دیدگاه - اقتصادی

وضيعت اقتصادي امريكا نگران كننده است

obama_thinkin

رکود و بحران عظیم ایجاد شده در اقتصاد آمریکا توجه اکثر اقتصاددانهای جهان را طی یک سال گذشته به خود معطوف کرده است .تحلیلهای گوناگونی در این خصوص ارائه شده و نظرات متفاوتی در این رابطه مطرح بحث است بعضي ها مصارف بيهوده اضافه تر از يك مليارد دالر را ماهانه در جنگ افغانستان و اضافه تر از آن را در جنگ عراق و حتي ليبيا از جمله عوامل همده مي شمارند كه باعث ورشكستگي اقتصاد امريكا گرديده بعضي عوامل و انگيزه هاي جهاني را نيز در اين پروسه دخيل مي داند. 

با توجه به بزرگی اقتصاد آمریکا و وابستگی اقتصادی جهانی به آن، سهامداران در کشورهای مختلف بیم از آن دارند که کاهش رشد اقتصاد ایالات متحده باعث رکود اقتصادی در جهان خواهد شد چنانچه نمونه هاي از كشور يونان بروز كرده است اقدام بانک‌های مرکزی کشورهای مختلف در تزریق نقدی به نظام بانکی به نشانه عزم آنها در جلوگیری از کمبود منابع اعتباری و ابراز اطمینان مقامات آمریکایی در مورد استحكام اقتصاد این کشور بوده كه آن هم نتوانست اعتماد سهامداران را جلب و قناعت شان را فراهم سازد در نتیجه این روند سیری زنجیره‌ای و قهقرایی به خود گرفته است. برای بررسی دلایل رخداد این بحران در آمریکا می‌بایست نگاهی کوتاه و تاریخی به مسئله دلار و نقش آن در بازارهای جهانی نيزداشته باشیم این امر از آنجا مهم است که سقوط ارزش دلار و مفهوم بهره به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل وابسته به بحران خريد و فروش مسکن در آمریکا نام برده می‌شود.

وجود بحران در سیستم اقتصادی آمریکا حالا به وضوح آشکار شده و تاکنون نیز تلاش های دولت و بانک مرکزی این کشور نتوانسته اند تغییر محسوسی را در آن ايجاد كنند آماری که در اوائل سال جاری میلادی انتشار یافته نشان می‌دهد که رشد سالانه اقتصاد امریکا در سه ماه اول سال 2011 معادل 6 دهم یک درصد بوده است در حالی که در سه ماهه نيمه سال 2011 رشد اقتصادی سالانه آمریکا 4 ممیز 9 دهم یک درصد بود. گزارش صندوق بین المللی پول، تصویر به مراتب نگران کننده‌تری از چشم انداز اقتصادی آمریکا به دست می‌دهد. طبق این گزارش، حتی تا پایان سال 2011 رشد اقتصادی سالانه آمریکا حدود 8 دهم درصد رشد نخواهد كرد. 

اقداماتی که تاکنون دولت آمریکا انجام داده و بارك اوبا ما رئيس جمهور آن كشور با جكهوريت خواهان جهت عمل شدن آن مي كوشند تا تفاهم مشترك ايجاد گردد ترکیبی از سیاست‌های انبساطی و انقباضی است. اما وضيعت موجود نشان مي دهد كه این اقدامات نمي تواند چاره اساسي را بدست دهد برای دولت آمریکا، رهایی از رکود مهم تر از گرفتار شدن در تورم قیمت‌هاست. تداوم این نگرش، باعث رشد تورم در آمریکا و به تبع آن، خصوصا به خاطر نقش دلار که ذخیره اصلی ارزی بسیاری از کشورهای جهان است، رشد تورم در سایر نقاط جهان است. در همین راستا و در نخستین پس لرزه‌های این تحول، بانک مرکزی اروپا در اوائل همين ماه اعلام کرد که تورم در حوزه پولی یورو به 3،5 درصد رسیده است. 

طبق پیمان ماستریخت تورم در این حوزه نباید از 2 درصد بیشتر با‌شد. در کشورهای خاورمیانه مثل عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز بواسطه اتصال قوی آنان به نهادها و سیستم‌ مالی آمریکا، نرخ تورم با رشد سالانه تا ده درصد در حال افزایش است.

به هر حال گرچه برخی از تحلیلگران قدرت اقتصادی و سناتوران آمریکا را به مراتب بیشتر از گسترده تحولات فعلی دانسته، معتقد به زود گذر بودن این روند هستند؛ اما در مجموع، تحولات جهانی در حوزه اقتصاد که در کنار موارد فوق الذکر، قیمت بالا و در حال رشد نفت و طلا را نیز می‌بایست به آن اضافه نمود، نشان از وضعیت بسیار بغرنج اقتصادی برای آمریکا و هم پيمانانش دارد.

به هر حال، تاثیر منفی رکود در آمریکا بر روند نزولی اقتصاد جهان نیز تاثیر منفی داشته و تبعات بسیار را در پی دارد. تبعاتی همچون:

1- کاهش امنیت شغلی و ایجاد مشکل برای اخذ هر گونه قرض در سطوح خورد و بزرگ؛ 

2- تاثیر منفی بر صندوق‌های تقاعد و میزان پولی که در زمان تقاعد پرداخته می‌شود؛

3- بواسطه کاهش قیمت سهام شرکت‌ها، سود آنها کاهش یافته و در نتیجه مالیات پرداختی شرکت‌ها به دولت کاهش می‌یابد، بالطبع دولت‌ها هم مجبور به کاهش هزینه‌های خود شده و نیاز خود را از راه‌های دیگر تامین خواهندکرد. این مسئله برای مردم عادی معادل افزایش مالیات‌هاست.

در این میان، هر چند این دیدگاه که به راه انداختن یک جنگ جدید توسط دولت آمریکا سبب چرخش صنایع نظامی امریکا شده و در نهایت این کشور را از این رکورد خارج خواهد ساخت، زمانی می‌توانست محلی از اعراب داشته باشد، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان امور اقتصادی با توجه به دلزدگی، خشم و ناامیدی افکار عمومی آمریکا از جنگ بی حاصل در عراق و افغانستان که هزینه های میلیاردی را بر دوش آنها گذاشتندو در اولویت‌ قرار گرفتن بهبود زندگی روز مره برای اغلب آنان، بیش از پیش کم رنگ جلوه می‌کند وضيعت اقتصادي امريكا مي تواند بحران تازه را در افغانستان پيريزي كند براي امريكا دشوار خواهد بود در حال حاضر كه خود دچار بحران اقتصادي است براي افغانستان آنچه كه ضرورت است بپردازد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا