحشت میشوند بلکه گروههای تروریستی دیگری اندکه به چنین جنایات دست میزنند!

ـ ویا تهدید واخطاراین مغزگندیده به گروهای القاعده وداعش در مراسم توزیع شهادتنامه های دانشگاه نظامی مرحوم قسیم فهیم، که (اگر ازآدمکشی وجنایت درکشورما دست نکشید، بزودی نیست و نابود میشوید)! بدون آنکه از عاملین واقعی این جنگ که طالبان هستند، نام ببرد !،

ـ حضور لوی درستیزپاکستان درمراسم معرفی قوماندان نظامی تازۀ امریکادرافغانستان که یک امر تازه، نادر، حیران کننده وپرازتشویش ونگرانی خاص است،

ـ اظهارات سرتاج عزیز مشاورارشد صدراعظم پاکستان بامقامات امریکا درواشنگتن که گویی نمایندۀ واقعی طالبان است،

ـ مذاکرۀ تلفونی بارک اوباما بامغز گندیده واظهارخوش بینی از جریان مذاکرات چهارکشور درمتقاعدساختن وآوردن طالبان برمیز مذاکرات صلح ! ،

ـ کمکهای نظامی روسیه به افغانستان(10هزار کلاشنکوف) و وعدۀ کمکهای بیشتر، وهمین قسم، کمکهای نظامی چین به افغانستان، همه میرسانندکه درصلح باطالبها مساعی زیادی درجریان است .

درپایان بایدگفت که اگرقبول کنیم یانکنیم، خوشبین باشیم یانباشیم، اعتماد به پاکستان ودوستان امریکایی ما داشته باشیم یانداشته باشیم، از فحوا وورای این گفته ها ورویدادها وخوشبینی ها وامیدواریهاکه گزارش می یابد، یک چیز ولو که بسیارنمای روشن ندارد، به فکرمن درحال قوام گرفتن یابه اصطلاح آبستن است که آن، پیاده کردن صلح درکشورما می باشد. درین شکی نیست که من وبه یقین اکثر مردمان کشورم درین چهارده سال اعتبار واطمینان خودرا ازپاکستان، دوستان امریکایی وزعمای کشورخود بنابراقدامات نادرست ووعده های میانخالی و شکستن تعهدات شان درآوردن صلح ازدست داده ایم، وبسیارمشکل است این راقبول کنیم که مذاکرات کنونی در آوردن صلح درست باشد وماباز هم قربانی بازی سیاسی دیگری نشویم که حق هم داریم .

اما اگر اینبار بکلی مأیوس نبوده ازیک فیصدخوشبینی احتمالی کار بگیریم، که شاید اینبار طالب وپاکستان ودوستان امریکایی مانیز منفعت شانرا به این ببینندکه این کارباید صورت بگیرد، واین مذاکرات واقعاً بانیت وارادۀ آوردن صلح براه انداخته شده باشد، باید بادرنظرداشت آنچه درشناخت، موقف، شخصیت واعمال کرده و ناکردۀ این دورهبر وحشت ملی به تفصیل دربالا یادکردیم، که برای منافع شخصی وقومی وسمتی شان، کشور راباچه مشکلات روبرو ساخته اند، وظیفۀ وطنی، ایمانی وانسانی ماست که سخت به این مذاکرات وانکشاف وتوافقات وفیصله های آن، که سرنوشت و آیندۀ ما رقم خواهد خورد، متوجه باشیم، که خدانخواسته عزت و شرف و استقلال وازهمه گذشته سلامت این کشورکه افغانستانش می نامیم، ازهر زدوبندی مصون بماند. /

(منتشرۀ هفته نامۀ امید شماره 1015 مورخ 14 مارچ 2015)

 

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. همینکه حرف از مذاکره و مصالحه و صلح با طالبان در میان می آید، من به حیرت می افتم که عجب است که هنوز هم این مردمی که دول صلح و مذاکره با طالبانرا سر میدهند طالب را نشناخته اند. و اینرا ندانسته اند که طالب توسط کیها ساخته و به چه مقصد ساخته شده است. نشناخته اند که افزار طالب چه میباشد. کسانیکه طالب را ساخته است افزار قوی و محکمی را بدست او داده است. هرگاه سخن از صلح در میان آید معنی آنرا دارد که طالبان باید افزار دست داشته خودرا بر زمین گذارند. هرگاه طالب افزار خودرا بر زمین گذارد این معنی را دارد که طالب خودرا حذف کرده است. افزار طالب همانا افکار و نظرات انحرافی سلفی میباشد که آنها نام شریعت اسلامی را به آن مانده اند. طالبان با اسلام معتدل که اسلام همگام با پیشرفت و ترقی و تمدن میباشند هرگز سر آشتی ندارند. و ما شاهد هستیم که هسته رهبری طالبان تا هنوز کوچکترین علامتی از تمایل به مذاکره و مصالحه را از خود نشان نداده اند. این فاشستان درون قدرت دولتی اند که دول و نغاره صلح و مذاکره را میزنند که تا ازان بنفع اهداف فاشستی تفوق طلبی قومی و انحصار قدرت دولتی، خود بهره بگیرند. راه علاج همانا مقابله و ضربه زدن محکم به این گروه وطنفروش و نا مسلمان میباشد و بس.

  2. صلح جنجالهای زیاد دارد:
    1- از آنجائیکه طالبان اجیران استخبارات پاکستان میباشند و قاعدتا” به اجیر صلاحیت صلح کردن یا نکردن اصلا” از طرف بادار داده نمیشود. بنأ” حرف مذاکره و صلح با طالبان خیلی مضحک معلوم میشود.
    1- حلقات فاشستی در درون دولت بخاطر اینکه طالبانرا حامی منافع پشتون میدانند، اصلا” طالانرا نمیخواهند و یا نیت ندارند که غایله افغانستان ختم شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا