وغیره

چگونه بتوانیم به موسـسات تحـصیلات علی راه بیابیم؟

با وجود مشکـلات و موانع زیادی که در پیش روی جوانان است عوامل گوناگون است که جوانان را از رشد و موفقیت در تمام در عرصه زنده گی باز میدارد یکی از ان مشکلات راه نیافتن ایشان به موسسات تحصیلات عالی و رشته دلخواه شان میباشد.

هر چند که ظرفیت موسسات تحصیلات عالی دولتی نهایت محدود است ولی روی همرفته موجودیت بعضی مشکلات در جوانان نیز میتوانند که عامل عمده عدم موقیعت شان در رشته مورد علاقه شان باشد.

از این که افغانستان یک کشور جنگ زده و عقب متنده می باشد به نیروی کار و منابع بشری در رشته های مختلف اش ضرورت دارد ولی رشته مورد علاقه اکثریت جوانان محدود به رشته های انجینری.. اقتصاد.. طب عالی.. حقوق و علوم سیاسی می باشد.

دلایل عمده انتخاب جوانان از رشته های فوق را میتوان امکانات وسیع اشتغال تقیلید کور کورانه شهرت طلبی داشتن و هم چشمی بر شمرد.

اصلی ترین عناصری که جوانان بتوانند از امتحان کانکور موفق بدر ایند عبارتند از:

۱ – درس خواندن بیشر در دوران مکتب…

۲ – علاقمندی به یک رشته خاص با در نظر داشت امکانات مادی و معنوی موجودشان.

موجودیت دو عناصر فوق الذکر در دوران مکتب (بخصوص از صنف نهم به بعد ) جوانان را دارای هدف معین و سخت کوش در کامیابی حتمی کانکور میسازد چرا که از انجاییکه ما هدف تعین میکنیم موفقیت ما اغاز میشود و دانشمندی است که میگوید هدف مقدس است به هر نحوی میشود ان را بدست آورد.

همانطوریکه در بالای تذکر نمودیم بعد از تشخیص علاقندی به رشته دلخواه و درس خواندن در جریان مکتب و تعین هدف باعث ان میشود که همیشه مبادرت به یافتن ترفند های امتحان کانکور و اشتراک در امتحانات ازمایشی کانکور نمایند.

ولی متاسفانه مل شاهد ان هستیم که تعداد کثیر از جوانان اصلا فکری به این امتحان بزرگ و سر نوشت ساز در سر ندارند و از ایشان پرسید که کدام رشته علاق دارید ؟ و به کانکوذ چه اماده گی دارید میگویند بعد از فراغت از مکتب تصمیم خواهیم گرفت و یا میگویند که هر چه خدا خواسته باشد همان خواهد شد از اظهارایت جملات چنین استنباط میشود که جوانان که تا اینجا امده اند تصادفی و فاقد هر گونه اهداف و استراتیژی میباشد که نباید چنین باشد

در اخیر میخواهم که برای جوانان و دوستان بگویم که چانس در ندرت است و واقیعت این است که موفق شدن تمام عرصه های زنده گی کار مشکل است و نا گفته نباید گذاشت کسانی که از چانس به دانشگاه ها راه میابند به درس ها رسیده گی کرده نه تونسته و اخراج میشوند و یا هم اگر فارغ دانشگاه شوند چندان کامیابی نصیب شان نمیشود و در عرصه عملی زنده گی و محیط کار موفق نمی باشند و نتیجنا به حد کافی انکشاف نمی کنند که سر انجام چراغ ترقی کشور بدست شان قرار میگیرد به خوبی حرکت نکرده جامعه را به طرف ناکامی سوق میدهند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا