‘تامین صلح در افغانستان نیازمند یک طبقه سیاسی نوین است’
با آنکه مردم افغانستان از سالها تلاش کردهاند تا به آرزوی دیرینهی شان یعنی صلح واقعی در کشور دست یابند، اما تاکنون نه تنها به این آرزوی دیرینه نرسیدهاند، بلکه خشونتهای روز افزون و بیعدالتیهای پیهم، دست یافتن به صلح را برای این مردم دشوارتر ساخته است. این درحالی است که قرار است امروز مردم افغانستان از بیست و یکم سپتامبر، روز جهانی صلح در کشور تجلیل کنند.
داوود مرادیان، رییس پیشین مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه میگوید که استبدادهای سیاسی، دینی، قومی و خارجی، مردم افغانستان را از دست یافتن به صلح دایمی و واقعی محروم ساختهاند. به گفتهی آقای مرادیان، تا زمانیکه ساختارهای استبدادی و خشونتی در کشور وجود داشته باشند، صلح در افغانستان تامین نخواهد شد. او میگوید: “جنگ خشونت است و خشونت نتیجهی استبداد میباشد. مشکل تاریخی افغانستان هم مشکل استبداد میباشد که این استبداد در چهار حوزه در تاریخ اخیر افغانستان وجود داشته است.» آقای مرادیان همچنین میافزاید: «استبداد، استبداد سیاسی در افغانستان بوده است که ما در طول سدههای اخیر به استثنای موارد بسیار محدود، دولتهای ما نظامهای سیاسی استبدادی بودهاند و نظامهای استبدادی، نظامهای خشونتپرور هستند. استبداد دوم در افغانستان استبداد دین بوده است که به عبارت بهتر قرایتهای استبدادی از دین بوده است که در روح و روان تک تک از ما نفوذ کرده است. استبداد سوم، استبداد قومی در افغانستان بوده است که بخصوص نخبگان سیاسی ما نتوانستند اصل برابری و برادری را بپذیرند که باعث بوجود آمدن یک نوع استبداد شد. استبداد چهارم خارجی بوده است که در برههای از تاریخ انگلیسیها، روسها و در سی سال اخیر از سوی کشورهای همسایه ما بوده است.”
با این حال، داوود مرادیان تاکید میکند که صلح در افغانستان زمانی میوه خواهد داد که ریشههای استبدادهای سیاسی، قومی، دینی و خارجی در این کشور خشکانده شوند. آقای مرادیان نسبت به تامین صلح در آینده نزدیک در افغانستان تردید دارد و میگوید تامین صلح در کشور نیازمند طبقه نوین سیاسی است. وی گفت: “آنچه که مهم میباشد این است که افغانستان نیاز عاجل به یک طبقه سیاسیی نوین دارد. با این طبقه موجود سیاسی در افغانستان، چرخه باطل خشونت، استبداد و جنگ ادامه پیدا خواهند کرد. پس اگر ما صلح میخواهیم باید یک طبقه سیاسی داشته باشیم که معتقد به صلح باشد. طبقه موجود به استثنای مواردی بیشتر تاجران سیاسی هستند که روزی جنگ میکنند و روزی هم صلح میکنند که هدف اصلی از آنها بقای خود و فامیل شان میباشد.”
در همین حال انجنیر محمد یونس اختر، مسوول نهاد مدنی «ارتباط»، نیز میگوید که تامین صلح در افغانستان نیازمند به تامین عدالت است؛ عدالتیکه به گفتهی او، سیاستبازسازیها نمیگذارند که در کشور تامین شود. آقای اختر میافزاید که تاکنون صلح در افغانستان زیربناهای خود را نیافته و تا زمانیکه این زیربناها ایجاد نشوند، صلح نیز تامین نخواهد شد. او گفت: “صلح در افغانستان زیربناها و اساسات خود را تاحال نیافته است. اساس صلح، عدالت است که در افغانستان بسیاری جنگهایی که واقع شده مثل تجاوز روسها، مداخلات پاکستان و بوجود آمدن تروریزم بینالمللی که افغانستان را خانه خود ساخت و همچنین جنگهای دیگری، تامین عدالت را دشوار ساخت.» آقای اختر همچنین افزود: «اگر ما بخواهیم در افغانستان صلح را بوجود بیاوریم، باید روی اساسات صلح فکر کنیم. عواملی که تنشزا بوده و جامعه افغانستان را متفرق ساختهاند و بخصوص جنگهای داخلی که در افغانستان واقع شد، اکثریت آن ریشه در این دارد که مردم افغانستان از بیعدالتی رنج میبرده و بالاخره بدون اینکه یک سازماندهی درست شود، صدای خود را به شکل بسیار خشونتآمیز آن تبارز دادهاند.”
آقای اختر تاکید میکند که برای دستیافتن مردم افغانستان به صلح، دولت باید سیاستهای سالم در مبارزه با تروریزم داشته باشد و با قاطعیت با آن جنگ کند. همچنین وی گفت وارد کردن فشارهای دیپلوماتیک بالای پاکستان نیز در تامین صلح در کشور کمک خواهد کرد تا آن کشور مداخلاتش را در افغانستان کمتر سازد.
مسوول نهاد مدنی ارتباط علاوه کرد که دولت باید جهت تامین صلح واقعی در کشور، برای تطبیق عدالت تلاش بیشتر کند. او گفت کسانیکه در گذشته مرتکب جنایات شدهاند، باید مورد بازپرس قرار گیرند تا عقدههایی برای آینده باقی نمانند.
این در حالی است که مقامهای دولتی بارها تاکید کردهاند که یکی از اهداف مهم دولت تامین صلح در کشور است. اما کارشناسان به این باروند که تلاشهای صلح بدون تطبیق عدالت و از بین بردن ریشههای استبداد در کشور قابل تامین نیست.