برنامة تصفیۀ قومی در اردوی افغانستان
حامد کرزی رئيس جمهوری اسلامی افغانستان، اخيراً در دیداری که با فرماندهان جزوتامهای اردوی ملی افغانستان داشت، علت ورشکستگی اردوی پیشین افغانستان را شمولیت منسوبان اردو در جناحبندیهای سیاسی قلمداد کرد. رئيس جمهور کرزی در گوشهیی از بیانیۀ خود گفت: اگر اردوی ملی افغانستان از سیاست دور نشود، نظام سالم امنیتی در افغانستان به وجود نخواهد آمد. آقای کرزی در فرایند سخنرانی خود گفت: «پس از اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق، اردوی افغانستان متحد باقی نماند. برخی از افسران اردو با شوروی و برخی دیگر با مجاهدین همکار شدند و علت آن این بود که اردو در سیاست دخیل شد».
رئيس جمهور کرزی گفت: «اگر سیستم امنیتی کشورِ خود، بهخصوص وزارت دفاع را از مداخلات سیاسی رها نسازیم، افغانستان هیچزمانی صاحب یک نظام امنیتی سالم نخواهد شد».
تا اینجا سخنان و دیدگاههای آقای حامد کرزی در پیرامون مسألۀ شامل شدن منسوبان اردو در مسایل سیاسی و برایند ناگوار سیاسی شدن این نهاد نظامی را از نظر گذراندیم. حـالا بد نیست، ببینیم که چرا آقای حامد کرزی در جریان سخنرانی خود بسیار خشمگین بود و پراکنده صحبت مينمود و به نشانیهای ناشناختهیی اخطار صادر ميکرد؟ چرا از میان دهها مشکل و نواقصیکه دامنگیر اردوی ملی افغانستاناند، بیشتر در پیرامون «خطر» (!) سیاسیشدن اردو و راهیافتن مسایل قومی و زبانی در این نهاد ترکیز نموده و بیپرده ابراز خشم و نگرانی ميکند؟
در چند ماه پسین که شیر محمد کریمی لایههای تشکیلاتی وزارت دفاع ملی را به میدان رفتارهای انتقامجویانۀ خود مبدل کرده است، دهها جنـرال و کادر تحصیل یافته و متخصصِ متعلق به اقوام تاجیک، هزاره و ازبیک را از وظایفشان برکنار نموده، در وظایف بسیار کم اهمیت استخدام نموده و تعدادی را نیز به توبیخخانهیی بهنام «احتیاط پیژنتون» معرفی کردهاست.
شیر محمد کریمی که از شاگردان سرسپردۀ شهنواز تنی و از مقامات ارشد اردوی دوران طالبان و از شمار نژادپرستترین افسران اردوی افغانستان در سه دهۀ پسین است، با سازماندهی یک کودتای سپید و مخملی دو خواب تعبیر ناشدۀ گروه طالبان و شبکۀ فاشیستی شهنواز تنی را به آسانی و بدون هزینه، عملاً در حـال پیاده کردن است:
بیرون راندن افسران تحصیلیافته و دارای اندیشههای ملی از اداراهها و جزوتامهای مهم اردوی ملی؛
از میان برداشتن موانعیکه راهیافتن طالبان و فاشیستان در مراکز اداره و رهبری اردوی ملی را به مشکل رو به رو ميکند؛
اما چنانکه دیده شد، شماری از افسران عـالی رتبهییکه به جرم تاجیک بودن به احتیاط پیژنتون پرتاب شده بودند، با افشا کردن رفتار قومپرستانۀ جنرال ملا شیر محمد کریمی که تازه، خواب تصاحبِ کرسی وزارت دفاع ملی را هم در مخیلۀ کوچک خویش میپروراند؛ در برابر بیعدالتی و بیانصافی و دسیسۀ بزرگ فاشیستی درفش اعتراض و مقاومت بلند کردند و پروسۀ خطرناک تصفیۀ قومی در اردوی ملی را (که به گونۀ پنهان و زیرزمینی در قدمههای گوناگون این وزارت جریان دارد)، به چالش کشیدند و در برابر نگاه رسانههای همگانی و مردم افغانستان قرار دادند.
اعتراض افسران عـالی رتبۀ اردو در برابر برنامههای ملا شیر محمد کریمی (جابجایی طالبان و پیروان حفیظالله امین در ردههای رهبری اردوی ملی) و تبصرههای منتقدانۀ رسانههای مدافع عدالت و انصاف در پیرامون این دسیسۀ مخوف و ویرانگر، رئيس جمهور کرزی را از خواب بیدار کرد و متوجه افتراق و پراکندگی درونی اردوی ملی ساخت.
هرچند، خواندن گوشههای پنهان برنامههای کلان آقای کرزی کار سهلی نیست، با این حـال، ميتوان گمان بُرد که موصوف، برای حفظ شیرازههای «وحدت ملی» در داخل تشکیلات اردوی ملی، در برابر برنامههای کورکورانه و دور از عاقبتاندیشی شیر محمد کریمی و همدستانش قرارخواهد گرفت و به تدریج تشکیلات اردوی ملی را از وجود اینگونه عناصر ظاهراً عاقبتنگر و شکیبا و باطناً ماجراجو و آشوبگر، پاک خواهد ساخت.
در بالا تذکر دادم که بیرون راندن افسران تحصیل یافته، مصلحتنگر و دارای اندیشه های ملی که راه یافتن طالبان و نژادپرستان را در اهرمهای عمدۀ رهبری اردوی ملی به مشکل مواجه ميکنند، عمدهترین «برنامۀ عمل» ملا شیر محمد کریمی میباشد. اما به گونهیی که از گفتار و رفتار یک سال پسین آقای کرزی برمیآید، موصوف ظاهراً در جستجوی زمینههای برقراری صلح و امنیت در کشور است؛ در حـالی که در درون بزرگترین ارگان امنیتی کشور، آتش اختلافات قومی و سمتی بسیار تند و بیباکانه دامن زده میشود.
چندی پیش من در جهت افشای برنامههای ویرانگر تصفیۀ نژادی در ساختار اردوی ملی مقالهیی تحت نام «اصلاحات یا جابجایی طالبان» نوشته بودم که در یک روزنامۀ مربوط به حزب اسلامی حکمتیار، اراجیف عقدهمندانه و فاقد معنایی به عنوان پاسخ آن نبشته، به چاپ رسید. اما انتشار آن پاسخنامۀ غیرِمنطقی و زورگویانه که به تف سربالایی شباهت داشت، نیز از شرمساری و رسوایی شیر محمد کریمی و همدستان فتنهانگیزش، نهتنها چیزی کم نکرد، بل، آتش خشم و نفرت مردمی را که از دوران فرمانروایی باند سفاک حفیظالله امین و دوران سیاه حاکمیت طالبان، خاطرات تلخ و جانکاهی دارند، مشتعلتر ساخت.
در چنین وضعیتی، مردم افغانستان که فرزندانشان در صفوف اردوی ملی در برابر تروریستان میجنگند و زخمی و شهید ميشوند، از آقای کرزی به عنوان «سرقوماندان اعلای قوای مسلح» توقع دارند که از رشد و نیرومند شدن پدیدۀ نژادپرستی و سمتگرایی در اردوی ملی با قاطعیت جلوگیری کند. در غیر آن،
اگر وضع به همین منـوال ادامه یابد و اگر رئيس جمهور کرزی جلو این همه لجام گسیختگیها را نگیرد و مانند گذشته در برابر رفتارها و برنامههای تفرقهافگنانۀ افسران خرابکاری مانند ملا شیر محمد کریمی، بیتفاوتی و سکوت اختیار کند، به یقین کامل ميتوان گفت که در آیندۀ نهچندان دور، تمام قطعات اردوی ملی به میدان اختلافات و پیکارهای نژادی، دگردیس خواهد شد و فاجعۀ سهمناکی به وقوع خواهد پیوست.
پیش از گذاشتن نقطۀ پایان به این نوشته، قابل تذکر ميدانم که آقای کرزی در قسمتی از سخنان خویش در همایش افسران عالیرتبة اردو، به مسألۀ جابجایی کادرها مبتنی بر درجۀ دانش و لیاقت و قابلیتِ مسلکی در ساختار اردوی ملی، اشارۀ گذرایی داشت؛ در این مورد نیز بهایشان باید خاطرنشان سازم که رئيس مالی وزارت دفاع ملی که یک انجنير ساختمانی است، به دلیل داشتن منافع مشترک و پیوندهای رازناک و مستحکم با رحیم وردک، از هفت سال به این سو، چوکی ریاست مالی وزارت دفاع را اشغال کرده است و دهها مورد مشابه دیگر نیز وجود دارند که به زودی باید برملا ساخته شوند تا ذهن آقای رئيس جمهور در بارۀ برنامۀ «پروفشنل سازی اردو» (!) توسط رحیم وردک روشنتر شود.
سخنان بیشمار دیگری نیز در مورد شماری از وابستگان رحیم وردک و شیر محمد کریمی که در چوکیهای بلند وزارت دفاع ملی مانند «لتهای سلطان محمود» لمیدهاند، وجود دارند که به یاری خداوند، به زودی در راستای افشای چهرههای داغدار آنان نیز سخنانی برای نوشتن خواهم داشت. (یکی ازین چهرههای بهظاهر محترم، محمد عزیز نام دارد که طی دو سال از رتبۀ دگروالی به رتبۀ تورنجنـرالی و مقام ریاست دفتر وزیر دفاع رسیدهاست. افسران وزارت دفاع به رسم شوخی دفتر او را «پاتک جنـرال عزیز» نام نهاده اند.)
___
در همین زمینه: