آموزش محصل کانکورزده
بخوبی بیاددارم که درزمان محمدداودخان ریس جمهوروقت افغانستان، امتحان کانکوررا درصف متفرقه درتالارکتابخانه پوهنتون کابل سپری کردم. هیت موظف به شاملین امتحان ضمن توضیح شرایط امتحان 30 دقیقه وقت دادند. فورم سوالات برسرمیزدرمقابل هرفرد گذاشته شد، زمانی هدایت شروع اعلان شد بعدازتکمیل 30 دقیقه هدایت توقف نیزداده شد. گویا حل سوالات کانکوررا درقیدزمان محدودوحسابی انجام دادیم. درین امتحان فرصت نقل گیری و نقل دهی میسرنبود، هرکس درس خوانده بودخودش حل میکرد نخوانده بودبروی فال بینی علی التوکل یکی ازچارجواب را انتخاب کرده درتصادف هوایی ناکام فاکولته میشد مگردرس خوان مردانه پیروزفاکولته ومتخصص ورزیده می بود که امروزهم ازبرکت آن متخصص دولت سرپاست. اگرچه درزمان جهاد ومقاومت مکاتب مسدودواکثریت تحصیلکرده ها کشوررا تخلیه کردند ولی درزمان حکومت طالبان مکاتب به مدرسه تبدیل شده، بجای علوم دنیوی علوم اوخروی تدریس شد. گویا کشورما به استخراج معادن تا آموزش طبابت وتخنیکی نیازی نداشته چشم امید ما به آخرت بود. ازینکه رزق هوایی بی زحمت برای ملت میسرشده نتوانست کمک های جامعه جهانی ازبابت گندم و ادویه جات سخاوت شد تا این ملت بهشتی دچارهلاکت بیهوده نشود. درزمان حکومت لیبرال دموکراتیک جامعه جهانی نیزاینک سال چهاردهم است که همکاری جامعه جهانی تا موجودیت تکنوکرات وجهادی، امتحانات کانکوربمقایسه چهل سال قبل به حدی عقب رفته که امروز بجای درسخوان نقال شامل فاکولته و بجای متخصص ورزیده یک کم سواد باسند دکتورایی درراس رهبری اداره قرار گرفته سرنوشت ملت راعاید شخصی ساخته است.
انگیزه این تاثرزمانی برسرم غلبه کردکه خواستم بایک محصل درترکیه تماس ویدیویی داشته باشم، مگرمحصل بامعذرت 5 دقیقه وقت برای شام یکشنبه قرارگذاشت. حوصله کردم تاشام یکشنبه رسید مگردرجریان تماس خواهش کردم فضای اتاق را بمن نشان دهد، نظرم رایادداشت های کوچک روی دیوارجلب کرد که گویا محصل برعلاوه درس 16 ساعته شباروزی، درحالت راحت و فراغت یادداشت های روی دیواررا مرورمیکرد. سرگذشت محصل را جویا شدم چنین قصه کرد ” من درجریان دوازده سال آموزش مکتب اول نمره بودم وقتی درفراغت بخاطراولنمره گی عمومی ولایت خود رفتم، قرعه کشی شده خوش چانس نبودم، زمانی سال 1391 شامل امتحان کانکورشدم، شدت نقل را دیده آنقدرمشوش شدم که درحل سوال ناکامی خودم پیش چشانم ظاهربود. چون میدانستم گروپ استادان خیانتکاراین سوالات را حل کرده هرگزهیچ شاگردی به حد گروپ استادان حل کرده نمیتواند، سرنوشت خودرا بربادرفته دانستم. هرچه کوشیدم سوال حل کنم درفکربی انصافی و بی عدالتی گنجایش فکردیگری برسرم نبود. درنتایج کانکورسال هم ناکام اعلان شدم، زمانی به جستجوی سایت های انترنیت پرداختم سندتافل میخواست، گفتم لسان انگلیسی را درمحل بسان مادری یادگرفتم، گفتند سند مهم است. گفتم اوسط نمره من صدپوره است، گفتند ناکام کانکورهستی، گفتم گرفتن سند تافل درولایات میسرنیست، گفتند گناه خودت است، گفتم مشتاق تحصیلم، گفتنداین شوق همه است، گفتم این شرایط شمارا هیچ ولایات ندارد، گفتند گناه خودشان است، ماسند میخواهیم. علی التوکل به سایت تحصیلی کشورترکیه مراجعه کردم بعدازپذیرش اسنادم، فرصت ملاقات دادند. درفرصت موعود به قنسولگری مراجعه کردم باایشان تکلم انگلیسی داشتم، جنابان ده سوال پرسیده دراخیر گفتند بچیم خودت ناکام بمانی چه میکنی؟ گفتم درس میخوانم تا بلاخره کامیاب شوم! خندیدند و مرا مرخص کردند. وقتی بخانه برگشتم درمدت کوتاهی پیام انترنیتی آمد که تو کامیاب فاکولته طب بمصرف ترکیه هستی وبتاریخ فلان خودت را برسان. زمانی شامل کورس آمادگی لسان درترکیه شدم بعداز شش ماه درپهلوی شهریه مبلغ 50 لیره مددمعاش تشویقی علاوه کردند. دریک سال لسان را آموخته شامل فاکولته طب شدم، شش ماه بعد50 لیره دیگرتشویقی علاوه کرده، اتاق دونفری دادند تا درفضای آرام درس را ادامه دهم. اکنون شاگرد محبوب و رده پیشتازفاکولته طب درین شهرترکیه هستم.”
ازقصه آموزش محصل کانکورزده وشاگردممتازاشک برچشمانم جاری شد، بعد ازخداحافظی اندوهگین شدم، اینک استعدادشگوفای کشوررا سرکوب شده می بینم چون هزاران هزارشاگرد بااستعدامشابه این شاگرد درگذشته ناکام بوده، چانس هوایی ازکجاشود! وسالجاری نیز بااین کانکورپرازنقل سراسری شاگرد ممتازحتمی ناکام میشوند. این استعدادکشی و مظالم فرهنگی چندین سال است که درکشورادامه دارد. حکومت هرکشوردنیااستعداد فرزندان کشورخودرا تشویق دارد حتی مانند کشورومردم ترکیه ترحم به فرزند بشریت روی دنیا راهم دارد. این چه روزگاریست که مقامات محلی وولایات ما استعداکشی فرزندان خودرا پیشه کرده است؟ چرا دشمن سرنوشت فرزند مردم و دشمن سرنوشت اداره سالم کشورخوداند؟ بااین فضای آلوده بانقل امتحان کانکورکشو، نقال به فاکولته طب و انجنیری کامیاب شده، ازینکه لیاقت تحصیل ندارد ناکام می ماند، ولی شاگرد بااستعدادهم برابراستاد خاین نقال، سوال حل کرده نتوانسته ناکام کانکورمیشود. گویا همه ناکام و مصارف بودجه دولت و پول ملت به هدررفته اداره آینده کشورهم مانند دوران جهاد مقدس بدست ناقابل و ناشایست باقی خواهد ماند. چرااین چنین بدبختی را شایسته مردم خودمیدانند؟ تاچه وقت اداره کشوربدست استفاده جووغارتگرخودپرست قرارداشته باشد ؟ آدم های بیسواد و دزد سالهاوطن را میدان جنگ غارتگری کردند، چگونه اداره سالم را ازنقال کنکورکه فرزند همان دزد است، مانند پدرامتحان کانکوررا هم مال دزدی خیال میکند باورداشته باشیم. خواننده عزیز! برادرعزیز! هموطن و هم دین تا همدرد عزیز ! نگذارید و مبارزه کنید تا حیات فرزند همه شما اسباب بازی یاغیان نگردد!