یاداشت داکتر همت فاریابی به مناسبت نودوششمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان
تجلیل همه ساله از سالگرد استرداد استقلال افغانستان مناسبترین
فرصتی است تا از کارنامه های متفاوت امیر امان الله خان به صفت بانی آزادی افغانستان یادآوری نمود. شاه امان الله خان در پهلوی همه شایستگی های خود, وطنپرستی و جسارت خود که باعث آزادی افغانستان از استعمار انگلیس گردید, کارنامه های دیگری نیز دارد که تاریخ آنرا قضاوت خواهد کرد. در بستر این آزادی از قید استعمار انگلیس, گل های رنگارنگ باییست میشگفت و مردم افغانستان بدون تعصب و تردید مبتنی بر عدالت اجتماعی و برابری انسانی تحت پرچم آزادی زیست مینمودند. اما زرع دانه های خار مغیلان باعث تضیق و پژمرده گی گلهای قطغن زمین و تورکستان گردید. مردم تورکستان و قطغن زمین هم مانند مردم دیگر از استعمار انگلیس آزاد شدند اما سیاست ناقلین امیر امان الله خان با صدور {نظامنامه ناقلین به سمت قطغن زمین مصوب مورخ “…” قوس 1306 هجری شمسی} دوران جدید استبداد, غصب, تجاوز و زورگوئی را در برابر بخش اعظم جامعه افغانستان به مثابه شهروندان لعنت شده صبغه قانونی بخشید. در اثر این حکم امیر امان الله خان صدها هزار جریب بهترین زمین های حاصلخیز مردم قطغن و تورکستان توآم با آب آن مصادره غاصبانه گردیده و برای ناقلین مشرقی و جنوبی تقسیم گردید. با براه انداختن این پروژه ظالمانه, مردم مناطق مغصوبه مصئونیت خود را از دست داده و دیگر صاحب مال و منال خود نبودند. در عقب زورگوئی های ناقلین ماشین سرکوبگرانه ساختار نظام وجود داشت که کسی در مقابل یک فرد ناقل جرآت ادعای {مال من است} را نداشت و بزودی بیرحمانه سرکوب میگردید که درس عبرتی برای دیگران هم باشد. امان الله خان بنای این استبداد را گذاشت و اخلاف او تا آغاز جنگهای بین القومی در مدت تقریبآ شصت سال این سرکوبگری را ادامه دادن سوختاندن دهقانان سرپل توسط اسحاق زائی ها و جنایات محمد گل مومند میتواند مثالهای کوچک اما بارز این مدعا باشد. متآسفانه که استبداد تاریخی برای امروز رنگ دیگری به خود گرفته و به شکل دیگری اجرآ میگرد.
خانم دکتور شفیقه یارقین یکی از اساتیذ صاحب قلم و اندیشه در یاداشت خود درین مناسبت مینویسد
آنانیکه حق ما را ستانده اند، به غضب پروردگار و دادخواهی الهی مواجه گردند.
هدف از یاداشت فوق اینست که کارنامه های نیک و بد هر شخص, هر دوره و هر نظام همانطوری که هست یادآوری شود تا باشد برای آینده سازان نیز پندی شود که با شکستن یک قلاده, قلاده دیگری را در گردن مردم نآویزند که تاریخ دیرگیر اما سختگیر است. همه مردم افغانستان اعم از پشتون, هزاره, تاجیک, تورکمن, اوزبیک, پشه ئی, نورستانی, ایماق, عرب و دیگر ساکنین این سرزمین وارثین مشترک و برحق این مرزوبوم هستند. زندگی شرافتمندانه و انسانی زمانی میسر خواهد شد که حقوق و وجایب همه یکسان بوده و همگان در حق خود عادلانه صاحب شوند و هیچ قومی از اقوام افغانستان زورگوئی, اضافه خواهی, برتری طلبی نکند. صرفآ و صرفآ آنوقت وطن آباد خواهد شد. تجربه تاریخی بیش از صدسال نشان میدهد که {در خرابه های بدبختی یک قوم, خوشبختی قوم دیگر بنا نخواهد شد}.