کوتاه سخنی در مورد شب یلدا
از لحاظ نجومی شب یلدا یا شب چله، شب اول زمستان آخر قوس و درازترین شب سال است. و فردای آن با دمیدن خورشید، روزها بزرگتر شده و تابش نور ایزدی افزونی مییابد. مردمان سرزمین ما باستان، شب آخرقوس و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و بزرگ میداشتند. ظاهراً پس از مسیحی شدن رومیان، سیصد سال بعد از تولد عیسی مسیح، کلیسا تولد مهر را بهعنوان زاد روز تولد عیسی پذیرفت، زیرا موقع تولد او دقیقاً معلوم نبود، از این رو است که تا به امروز بابانوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر میشود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم یادگار مهریهاست.
همچنان بسیار جشنها و ایام مذهبی و غیر مذهبی دیگر در سرزمین افغانستان (خراسان) و پارس پیش از اسلام موجود بود، زیرا هر دو کشور که گاهی یکی بودند و گاهی جدا، آئین و فرهنگ یگانهیی داشتند. در حقیقت همۀ این آئینها از سرزمین افغانستان امروزی به ایران امروزی انتقال یافته است زیرا حضرت زرتشت در بلخ دین خدایی خود را ظاهر نمود و شکوفان ساخت.
پیشینیان بر این باور بودند که در این شب فرشته بدیها(اهریمن) با فرشته خوبیها به جنگ میپردازد و در این نبرد طولانی فرشته خوبیها، اهریمن را شکست میدهد و صبح، پس از زاده شدن دوباره خورشید (پیروزی روشنایی بر تاریکی) آغاز میشود.
در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن است که انواع تنقلات و خوراکی ها نظر به محیط و سبک زندگی مردم منطقه مصرف می شود اما هندوانه (تربوز) میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
در تجلیل از شب یلدا به ویژه بانوان نقش ویژۀ دارند، اکنون نیز از شاعربانوان عزیز و نویسنده گان گرامی، آرزو به عمل می آید تا با کلام خویش از زاد روز خورشید تجلیل به عمل آورند تا باشد که پاسداری از فرهنگ نیایی خویش را به نمایش گذاشته و رواج داده باشیم.