سرگردانی هویت شهروندان درشناسنامه های الکترونیک
شورای وزیران افغانستان مرحله آزمایشی شناسنامه های الکترونیک (برقی) را در 28 اسد سال روان که مصادف با سالروز استقلال کشور می باشد، اعلام کرد. هرچند موانع حقوقی شناسنامه های برقی با تصویب قانون ثبت احوال نفوس توسط رئیس جمهور کشور برداشته شده، اما با آن هم روند توزیع آن به دلایل پیدا و پنهان در هاله ای از غبار های سیاسی مستور مانده است.
موارد جنجالی در شناسنامه های برقی، درج واژه “افغان” و یا “هویت قومی” شهروندان افغانستان است که صف بندی موافقان و مخالفان را در میان شهروندان، شورای ملی و جامعه مدنی بوجود آورده است. افغانستان کشوری ست متشکل از اقوام و تبار های مختلف که هرکدام به هویت، فرهنگ، زبان و گذشته تاریخی ـ فرهنگی خود می بالند و افتخار می کنند. اقوام مختلف در این سرزمین سالهای متمادی زیر یک سقف زیسته و خوب و بد روزگار را در کنار هم گذرانیده اند. رویداد های تاریخی همانند جنگ و مبارزه با اشغالگران انگلیسی، روسی و پاکستانی را پیش برده و هنوز هم از توطئه و دخالت همسایه ها رهایی نیافته اند.
با این همه، چرا مردم ما هنوز هم از بحران هویت ملی رنج می برند؟ چرا اقوام و گروه های مختلف قومی نتوانسته اند زیر پوشش یک هویت کلان ملی دور هم جمع شوند؟
البته، تاریخ کشور ما بخوبی تشریع این واقیعت است که حکومت های استبدادی و تمامیت خواه نخواسته اند روند ملت ـ دولت سازی را در کشور به گونه ای پیش ببرند تا خرده هویت های قومی به یک هویت کلان ملی زمینه ای بلوغ و تکامل پیدا کنند و روند مشارکت سیاسی ـ اقتصادی در جامعه مطابق ایجابات عصر و زمان و بشکل عادلانه مسیر خود را بپیماید.
کاربرد واژه “افغان” با پسوند “ستان” فارسی می توانست برای همه ی ساکنان این سرزمین معرف هویت جمعی باشد، اما استفاده ابزاری حکومت های استبدادی گذشته از این واژه در جهت تحریم و تحقیر سایر اقوام و تحمیل حاکمیت های ” غیر عادلانه” و “مردم ستیز” مقبولیت و اعتبار این واژه را زیر سوال برده است.
«این ایده، چنانچه بر مبنای یک آرمان سنجیده و صادقانه ی ملی بوده باشد، ایده ای ستودنی است، اما مسئله این است که زمامداران کوته اندیش و تبارگرای افغانستان تعهدی بر ترویج و تعمیق هم گونگی هویتی و درآمیختگی و هم سازگری قومی نداشته اند تا با احترام به اولویت های متفرق قومی، اندیشه ای همگانی در جهت تولد هویت ملی پی ریزی نمایند، بلکه ظالمانه کوشیده اند با کتمان و حرمان هویت های زبانی، فرهنگی و اجتماعی سایر اقلیت های قومی، داده های فرهنگی، نماد های هویتی و نیاز های سیاسی یک قوم خاص را به صورت یک جانبه و نابخردانه بر سایر هویت ها مسلط نمایند.» (*)
در جهت دیگر، درج هویت قومی شهروندان در شناسنامه های برقی است که طرفداران و موافقان پرشماری دارد. موافقان این ایده درج هویت های قومی را در جهت روشن شدن ادعا های تخمینی و نادرست “اکثریت” و “اقلیت” در کشور ضروری می دانند و باور دارند که روشن شدن این گونه مسائل تعارض و حساسیت های بوجود آمده میان اقوام و تبار های ساکن در کشوررا کاهش می دهد و روند ملت سازی را در کشور تسریع می نماید.
هم چنان، با درج هویت قومی شهروندان در شناسنامه های برقی، آمار و ارقام دقیق و مشخص اقوام و تیره های گوناگون کشور روشن می شود و از مصارف گزاف، سرشماری مجدد نفوس که یک پروسه طولانی و زمان گیر است، جلوگیری بعمل می آید. و مهم تر از همه این که با ذکر هویت اتنیکی هر شهروند، جمعیت شهرها و ولایات کشور به گونه ای دقیق و واقعی آن معلوم و روشن شده، سلامت وسلاست در برگزاری انتخابات ( ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی) شفاف و عاری از تقلب و تخلف تضمین می شود.
از سویی هم، حذف هویت شهروندان در شناسنامه های برقی مطرح بحث است که به عقیده بسیاری این مسئله چالشها و مشکلات سیاسی و اقتصادی فراوانی را در آینده ببار خواهد آورد.
با در نظر داشت نکات یاد شده به این نتیجه می توان دست یافت که تحمیل یک هویت مشخص و تحریم ونادیده گرفتن دیگر هویت ها برای کشوری همانند افغانستان که اقوام گوناگون را در خود جا داده است سخت خطرناک و بحران آفرین است. یکدست سازی هویت های قومی و خلاصه کردن آن در یک هویت مشخص بحران های سیاسی و اجتماعی را بالا برده، تعارض، بدبینی و ناخویشاوندی اجتماعی را در جامعه گسترش می دهد.
(*) حمزه واعظی «هویت های پریشان» ص 466
ما امید داشتیم که آقای اشرف غنی دکتور علوم است. هر کارش بر اساسات علم استوار خواهد بود، بنأ افغانستان تحت رهبری شان آباد خواهد شد. ولی درین مدت کمی که از زمامداری او میگذرد، دیده میشود که آقای غنی از اسلاف خود کرده هم عقبمانده تر و تاریکتر فکر مینماید. اگر اینطور آدمها زمام افغانستان را بدست داشته باشند، مطمئن باشید که افغانستان در گل همینطور چه پور زی، بند خواهد ماند و یکقدم هم به پیش نخواهد رفت. درد آور تر اینکه اینها حد اقل افغانستانرا با کشور های دور و بر هم مقایسه نمیکنند. وشاید اگر مقایسه هم کنند مثل بی غیرتان و بی ننگان، سر را خم انداخته خودرا تیر می آورند. همین حالا بیش از پنجاه فیصد از بودجه ملی افغانستان از پول خیرات کشور های خارجی پوره میشود. یعنی از این هم دیگرذلت و بدبختی وجود داشته میتواند. با وجود این ذلت و بیچارگی هنوز هم در فکر تحمیل هویت خود بر دیگران و حذف هویت دیگران میباشد. او برادر تو کوشش کن که افغانستان ترقی کند به یک سطح رشد و خود کفائی برسد، بمردم کار پیدا شود، هرگاه صنعت و کار بیاید کسی در قصه هویت اتنیکی نمیشود. هویت اتنیکی ارزش خودرا از دست میدهد. تو کوشش کن که کشور را به پیش ببری. حالا خیلی جای شرم و خجالتی است، که در این وضع هم تأکید به تحمیل هویت خود بر دیگران داری.
من به انصاف و عقل و خرد کسانیکه میخواهند هویت قوم خود یعنی”افغان” را با حذف هویت های اقوام دیگر افغانستان بر شهروندانِ غیر افغان افغانستان تحمیل نمایند، حیران میمانم. نشان میدهد که این آدمان چقدر کوچک بین و کوچک فکر و کوچک دید هستند که با چشم کلخی به خود اجازه میدهند این کار غیر اخلاقی و غیر عملی را بر دیگران تحمیل نمایند.