خبر و دیدگاه

دولت چگونه می تواند شکست قندوز را جبران کند؟

andishmand_1
محمد اکرام اندیشمند

ملااختر منصور رهبر طالبان، تصرف شهر قندوز را شکست دولت افغانستان خواند و گفت که زمام داران کابل باید این شکست را بپذیرند.

بدون تردید، سقوط شهر قندوز برای دولت وحدت ملی افغانستان یک شکستِ همراه با سرافگندگی است که در واقع اقتدار و صلابت دولت در دفاع از قلمرو حاکمیتش در یکی از شهر های معروف کشور  یعنی قندوز و مرکز یک ولایتِ مهم و هم مرز با کشور تاجکستان، در هم شکست. این شکست، باور و اعتماد مردم را به مدیریت و سطوت دولت در دفاع از مراکز ولایات و شهر های که اداره و نهادهای دولتی و غیر دولتی آن با کمک هنگفت منابع خارجی، شکل گرفت و قوام یافت، به شدت سست و متزلزل گردانید.

نیروهای طالبان با تصرف شهر قندوز صولت و قدرت دولت را لگد مال کردند و تمام هست و بود ایجاد شده را طی چهارده سال اخیر در حکومت محلی قندوز نابود کردند. اسناد، اجناس و وسایل دفتر ها را به غارت بردند، ساختمان دفتر ها را آتش زدند و بد تر از آن، نماد مهم دولتی و کشوری یعنی بیرق رسمی افغانستان را از فراز دفترها به زیر کشیدند، پاره کردند و به جای آن بیرق طالبی خود را بر افراشتند و قدرت خود را به نمایش گذاشتند.

اذیت مردم، غارت خانه ها و مغازه های شخصی، کشتار وحشیانه و گزینشی عقده مندانه و کینه توزانه بر مبنای هویت های اتنیکی و سیاسی، بخش دیگر از عملکرد طالبان در شهر قندوز بود که ضعف و سرافگندگی دولت را مضاعف می سازد و چالش های دشوار و پیچیده تر سیاسی و اجتماعی را در فرا راه دولت قرار میدهد.

شهر قندوز دوباره از تصرف طالبان بیرون می شود و نیروهای دولت و مامورین دولتی  وارد دفترهای به غارت رفته و ویران می شوند، اما چنین امری، نه از اهمیت پیروزی طالبان در تصرف شهر قندوز می کاهد و نه شکست دولت را در سقوط هر چند موقت این شهر جبران می کند.

طالبان، شهر قندوز را برای ایجاد اداره و حکومت داری خوب و ارائه خدمات شهری تصرف نکردند تا در آنجا به هر قیمتی باقی بمانند. طالبان به اهداف خود که شکستن اعتبار و اقتدار دولت در انظار داخلی و خارجی بود، دست یافتند.  طالبان، با جنگ، یا بدون جنگ از شهر بیرون می شوند، اما پرسش اصلی این است که دولت افغانستان چگونه می تواند این شکست تحقیر آمیز را جبران کند، هیبت و صلابت به زمین خورده شدۀ خویش را در قندوز بر گرداند و مهمتر از آن، خطر تکرار فاجعۀ حقارت بار شکست را برای خود در این ولایت از میان ببرد؟

پاسخ این پرسش به عملکرد قاطعانۀ دولت در جهت سرکوبی و  تصفیۀ کامل ولایت قندوز تا آخرین قریه و آخرین دشت و کوه این ولایت از وجود تروریستان طالب داخلی و خارجی، بر می گردد. ورود نیروهای دولتی به دفاتیر حریق شده و به غارت رفته در شهر قندوز، جبران شکست و سقوط این شهر و راه بازگردانیدن اعتماد خدشه دار شدۀ مردم از دولت نیست. تمام قلمرو قندوز باید از وجود تروریستان طالب پاک شود.

آیا دولت افغانستان این عزم و اراده را در قندوز به نمایش خواهد گذاشت تا برای مردم ایجاد باور و اعتماد کند و برای تروریستان طالب و حامیان پاکستانی شان درس عبرت بدهد؟

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. محترم اندیشمند! از کجا معلوم که زمامدار افغانستان آقای اشرف غنی در دل خود ازین پیروزی طالبان خوش شده باشد. اگر شما به سخنان و کارکرد های آقای غنی دقت نمائید این شک و گمان مبنی بر خوشی آقای غنی از اشغال کندز توسط طالبان قوی میگردد.
    1- در پنج زون در افغانستان مراکز تعلیمات کلان اسلامی میسازم که ضرورت به رفتن به جامعه اظهر و مدرسه های دیوبندی خارج نشود.(از وعده های انتخاباتی موصوف)
    2-بیش از نود فیصد از کسانیکه در زندان بگرام زندانی میباشند، مربوط به یک قوم و گوینده یک زبان میباشد.
    3-طالبان باقیمانده را از زندان رها خواهم ساخت.(از عمق دل در قندهار بیان داشت و وعده داد و همان طور هم کرد)
    4-نود فیصد از خانه هائیکه بمبارد میشود، مربوط به یک قوم و گوینده یک زبان میباشند.
    5-طالبان مخالفین سیاسی ما میباشند.
    6-خورده هویت ها در هویت کلان ملی حذف شوند.
    7- در کنفرانس مطبوعاتی در هندوستان دور از تمام نزاکتها گفت سوالهای دیگر تانرا به پشتو نمائید تا تناسب رعایت شود.(این خود نشان میدهد که شئونزم درونی او شراره زد و لبریز شد.)
    8- …وغیره
    آقای غنی مطمئن شد که شئونزم میتواند بکمک اجنبی سراسر افغانستان را تسخیر نماید و اهداف برتری جوئی قومی اورا طوریکه دیگر برگشت ناپذیر گردد، تطبیق نماید. شئونستان قومی میدانند که تنها طالب است که به هیچ موازین و قوانین پابند نبوده و اهداف فاشستی و شئونستی آنهارا در عمل پیاده کرده میتواند. کیبل، زنجیر، کنداغ تفنک و تیر باران و توپ بازی با کله انسان است، که چیز فهمان و اهل فکر را مجبور بفرار و یا قتل داوطلبانه خود خواهد کرد و باقی مردم عوام از ترس خاموش و یا بندگی را قبول خواهند نمود. در این صورت است که بخوبی هویت ها حذف و لسانهای دیگر ممنوع و برنامه های فاشستان مثل روستا ترکی و احدی و دیگران به آسانی تطبیق خواهد گشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا