طالبان و روزهای دشوار هرات
بخش آخرين
توضيح
مردم ما وحشت و خشونت طالبان را با گوشت و پوست خود لمس، احساس و درک کرده اند. از خون پاک قربانيان بی دفاع در وجب وجب خاک ميهن لاله های خونينی دميده که پيام اين ظلم و ستمگری را به نسل های آينده می رسانند. در بارة طالبان زياد نبشته شده است؛ اما در اين نگاره فقط گوشه هايی از طرز حکومت استبدادی طالبان در عمل و به طور عينی در ولايت هرات به رشتة نگارش درآمده است؛ بی شک که می تواند ماهيت واقعی اين گروه را در عمل هويدا سازد.
اوضاع اقتصادي هرات
پس از کودتاي ثور و گسترش جنگ در کشور هيچ گام اساسي و متبارزي در راه رشد و انکشاف اقتصادي و اجتماعي هرات بر داشته نشد. ميکانيزم غير نورمال جنگي در ساحت زندگي اقتصادي و اجتماعي جامعه چيرگي پيداکرد. به تأسيسات و امکانات زيربنايي، پروژه هاي انکشافي، شرکتهاي اقتصادي و مؤسسات دولتي و خصوصي خسارات و صدمات سرسام آوري وارد شد. ولايات، حاکمنشينها، علاقه داريها، ده ها و مناطق در بين نيروهاي مسلح دولتي، مجاهدين و مليشه ها تقسيم گشت. به زراعت، مالداري، شبکة آبياري، صنايع دستي و تجارت ضربات سنگيني زده شد که جبران آن در کوتاه مدت و بدون کمکهاي بين المللي بسي مشکل و نا ممکن بود.
در دورة مجاهدين کدام اقدام موثر و چشمگيري در زمينة بازسازي زيربناي اقتصادي صورت نگرفت. تنها از طرف مؤسسات خيرية بين المللي و دفاتر خارجي مقيم هرات بعضي پروژه هاي ابتدايی و زودرس عام المنفعه اجرا شد. مردم در دورة مجاهدين به بازسازي اراضي مزروعي، شبکة آبيـاري، باغات و منازل نشيمن خود پرداختند و چهرة خاک آلود و زخمين شهر و ده ها را تا حدودي تغيير دادند. تجـارت و ترانسپورت تا اندازهاي رونق گرفت و کارهاي پر منفعت مارکتسـازي بدون درنظرداشت نقشة کلي شهر و معيارهای ساختمانسازی پيشرفتة شهری توسعه يافت.
پس از تصرف هرات توسط طالبان به تاريخ 14 سنبلة 1374 در اوضاع عمومي اقتصادي اين ولايت کدام تغيير مثبتي به ميان نيامد و در عوض تمام ذخاير پولهاي فيزيکي بانکها که مجاهدين به ايران انتقال داده نتوانستند، گدامهاي اجناس دورة نجيب الله، مواد غذائي سيلو، ديپوهاي سلاح ومهمات، تجهيزات نظامي،گدامهاي آهن باب مستعمل و عوايد سرشار گمرکات هرات به دست طالبان افتاد و به مرور زمان توسط طالبان از هرات خارج شد.
همانطور که مجاهدين جاي نيروهای دولتی و مليشه ها را گرفتند و قدرت نظامي شان به مرور زمان زوال پذيرفت، جاي قوماندانهاي مسلح را هم طالبان پرکردند و قدرت نظامي آنان به طلبه ها انتقال پيدا کرد که آن انتقال قدرت اقتصادي را نيز تاحدودی در پي داشت. طالبان به پشتباني تاجران پاکستاني و تاجران دو تذکره اي در همکاري با تجار کلان قندهاري و هلمندي شاهرگهاي اقتصادي و تجارتي هرات را به دست گرفتند و تاجران هراتي در اثر تبعيض و فشار طالبان به مرور زمان از ميدان رقابت اقتصادي خارج شدند.
در اين دوره هرات همچنان يکي از بنادر بسيار مهم افغانستان بود. در بدل صدور مواد مخدر به همکاري شبکة مافياي منطقوي و بين المللي که با سران طالبان و تاجران ياد شده ارتباط داشتند اموال وارداتي مانند تاير موتر، سيگار، وسايل صوتي، تکه باب، موترهاي دست دوم و غيره وارد میگرديد و در گمرک هرات محصول میشد. از اينجا به صورت غيررسمي به پاکستان و مقدار کمي به ايران ميرفت. در اين معاملات البته تاجران آزاد هم فعاليت میکردند؛ ليکن قدرت اصلي به دست سران طالبان، سران مافياي مواد مخدر و تاجران کلان هلمندی و قندهاری قرار داشت.
طالبان که به عنوان بر پادارندگان اسلام سنتي و قبايلي درعرصة سياسي و نظامي ظهور نمودند از حيث اقتصادي جريان سرمايداري خريد و فروش اسعار، تجارت داخلي و بين المللي مواد مخدر و ورود و توزيع کالاهاي مصرفي وارداتي را رشد و توسعه افزون بخشيدند و با شناخت اوضاع داخلي افغانستان، مناطق قبايلي پاکستان و کشورهاي همسايه اين جريان سود آور را درخدمت معدود سرمايهداران قدرتمند حامي خود که با شبکة مافياي منطقوی و بين المللي پيوند ارگانيک داشتند قرار دادند و با شيوة مخصوصي رهبري کردند.
طلبه ها هرگز از ارزشهاي مفيد فرهنگ سرمايهداري، ديموکراسي و جامعة مدني به نفع جامعه و مردم استفاده نکردند. آنها اين پروسة اقتصادي و تجارتي مافيايی و جرمی را در چوکات اسلام سنتي با بافت قومي و قبايلي و ابزارهاي تعصب، خشونت، شريعت خشک طالبی و اختناق سياسي اداره کرده و هرنوع اعتراض و نارضايتي مردمي را با تفنگ و شلاق پاسخ میدادند.
به اين ترتيب سران طالبان در رابطه با مافياي اقتصادي در تمام زواياي زندگي واقعي مردم سلطه يافته و قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي خود را در زير چتر مذهب و جاذبه هاي قومي و قبايلي حفظ ميکردند. آنها با در دست داشتن نبض عقيدتي و مذهبي جامعه و سرچشمة اصلي اقتصادي هر وقت میخواستند برجامعه و مردم فشار وارد می آوردند و با تغيير دادن مثلا” نرخ اسعار جيبهاي دوکانداران و تاجران هراتي را خالي میکردند. بازار اسعار هرات در انحصار چند تن تاجر کلان مثل حاجي روزي خان قندهاري و حاجي صالح محمد پشتون قرار داشت.
در دورة جنگ و دورة طالبان زراعت و مالداري هرات سقوط کرد. مالکان ارضي بسيار ضعيف شدند و انبوه عظيم دهقانان هرات به سختي روزگار ميگذشتاندند. صنايع و کارگاه هاي محلي در برابر سيل واردات خارجي از دور خارج شدند. در اين روزها بازار سنگتراشان به سبب افزايش مردگان و کشته گان جنگ رونق گرفت. شبکة بانکداري به کلی سقوط کرد و بانک مرکزي به يک شعبة تحصيلي مبدل شد.
ادارة زراعت، مالداري، شرکتهاي سهامي و خصوصي، پروژه هاي انکشافي و عام المنفعه به کلی فراموش شد. شهر هرات در حقيقت به بازار فروش و پخش کالاهاي متنوع و غيرمرغوب خارجي تبديل گرديد.
تعداد زيادي از کارمندان متخصص و مسلکي از کار برکنار شده و به خيل بيکاران و فقيران جامعه پيوستند. درسال 1378 و 79 بيکاري به اوج خود رسيد و بحران اقتصادي و فاجعة انساني جامعه را تهديد ميکرد.
در اثر تبعيض و فشار انحصاري سران طالبان و تاجران کلان حامي شان بيشترينة سرمايهداران هراتي به صفوف طبقة متوسط و پائين سقوط کردند و اهل کسبه و کارمندان به صفوف فقيران جامعه می پيوستند. همچنان فشارهاي طبيعت و خشکساليها هم به آن علاوه شده و چيزي نمانده بودکه نفس مردم در زير اين فشارهاي زميني و آسماني از بدنهاي استخواني و نحيف شان به در آيد.
يکي از اقلام عمدة عايداتي طلبه ها درآمد محصول گمرکي هرات بود که به قول ماموران بانک مرکزي هرات در ماه سنبلة 1378 روزانه به طور متوسط 3 مليارد افغاني میشد. اژدهاي تشنه کام جنگ و سود جويان طالب تمام منابع پولي را دم ميکشيدند و از منابع سرشار هرات هيچگاه در راه امور عام المنفعه و رفاه جامعه استفاده نشد.
طالبان به اين هم قناعت نکرده روز به روز مالياتها و عوارض را بالاي مردم اضافه کردند. از دهقانان عشر ميگرفتند و از تاجران و اهل کسبه بدون حساب و کتاب ماليات حصول ميکردند. علاوه برآن تورم پولي و گراني روز افزون زندگي را به اهالي هرات بسيار دشوار ساخته بود که جدول زير بيان اين واقعيت میباشد.
جدول نرخ مواد ضروري براساس قيمتهاي بازار آزاد
واحد پول افغاني و وزن کيلوگرام | ||||
کالا – سال | اسد 1374 | سنبله 1375 | ثور 1376 | ثور 1378 |
گندم | 625 | 3100 | 7500 | 8000 |
برنج صدري | 2500 | 10000 | 12000 | 16000 |
برنج ليلافر | 2000 | 7500 | 8500 | |
شکر | 2750 | 12000 | 13000 | 18500 |
روغن | 5200 | 18500 | 24000 | 43750 |
چاه سياه | 10000 | 60000 | 80000 | 150000 |
ماست | 875 | 6000 | 5000 | 6000 |
گوشت گوسفند | 6000 | 28000 | 50000 | 60000 |
تيل خاک في ليتر | 1200 | 6000 | 7000 | |
پطرول في ليتر | 1500 | 8000 | 8000 | |
قيمت في دالر | 9000 | 21000 | 24500 | 52000 |
از جدول فوق بر ميآيد که انفلاسيون در هرات روند شتابنده داشته و زندگي براي مردم رو به روز دشوار تر شده است. اين فشار بيشتر متوجه مردم فقير جامعه که در هرات اکثريت دارند بوده است. طالبان به زندگي روزمره، فقر، گرسنگي، مرگ و مير و بحران اقتصادي و اجتماعي کاري نداشتند؛ آنها با حيله و نيرنگ ميخواستند عقايد و فرهنگ غنی مردم هرات را به زور تفنگ و شلاق با باورهاي افراطي مذهبي و قبايلي خود برابر سازند.
طالبان اجیران و استخدام شده گان استخبارات پاکستان میباشند. طالبان هم دنیای شان تباه و برباد است بخاطر اینکه وطنفروش و دشمن اسلام میباشند. هیچ مسلمانی نظر به آموزه های اسلام نمیتواند وطن خودرا خراب و هموطنان خود را بقتل برسانند. این طالبان اند که هرروز در خرابی وطن و قتل وطنداران خود روی خودرا سیاه میسازند. پس طالبان بدون شک که مردمان ضد اسلام و سیاه دل میباشند. مردم افغانستان باید به روی این نامسلمانان دستار سیاه تف به اندازند و در هرجاه که هستند علیه این گروه نوکر صفت و دین فروش برزمند.